کتاب

معرفی و خلاصه کتاب «هری پاتر و فرزند نفرین شده»

با معرفی و خلاصه کتاب « هری پاتر و فرزند نفرین شده » تو این مطلب همراهمون باشید.

اینتین – با معرفی کتاب « هری پاتر و فرزند نفرین شده » در ادامه با ما همراه باشید.

کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده به قلم جی. کی. رولینگ و جان تیفانی و جک تورن، داستان هشتم از مجموعه داستان‌های هری پاتر و اولین داستان رسمی از این مجموعه است که به صورت نمایشنامه و برای اجرا بر روی صحنه تئاتر به رشته تحریر درآمده.

این داستان زمانی در حال رخداد است که هری پاتر و دیگر دوستانش وارد دوران بزرگسالی شده‌اند. شخصیت اصلی این داستان یعنی هری اکنون در وزارت جادو به عنوان کارمند مشغول به کار است اما هنوز با سیاهی‌های گذشته دست به گریبان است. او ازدواج کرده و صاحب دو فرزند شده‌.

آلبوس پسر کوچک‌تر هری با اینکه شباهت ظاهری بسیاری با پدرش دارد اما برخلاف او با پسر دراکو مالفوی – پسری که در دوران نوجوانی هری همیشه با او دشمن بود – دوست شده و آن دو تصمیم می‌گیرند تا با سفر در زمان جان یکی از دوستان هری را که سال‌ها پیش در جریان یک مسابقه جادوگری کشته شده است، نجات دهند.

سفر آن‌ها در زمان با اتفاقاتی همراه است که پای ولدمورت، فرد شرور تمام قصه‌های هری پاتر را دوباره به داستان باز می‌کند و این بار دختر ولدمورت در صدد این برمی‌آید تا با تغییر مسیر اتفاقات تاریخی کاری کند که هری پاتر بمیرد و پدرش دوباره زندهشده و به قدرت بازگردد.

کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده (Harry Potter and the cursed child parts one and two) جدیدترین اثر از مجموعه کتاب‌های هری پاتر است که با هفت اثر پیشین دو تفاوت قابل ملاحظه دارد: اول اینکه علاوه بر جی. کی. رولینگ (J. K. Rowling)، جان تیفانی (John Tiffany) و جک تورن (Jack Thorne) نیز بر این کتاب نظارت داشته‌اند و مورد بعد اینکه برخلاف سایر کتاب‌های قبلی که به صورت رمان منتشر می‌شد این کتاب در قالب نمایشنامه منتشر شده است.

این رمان تنها در مدت سه روز پس از عرضه فروش بسیاری را در انگلستان داشته و بیش از ۶۸۰ هزار جلد از آن به فروش رفته است.

هری پاتر و فرزند نفرین شده

در بخشی از کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده می‌خوانیم:

صحنه پر از جادوگران و ساحران است. آن‌ها درست مانند هر جادوگر و ساحره حقیقی جیغ جیغ می‌کنند و حرف می‌زنند. در میان آن‌ها، جینی، دراکو و رون حضور دارند. بالای سر آن‌ها، ‌روی صحنه، هرمیون و هری هستند.

هرمیون: نظم رو رعایت کنید. نظم رو رعایت کنید. مجبورم طلسم سکوت رو اجرا کنم؟ (او با استفاده چوبدستیش، سکوت را حاکم می‌کند) خوبه. به این مجمع عمومی غیر عادی، خوش آمدید. خیلی خوشحالم که خیلی از شماها تونستید حاضر بشید. الان سال‌هاست که دنیای جادوگری در صلح و آرامش زندگی می‌کنه. بیست و دو سال از زمانی که ولدمورت را در نبرد هاگوارتز شکست دادیم می‌گذره و من با خوشحالی اعلام می‌کنم نسل جدیدی به وجود آمده که خیلی کم درباره مشکلات میدونه. تا الان. هری.

هری: چند ماهی میشه که همپیمانان ولدمورت دوباره تحرکاتی رو شروع کردند. ما با ترول‌هایی که در اروپا به راه افتادن، غول‌هایی که از دریا عبور می‌کنند و گرگینه‌ها که با افسردگی باید بگم ما ردشون چند هفته قبل گم کردیم، مواجه بودیم. ما نمی‌دونیم اون‌ها کجا میخوان برن، یا کی اون‌ها رو تشویق به حرکت کرده اما می‌دونیم که دارن حرکت می‌کنن و نگران هستیم که این چه معنی میتونه داشته باشه. در نتیجه از شما می‌پرسیم که آیا کسی چیزی دیده است؟ چیزی حس کرده؟ اگه چوب جادوتون رو بلند کنید، نظر تک تک افراد رو خواهیم شنید. پروفسور مک گوناگال، متشکرم.

پروفسور مک گوناگال: وقتی ما از تعطیلات تابستانی برگشتیم، به نظر می‌رسید که به انبار معجون‌ها دستبرد زدن، اما مقدار خیلی زیادی از مواد اولیه گم نشدن، یه مقدار پوست بوم‌اسلنگ و پَر توربال، هیچ کدوم هم از بخش ممنوعه نبودن. ما فکر کردیم کار بدعنقه.

منبع | کتابراه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا