معرفی و خلاصه کتاب «ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج»

با معرفی و خلاصه کتاب «ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج» تو این مطلب همراهمون باشید.

اینتین – با معرفی کتاب «ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج» در ادامه با ما همراه باشید.

کتاب ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج نوشته‌ی جی. آر. آر. تالکین، از معروف‌ترین و تأثیرگذارترین رمان‌های دنیاست که در در ژانر تخیلی قرار می‌گیرد. این بخش از رمان، با فروپاشی یاران حلقه آغاز می‌شود. در طول داستان دیگر اعضای یاران حلقه، به دنبال شخصیت‌های مفقودشده می‌گردند.

درباره‌ی کتاب ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج
کتاب دو برج (The Two Towers) دومین جلد از سه‌گانه‌ی ارباب حلقه‌ها (The Lord of The Ring) نوشته‌ی جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) است. تالکین نویسنده‌ای است که در نوشتن رمان‌های تخیلی و اساطیری، مهارتی فوق‌العاده دارد و هر کدام از رمان‌هایش در دنیایی خیالی اتفاق می‌افتند که کاملا ساخته‌ی ذهن اوست. تالکین عنوان کتاب را به شکلی مبهم انتخاب کرده است. او در داستان از پنج برج نام می‌برد، در صورتی که نام کتاب، دو برج است. روایت داستان نیز در این مجلد درهم‌آمیخته است و به تالکین امکان می‌دهد تا تعلیق بسازد و خوانندگان را دچار شگفتی کند. او در این جلد، روایت حماسی را با داستان‌های عاشقانه ترکیب کرده است.

در کتاب یاران حلقه، فرودو به همراه سم، مری و پیپین با هدف نابود کردن حلقه‌ی یگانه از شایر دور می‌شوند. کتاب دو برج، ادامه‌ی داستان حلقه‌ی یگانه و یاران حلقه را روایت می‌کند.

در جلد دوم از سه‌گانه‌ی ارباب حلقه‌ها، گروه یاران حلقه فرو پاشیده است و مری و پیپین، اسیر ارک‌ها شده‌اند. ارک‌ها از طریق یک پیش‌گویی خبردار شده‌اند یکی از هابیت‌ها حلقه‌ای را در اختیار دارد که به صاحبش قدرت مطلق می‌دهد. آنان خیال می‌کنند این حلقه در دست مری و پیپین است. چندتن از اعضای یاران حلقه به جست‌وجو می‌پردازند تا مری و پیپین را پیدا کنند و نجات دهند. از طرفی مری و پیپین از دست ارک‌ها می‌گریزند و به جنگل فنگورن پناه می‌برند. سرتاسر کتاب دو برج، روایت مفقود شدن و تلاش برای یافتن مری و پیپین است.

مهم‌ترین ویژگی آثار تالکین و رمان ارباب حلقه‌ها این است که نویسنده، صفر تا صد جهان خیالی را، خود می‌سازد و جهانی را با نظامی جدید و حتی زبانی منحصر‌به‌فرد می‌آفریند. دنیایی که شبیه هیچ دنیای دیگری نیست.

کتاب ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج نوشته‌ی جی. آر. آر. تالکین توسط مطهره ابراهیم‌زاده ترجمه شده و در انتشارات نگاه آشنا به چاپ رسیده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ها
سه‌گانه‌ی ارباب حلقه‌ها (The Lord of the Rings) رمانی اساطیری و حماسی است که ماجرای آن در دنیایی خیالی به نام سرزمین میانه اتفاق می‌افتد. سرزمین میانه، جایی تقریباً مانند زمین است. زمان رمان نیز، زمانی اساطیری و مبهم است و دقیقاً مشخص نیست. این سه‌گانه، دنباله‌ای برای کتاب «هابیت»، نوشته‌ی تالکین است، که خود بعداً به اثری بزرگ و برجسته تبدیل شد. این سه‌گانه با فروش بیش از ۱۵۰ میلیون نسخه در دنیا، از پرفروش‎‌ترین کتاب‌های تاریخ به‌شمار می‌روند.

ارباب حلقه‌ها، لقب ارباب تاریکی، سائورون است. سائورون در دوران قبلی، حلقه‌ی یگانه را ساخت تا با استفاده از قدرت آن بتواند بر سرزمین میانه حکومت کند و قدرتش را بر صاحبان دیگر حلقه‌های قدرت نفوذ دهد. داستان رمان ارباب حلقه‌ها، ماجرای تلاش برای از بین بردن حلقه‌ی یگانه را روایت می‌کند. کتاب ارباب حلقه‌ها، از نظر خود تالکین، به همراه کتاب «سیلیماریون»، جلد اول یک کتاب دو جلدی به حساب می‌آید. اما خوانندگان این کتاب، غالباً آن را به صورت سه‌گانه‌ای مجزا در نظر می‌گیرند.

ساختار درونی سه‌گانه‌ی ارباب حلقه‌ها، به ۶ کتاب در دو جلد تقسیم شده است و چند ضمیمه‌ هم به همراه دارد. از جمله ضمیمه‌ای درباره‌ی هابیت‌ها برای کسانی که کتاب هابیت را نخوانده‌اند.

اقتباس‌های سینمایی از کتاب ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج
از این اثر، چندین اقتباس‌ سینمایی صورت گرفته است که مهم‌ترین آن‌ها، لایواکشن سه‌گانه‌ی ارباب حلقه‌ها The Lord of the Rings))، ساخته‌ی پیتر جکسون (Peter Jackson) است:

ارباب حلقه‌ها: یاران حلقه (The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring) 2001.
ارباب حلقه‌ها: دو برج (The Lord of the Rings: The Two Towers) 2002.
ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King) 2003.
این سه‌گانه جوایز و افتخارات بسیاری از جمله دریافت جایزه‌ی اسکار در زمینه‌ی بهترین فیلم و فروش بیش از یک میلیارد دلاری را در کارنامه دارد.

یک مجموعه‌ی تلویزیونی نیز با عنوان ارباب حلقه‌ها:حلقه‌های قدرت (The Lord of the Rings: The Rings of Power)، در حال تولید است که تا کنون فصل اول آن توسط کمپانی آمازون به انتشار رسیده است.

جوایز و افتخارات مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ها
دریافت جایزه‌ی تالار مشاهیر پرومتئوس در سال ۲۰۰۹
دریافت جایزه‌ی بین‌المللی آثار فانتزی داستانی در سال ۱۹۵۷
دریافت جایزه‌ی «BILBY» در سال ۲۰۰۲
دریافت جایزه‌ی بهترین رمان خارجی در سال ۱۹۷۲
دریافت جایزه‌ی «Nynorsk litteraturpris» در سال ۲۰۰۶
برنده‌ی جایزه‌ی دومیلور ۱۹۷۵
برنده‌ی نخستین جایزه‌ی گندالف (به افتخار یکی از شخصیت‌های داستان ارباب حلقه‌ها) در سال ۱۹۷۳
نامزد دریافت جایزه هوگو برای بهترین مجموعه داستان در سال ۱۹۶۶
نام گرفتن کتاب هزاره‌ی دوم با ۲۵۰ هزار رأی از سوی کاربران اینترنتی

نکوداشت‌های کتاب ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج
اثری خارق‌العاده. هیجانی ناب، روایتی بی‌نهایت همراه با گرمای اخلاقی و زیبایی؛ اما بیش‌تر از همه‌ی این‌ها، هیجان‌انگیز! (دونالد بار، نیویورک‌تایمز)
هیچ نویسنده‌ای مانند تالکین، هرگز اسطوره‌های خود را به این اندازه رضایت‌بخش و قانع‌کننده، خلق نکرده و جهان اسطوره‌ای‌اش را این‌گونه زنده، نساخته است. (آنتونی بوچر، مجله‌ی فانتزی و علمی‌تخیلی)

کتاب ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعه‌ی این رمان به همه‌ی علاقه‌مندان به رمان‌های تخیلی، اسطوره‌ای و حماسی پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب ارباب حلقه‌ها ۲: دو برج می‌خوانیم
پیپین روی زمین افتاده بود و خواب بدی می‌دید. انگار می‌توانست صدای خودش را بشنود که دارد در یک تونل تاریک فرودو را صدا می‌زند، اما به‌جای فرودو چندین اورک زشت به او لبخند زدند و دستان درازشان از همه‌طرف به‌سمتش دراز شد. مری کجا بود؟

پیپین از خواب بیدار شد. بادی سرد به صورتش خورد. او به پشت خوابیده بود و آسمان بالای سرش بود. وقتی چرخید، متوجه شد که بیداری‌اش هم کمی از آن کابوس ندارد. دست و پاهایش را بسته بودند. مری هم کنارش روی زمین افتاده بود و رنگ به رو نداشت. تعداد زیادی اورک هم اطراف آن دو نشسته یا ایستاده بودند.

کم‌کم خاطرات پیپین مثل قطعات پازل کنار هم قرار گرفتند و همه‌چیز را به خاطر آورد. او و مری به‌سمت جنگل فرار کرده بودند. چه چیزی دنبالشان بود؟ چرا با آن سرعت فرار کرده بودند؟ آن‌ها آن‌قدر دویدند و فریاد زدند تا این‌که به گروهی از اورک‌ها رسیدند. مری و پیپین‌ شمشیرهایشان را بیرون کشیدند، اما اورک‌ها قصد جنگ نداشتند و فقط آن‌ها را دستگیر کردند. حتی وقتی مری چندتایشان را زخمی کرد هم دست به سلاح نبردند.

بعد برومیر از میان درختان بیرون آمد و اورک‌ها را به جنگ واداشت. او اورک‌های زیادی را نابود کرد و بقیه‌شان فرار کردند، اما بعد از مدت کوتاهی دوباره حمله کردند. دست‌کم صد نفر بودند، بعضی‌هایشان خیلی بزرگ بودند و تیرهایشان مثل باران بر سر آن‌ها فرود آمد. البته تمام تیرها به‌سمت بورومیر شلیک شدند. بورومیر آن‌قدر در شیپورش دمید تا صدایش در همه‌جای جنگل پیچید. اول اورک‌ها ترسیدند و عقب رفتند، اما وقتی کسی به کمک نیامد، دوباره حمله کردند. پیپین چیز زیادی به خاطر نداشت. آخرین خاطره‌اش از بورومیر بود که به یک درخت تکیه داده بود. بعد از آن همه‌جا تاریک شد.

منبع | کتابراه