کتاب

معرفی و خلاصه کتاب « کنفرانس پرندگان هزار سال بعد »

با معرفی و خلاصه کتاب « کنفرانس پرندگان هزار سال بعد: داستانی آزاد بر اساس منطق الطیر عطار نیشابوری » تو این مطلب همراهمون باشید.

اینتین – با معرفی کتاب « کنفرانس پرندگان هزار سال بعد: داستانی آزاد بر اساس منطق الطیر عطار نیشابوری » در ادامه با ما همراه باشید.

کتاب کنفرانس پرندگان هزار سال بعد نوشته‌ی محمود بختیاری اثری داستانی و عرفانی برای نوجوانان است که با اقتباسی آزاد از داستان منطق‌الطیر عطار به نگارش درآمده است. کتابی که سفر پرندگان در این داستان کهن را با نگاهی امروزی روایت می‌کند و در خلال آن خوانندگان خود را به تأمل در باب مفاهیم مهم زندگی وامی‌دارد.

درباره‌ی کتاب کنفرانس پرندگان هزار سال بعد
داستانِ سرشار از استعاره و تمثیل منطق‌الطیر عطار یکی از جذاب‌ترین قصه‌های کهن ایرانی است؛ داستانی معنوی و عرفانی که هر کس می‌تواند بسته به تجربیات زیسته و بینش خود برداشت‌های متفاوتی از آن داشته باشد و روایت خود را از سفر پرندگان و گذرشان از هفت دره‌ی پرفرازونشیب بازگو کند. محمود بختیاری در کتاب کنفرانس پرندگان هزار سال بعد با نگاهی مدرن به سراغ این روایت کهن رفته است تا اثری خلق کند که به نگاه مخاطب امروز و تجربیاتش نزدیک‌تر باشد.

ماجرای کتاب کنفرانس پرندگان هزار سال بعد در نیشابور می‌گذرد و نویسنده با نثری لطیف و شاعرانه و بهره‌گیری از ماجراهای جذاب منطق‌الطیر، داستانی تازه خلق می‌کند و به مخاطب نشان می‌دهد که اگر پرندگان منطق‌الطیر در زمانه‌ی ما بودند، سفر خود را چگونه پشت سر می‌گذاشتند. محمود بختیاری با نگارش این کتاب مخاطبان به ویژه نوجوانان را به تأمل در باب مفاهیم مهم و چالش‌برانگیزی نظیر معنای زندگی و خودشناسی دعوت می‌کند تا با نگاه عمیق‌تری به زندگی بنگرند.

گفتنی‌ست که کتاب کنفرانس پرندگان هزار سال بعد با تلاش انتشارات افسانه نیاکان راهی بازار نشر شده است.

کتاب کنفرانس پرندگان هزار سال بعد برای شما مناسب است اگر

شیفته‌ی خواندن داستان عرفانی هستید.
به خواندن روایت‌های تازه از داستان‌های کهن علاقه دارید.
می‌خواهید در خلال مطالعه‌ی داستانی ساده و خواندنی، به اندیشیدن و تفکر مشغول شوید.
به‌عنوان والد یا معلم در پی کتابی هستید که نگاه فلسفی، عرفانی و اندیشه‌ورزانه را در نوجوانان تقویت کند.

در بخشی از کتاب کنفرانس پرندگان هزار سال بعد: داستانی آزاد بر اساس منطق الطیر عطار نیشابوری می‌خوانیم
شب از آن شب‌هایی بود که هیچ‌کس دوست ندارد تنها باشد. همه صداهای شهر هم انگار آرام‌تر شده بودند. ما سه نفر هرکدام جدا جدا برگشتیم خانه، اما ذهنمان پیش همان قرارِ شبانه، کنار مقبره عطار گیر کرده بود. صدای پیرمرد، همه جمله‌ها و سکوتش، مثل ریتم باران پشت شیشه، تکرار می‌شد.

خواب به سراغم نمی‌آمد. نشستم کنار پنجره و به آجرهای خانه‌های قدیمی نگاه کردم. یاد نقلی که یک‌بار مادربزرگ تعریف کرده بود، افتادم: «همهی قصه‌های بزرگ از یه دلِ ناآروم شروع می‌شن…» حالا، طلب برایم فقط یک واژه نبود؛ آینه‌ای شده بود روبه‌روی تمام عادت‌هایم،‌ ترس‌ها و سؤال‌های بی‌جواب. حسام پیام داد: «خوابم نمی‌بره. سرت خلوت شد تماس بگیر.» گفتم: «منم، می‌خوام فکرام رو مرتب کنم، فردا شاید برگشت نداشت.»

دقایقی مکالمه تلفنی جدی بینمان شکل گرفت. مهدیار صدایش گرفته بود و گفت: «فکر کنم هیچ‌وقت این‌قدر آشفته و امیدواردچار نشده بودم. اگه راه طلب همین باشه، این حس، شاید مهم‌تر از هر جوابی باشه.» حسام نفسش را در گوشی فوت کرد: «به گمونم همه چیز شروع واقعی‌اش همینه. شک و یقین همزمان.» حرف‌های‌مان میان تاریکی گره خورد و قطع شد. اما هیچ‌کداممان خداحافظی نکردیم؛ انگار حتی خاموش شدن تماس هم یک مرحله از طلب است.

صبح که شد، نور سرد و کم‌رمق کنار دیوار افتاده بود. نفر به نفر دوباره راه افتادیم سمت مقبره. گام‌هایی که هرکدام هزار فکر توی‌شان بود. از کنار بازار گذشتیم، بین شلوغی‌ها اما همه چیز به نظرم بی‌صدا می‌آمد.

منبع | کتابراه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا