کتاب

معرفی و خلاصه کتاب « ماتیاس ساندورف »

با معرفی و خلاصه کتاب « ماتیاس ساندورف » تو این مطلب همراهمون باشید.

اینتین – با معرفی کتاب « ماتیاس ساندورف » در ادامه با ما همراه باشید.

کتاب ماتیاس ساندورف یک رمان علمی و تخیلی و ماجراجویانه از ژول ورن نویسنده‌ی ماندگار فرانسوی است که تصویری حماسی و در عین حال سرگرم‌کننده و امیدبخش از مبارزه برای آزادی به تصویر می‌کشد. ورن در این رمان معمایی مخاطبان نوجوان و بزرگ‌سال را با یک پزشک دریانورد همراه می‌کند تا آن‌ها را با افشای سرنوشت رازآلودش و تلاش‌های مدام او برای آزادی وطنش به وجد آورد.

درباره‌ی کتاب ماتیاس‌ ساندورف
رمان ماتیاس‌ ساندورف (Mathias Sandorf) اثر ژول ورن (Jules Verne) حول محور شخصیتی به اسم کنت ماتیاس ساندورف می‌گردد؛ اشراف‌زاده‌ی مجاری‌تبار ثروتمند و مردی وطن‌دوست و آرمان‌گرا که در زمانه‌ی امپراتوری اتریش روزگار می‌گذراند و برای آزادی میهنش تلاش می‌کند. او در کنار دو دوست خود رهبری یک جنبش را بر عهده دارد. اما زمانی که کبوتر نامه‌برشان به شهر تریسته می‌رسد کاغذ محتوی پیام رمز جنبش، به دست دو مرد تبهکار می‌افتد.

با اینکه این دو مرد، خلافکارانی خرده‌پا هستند اما طی همکاری با یک بانکدار فاسد تصمیم می‌گیرند پیام را رمزگشایی کنند و در ازای افشای نام مبارزان آزادی‌خواه، از پلیس پاداش بگیرند. درنتیجه‌ی این کار غیرانسانی، ساندورف و دوستان آزادی‌خواهش دستگیر و به اعدام محکوم می‌شوند اما با تمام این‌ها جرقه‌ای کم‌رمق از این جنبش کوچک روشن باقی می‌ماند. پانزده سال بعد پزشکی مرموز و افسانه‌ای با کشتی باشکوهش سرتاسر مدیترانه را درمی‌نوردد. کسی از گذشته‌ی او خبر ندارد اما همه می‌دانند که به سرگذشت آزادی‌خواهان مجارستانی علاقه‌مند است. او در کنار دو همراه وفادارش گروهی پررمز و راز را شکل داده‌اند که قرار است، خواننده را شگفت‌زده کنند.

ژول ورن و شگردهای منحصربه‌فردش در رمان ماتیاس ساندورف
رمان علمی و تخیلی و ماجراجویانه‌ی ماتیاس ساندورف اولین بار در سال ۱۸۸۵ به شکل پاورقی در روزنامه‌ی لو تم (Le Temps) منتشر شد. ژول ورن پس از انتشار آن در قالب رمان، اثر را به الکساندر دوما تقدیم کرد، چراکه امید داشت کنت ماتیاس ساندورف، کنت مونت‌کریستوی مجموعه‌ی سفرهای شگفت‌انگیزش باشد. او در این رمان کلاسیک خواننده را با نبردهای هیجان‌انگیز، فرارهای نفس‌گیر و معماهای پیچیده به پیگیری داستان ترغیب می‌کند. ژول ورن در این اثر نیز علاقه‌ی خود را به سلاح‌های مخفی، اختراعات پنهان و امور رازآلود نشان می‌دهد و مثل همیشه از این ابزار برای جذاب‌تر ساختن داستان و شگفت‌زده کردن مخاطب بهره می‌برد.

گفتنی‌ست که کتاب ماتیاس ساندورف، این رمان علمی تخیلی سرشار از معما را سوگل فراهانی به فارسی برگردانده و انتشارات ققنوس برای چاپ و نشر آن همت ورزیده است.

نکوداشت‌های کتاب ماتیاس ساندورف
داستانی پیچیده، آمیخته با سیاست که بر محوریت حرص و انتقام قرار دارد و خوانندگان را از بابت اینکه این کتاب را برای مطالعه انتخاب کرده‌اند، خشنود می‌کند. (کاربر گودریدز)
این رمان یکی از بهترین آثار ژول ورن است و از جنبه‌هایی با رمان کنت مونت‌کریستو شباهت‌هایی دارد. ماجرا در مدیترانه رخ می‌دهد و با رویدادهای سیاسی مربوط به امپراتوری اتریش- مجارستان ادغام شده است. اثری بسیار خواندنی. (کاربر گودریدز)

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب ماتیاس‌ ساندورف
در سال ۱۸۸۷ ویلیام برتراند بوسناش (William Bertrand Busnach) رمان ماتیاس ساندورف را در قالب یک نمایشنامه‌ی پنج‌پرده‌ای تنظیم کرد که در پاریس و پس از آن در بوستون و نیویورک روی صحنه رفت.
این رمان در عرصه‌ی سینما برای ساخت دو فیلم مورد اقتباس قرار گرفته است؛ فیلم صامت زندانی زوردا (The Prisoner of Zorda) به کارگردانی هنری فسکورت (Henri Fescourt) در سال ۱۹۲۱ اولین آن بود. ژرژ لامپن (Georges Lampin) نیز در سال ۱۹۶۳ فیلمی را با الهام از این رمان روی پرده برد.
ژان پیر دکور (Jean-Pierre Decourt) در سال ۱۹۷۹ مینی‌سریال تلویزیونی ماتیاس ساندورف را بر پایه‌ی این رمان ساخت که از شبکه‌ی ZDF آلمان پخش شد.

کتاب ماتیاس‌ ساندورف برای شما مناسب است اگر
به خواندن رمان‌های علمی و تخیلی با رگه‌هایی از معما و ماجراجویی علاقه دارید.
طرفدار آثار ژول ورن هستید.
از خواندن داستان‌های کلاسیک الهام‌بخش درباره‌ی مبارزان آزادی‌خواه لذت می‌برید.
از خواندن رمان کنت مونت‌کریستو لذت برده‌اید و می‌خواهید با یک روایت تازه از ژول ورن لذت مشابهی را تجربه کنید.

در بخشی از کتاب ماتیاس ساندورف می‌خوانیم
لذا پی‌یر باتوری همه‌چیز را برای مادرش تعریف کرد. به او گفت دختری که دوست دارد کیست و به خاطر اوست که نمی‌تواند راگوزا را ترک کند. و گفت دکتر آنتکرت گفته بود موقعیتش هر طور هم که باشد باید امیدش را حفظ کند.

خانم باتوری در پاسخ گفت: «پس دلیل آن‌همه زجری که می‌کشیدی این بود پسرم! امیدوارم خداوند کمکت کند و تمام خوشبختیِ نداشته‌مان تا به امروز نصیبت شود!»

خانم باتوری در خانۀ خیابان مارینِلا در انزوا زندگی می‌کرد. از آن‌جا که یک زن مجارِ کاتولیکِ باتقوا و پرهیزکار بود تنها برای مراسم عشای ربّانی و به جا آوردن فرایض دینی با پیشخدمت سالخورده‌اش بیرون می‌رفت. هرگز نام خانوادۀ تورونتال به گوشش نخورده بود. حتی تا به حال پیش نیامده بود هنگام رفتن به کلیسای رِدانتور، که تقریباً اول خیابان استرادون بود و پیرو صومعۀ فرانسیسکن‌ها, از جلوِ هتل که رد می‌شد نگاهی به آن بیندازد. در نتیجه دختر بنگاهدار اسبق تریسته را نمی‌شناخت.

پی‌یر بایست ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی او را برای مادرش توصیف می‌کرد، می‌گفت اولین بار کجا ملاقاتش کرده و چطور از دوطرفه بودن عشقشان اطمینان دارد. پی‌یر باتوری تمام جزئیات را با چنان ظرافتی شرح می‌داد که خانم باتوری با توجه به روحیۀ لطیف پسرش هیچ از او بعید نمی‌دانست.

اما به محض این‌که پی‌یر دربارۀ وضع خانوادۀ تورونتال صحبت کرد و به مجرد این‌که مادرش دانست دختر جوان یکی از ثروتمندترین وارثان راگوزا خواهد بود، نتوانست نگرانی‌اش را پنهان کند. اصلاً بنگاهدار موافقت می‌کرد که یگانه دخترش همسر مرد جوان بی‌مال و مکنتی شود که هیچ آینده‌ای نداشت؟

منبع | کتابراه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا