زندگینامه پربار امام حسن مجتبی (ع)، دومین امام شیعیان و فرزند گرانقدر امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س)، سرشار از نقاط عطف تاریخی و درسهای جاودانه است. از تولد در شهر پیامبر تا دوران امامت کوتاه و پرفراز و نشیب و در نهایت، صلح راهبردی با معاویه ، و شهادت مظلومانه و دفن در بقیع؛ نگاهی جامع به ابعاد مختلف زندگی امام حسن (ع) خواهیم داشت.
اینتین – امام حسن مجتبی (ع)، فرزند بزرگ امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (ع) و سرور زنان عالم، فاطمه زهرا (س)، دخت گرامی پیامبر خدا (ص) است. زندگی پربرکت ایشان، سراسر درسهای اخلاقی و سیاسی است که نقطه اوج آن، ماجرای صلح با معاویه است.
ولادت امام مجتبی (ع): هدیهای از بهشت در مدینه
امام حسن (ع) در شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود. پیامبر اکرم (ص) با شور و شعف فراوان، نوزاد را در آغوش گرفتند، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند. سپس گوسفندی قربانی کردند، سرش را تراشیدند و هموزن موهای سرش نقره به فقرا بخشیدند. پیامبر (ص) این نوزاد را “حسن” نامیدند و کنیه “ابومحمد” را برای او برگزیدند که تنها کنیه ایشان است. از القاب مشهور ایشان میتوان به “سبط”، “سید”، “زکی” و “مجتبی” اشاره کرد که “مجتبی” از همه معروفتر است.
دوران کودکی و نوجوانی: در سایه رحمت پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع)
امام حسن (ع) هفت سال از عمر پربرکت جد بزرگوارش، پیامبر اکرم (ص) را درک نمود. علاقه پیامبر به حسنین (ع) بینظیر بود و بارها میفرمودند: «حسن و حسین فرزندان من هستند.» پس از رحلت پیامبر (ص) و شهادت جانسوز حضرت فاطمه (س) با فاصلهای کوتاه، امام حسن (ع) تحت تربیت و سرپرستی پدر بزرگوارشان، امیرالمؤمنین علی (ع) قرار گرفتند.
همسران و فرزندان امام حسن مجتبی (ع)
بر اساس نوشتههای تاریخی معتبر، امام حسن (ع) همسرانی از جمله امالحق (دختر طلحه بن عبیدالله)، حفصه (دختر عبدالرحمن بن ابیبکر)، هند (دختر سهیل بن عمر) و جعده (دختر اشعث بن قیس) داشتند. ایشان ۱۵ فرزند، اعم از دختر و پسر، داشتند که از جمله معروفترین آنها میتوان به زید، حسن، قاسم و فاطمه اشاره کرد.
دوران امامت: میراثدار خلافت و مواجهه با معاویه
پس از شهادت مظلومانه پدر بزرگوارشان، امام علی (ع)، امام حسن (ع) به امر خداوند و طبق وصیت پدر، به امامت رسیدند و خلافت ظاهری را نیز در دست گرفتند. ایشان نزدیک به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداختند. در این مدت کوتاه، معاویه که سالها برای تصاحب خلافت با امیرالمؤمنین (ع) جنگیده بود، به سوی عراق که مرکز خلافت امام حسن (ع) بود، لشکر کشید و زمینه آغاز جنگ را فراهم آورد.
بیعت مردم با امام حسن (ع): شور و وفاداری در کوفه
پس از ضربت خوردن امام علی (ع) در مسجد کوفه، ایشان به امام حسن (ع) دستور دادند که امامت نماز را بر عهده گیرد و در آخرین لحظات زندگی، ایشان را وصی خود قرار دادند و فرمودند: «پسرم! پس از من، تو صاحب مقام و صاحب خون منی.» ایشان حسین (ع) و محمد (ص) و دیگر فرزندانشان و بزرگان شیعه را بر این وصیت گواه گرفتند و کتاب و سلاح خود را به امام حسن (ع) تحویل دادند.
امام حسن (ع) به میان مسلمانان آمدند و بر منبر پدر ایستادند. در مسجد جامع کوفه که مملو از جمعیت بود، عبدالله بن عباس برخاست و مردم را به بیعت با امام حسن (ع) تشویق کرد. مردم با شوق و رغبت در روز ۲۱ رمضان سال چهلم هجری، همزمان با شهادت پدر، با ایشان بیعت کردند. مردم کوفه، بصره، مدائن، عراق، حجاز و یمن همگی با میل و رغبت با امام حسن (ع) بیعت کردند، به جز معاویه که از همان ابتدا راه دشمنی را پیش گرفت.
کارشکنیهای معاویه و تنهایی سردار
امام (ع) امور را نظم بخشیدند و والیانی برای شهرها تعیین کردند. اما طولی نکشید که بسیاری از افراد بانفوذ، وقتی قاطعیت امام حسن (ع) را در اجرای عدالت و احکام اسلامی دیدند، دست به توطئه زدند و حتی پنهانی به معاویه نامه نوشتند و او را تحریک کردند که به سوی کوفه حرکت کند و قول دادند که در صورت نزدیک شدن سپاه معاویه به اردوگاه امام حسن (ع)، ایشان را دست بسته تسلیم کنند یا ناگهان به شهادت برسانند. خوارج نیز به دلیل دشمنی با حکومت هاشمی، با این توطئهها همکاری کردند.
در مقابل این منافقان، شیعیان واقعی علی (ع) و جمعی از مهاجرین و انصار بودند که در کوفه سکونت داشتند و اخلاص و صمیمیت خود را در تمامی مراحل به اثبات رساندند. امام حسن (ع) با دیدن طغیان معاویه، با نامههایی او را به اطاعت و عدم خونریزی فراخواندند، اما معاویه تنها به سابقه بیشتر و سن بالاتر خود در حکومت استدلال میکرد.
امام حسن (ع) در مسجد جامع کوفه سخنرانی کردند و سپاهیان را به حرکت به سوی “نخیله” تشویق نمودند. عدی بن حاتم اولین کسی بود که فرمان امام را اطاعت کرد و بسیاری دیگر نیز از او پیروی کردند.
اما در مسیر جنگ، معاویه با دسیسه و تطمیع، “عبیدالله بن عباس” را که از خویشاوندان امام و فرمانده ۱۲ هزار نفر از سپاهیان بود، به سمت خود کشاند و به او یک میلیون درهم پیشنهاد داد. در نتیجه، ۸ هزار نفر از ۱۲ هزار نفر سپاهی نیز به دنبال او به اردوگاه معاویه پیوستند و دین خود را به دنیا فروختند. پس از عبیدالله، نوبت فرماندهی به قیس بن سعد رسید. لشکر معاویه با شایعه کشته شدن امام حسن (ع)، روحیه سپاهیان ایشان را تضعیف کردند. از طرفی، یکی از خوارج تروریست نیزهای به ران امام حسن (ع) زد که جراحت سختی ایجاد کرد. در چنین شرایطی، راهی جز صلح با معاویه باقی نماند.
صلح با معاویه: حفظ اسلام و پردهبرداری از ماهیت معاویه
معاویه با مشاهده شرایط مساعد، به امام حسن (ع) پیشنهاد صلح داد. امام حسن (ع) برای مشورت با سپاهیان خود خطبهای ایراد فرمودند و آنها را به فداکاری و یا صلح تشویق کردند. در حالی که عدهای خواهان صلح بودند، عدهای دیگر با زخم زبان، امام معصوم را آزردند. سرانجام، پیشنهاد صلح معاویه مورد قبول امام حسن (ع) واقع شد. اما این صلح تنها به این منظور بود که معاویه را در قید و بند شرایط و تعهداتی گرفتار سازند که مشخص بود به آنها پایبند نخواهد ماند. هدف امام (ع) از این صلح، جلوگیری از برادرکشی و خونریزی بود که هدف اصلی معاویه برای ریشهکن کردن شیعه و شیعیان آل علی (ع) بود. با این صلح، ماهیت ناپاک معاویه و عهدشکنیهای او و عدم پایبندیاش به دین و پیمان بر همگان آشکار میشد.
شهادت امام حسن مجتبی (ع): مظلومیت در بقیع
امام حسن (ع) در تمام ۱۰ سال دوران امامت خود، در نهایت سختی و اختناق زندگی کردند و هیچ گونه امنیتی نداشتند، حتی در خانه نیز در آرامش نبودند. سرانجام، در سال پنجاهم هجری به تحریک معاویه، به دست همسر خود (جعده) مسموم و به شهادت رسیدند. پیکر مطهر ایشان در قبرستان بقیع مدفون شد.