آموزشی

پنج بذر طلایی برای مدیریت رفتار با نوجوان

چطور با پرورش هوش هیجانی، پرخاشگری نوجوانم را کاهش و سازگاری‌اش را افزایش دهم؟

اینتین – اگر فکر می‌کنید هوش بالا (IQ) شما را در تربیت فرزند موفق می‌کند، شاید وقت بازنگری باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که فرزندان والدین با هوش منطقی بالا، گاهی مشکلات هیجانی و پرخاشگری بیشتری دارند. راز تربیت مؤثر در هوش هیجانی نهفته است؛ قابلیتی که در هر سنی قابل یادگیری است. در این مقاله یاد می‌گیرید چگونه با پرورش هوش هیجانی خود، روابطتان را با نوجوانتان ترمیم کرده و به او نیز یاد دهید احساساتش را بشناسد و مدیریت کند.

چرا هوش هیجانی مهم‌تر از هوش منطقی است؟

دکتر «رابرت گودمن» از مؤسسه روان‌پزشکی لندن می‌گوید:

«فرزندان والدینی با بهره‌ی هوشی بالا، بیشتر دچار مشکلات هیجانی مانند پرخاشگری هستند.»

پس مسئله، «باهوش بودن» نیست؛ بلکه «باهوش احساسی بودن» است.
والدی که احساسات خود را درک می‌کند، بهتر می‌تواند احساسات نوجوانش را نیز بفهمد. نقطه‌ی آغاز این مسیر، رابطه‌ی سالم با خودتان است.

وقتی رابطه‌ام با خودم خراب است…

اگر بعد از هر اشتباه، خودتان را با جملاتی مثل «من مادر بی‌عرضه‌ای هستم» یا «پدر شکست‌خورده‌ای‌ام» سرزنش می‌کنید، در واقع رابطه‌ی درونی‌تان نیاز به ترمیم دارد.
چنین والدینی ناخواسته حس بی‌ارزشی را به فرزندشان منتقل می‌کنند. بنابراین اولین قدم در پرورش هوش هیجانی نوجوان، رشد هوش هیجانی خود والد است.

مثال واقعی: نوجوانی که مسواک نمی‌زند!

مادری می‌گوید:
«پسرم هر شب باید ده بار تذکر بشنود تا مسواک بزند!»
این تکرار، هم والد را خسته می‌کند و هم نوجوان را عصبی. در این شرایط، تمرکز را از “مدیریت رفتار نوجوان” بردارید و روی “مدیریت هیجانات خودتان” بگذارید.

چطور هیجانات خود را مدیریت کنم؟

پنج بذر برای رشد آرامش و ارتباط سالم با نوجوان

بذر اول: آگاهی از هیجانات

آنچه شناسایی نشود، قابل‌مدیریت نیست.
برای کنترل خشم یا کلافگی، ابتدا به نشانه‌های بدنی‌تان توجه کنید: تپش قلب، سردرد، انقباض عضلات و…
همین آگاهی باعث می‌شود قبل از واکنش تند، مکث کنید و نوجوانتان الگویی از خودکنترلی ببیند.

تمرین:
پیش از واکنش به رفتار نوجوانتان، بدن خود را اسکن کنید و هرگونه تنش (سردرد، درد شانه، تپش قلب و…) را بشناسید.

بذر دوم: پذیرش احساسات ناخوشایند

احساساتی مثل خشم، ترس یا ناامیدی را نه انکار کنید، نه با آن‌ها بجنگید. فقط مشاهده‌شان کنید.
وقتی به احساساتتان آگاه می‌شوید و با آن‌ها می‌مانید، شدتشان کمتر می‌شود و تسلط بیشتری بر رفتار خود پیدا می‌کنید.

تمرین:
در زمان ناراحتی، چند نفس عمیق و آگاهانه بکشید. اجازه دهید احساساتتان بیایند و بروند، بدون قضاوت یا واکنش.

بذر سوم: فعال‌کردن بخش حامی درونی

افکار منفی مانند «من والد نالایقی‌ام» آرامش شما را غارت می‌کنند. در برابر این افکار، **بخش حامی خود** را فعال کنید — همان بخشی که اگر دوستتان ناراحت باشد، او را با مهربانی دلداری می‌دهید.

تمرین:
بنویسید اگر دوستتان خود را سرزنش کند، چه می‌گویید؟ همان جملات را برای خودتان هم تکرار کنید.

بذر چهارم: کشف نیازهای پنهان

پشت هر خشم یا دلخوری، یک نیاز برآورده‌نشده است. مثلاً مادری که از مسواک‌نزدن پسرش ناراحت است، در واقع نگران است که «مادر بی‌کفایتی» به نظر برسد.
با پرسش‌های پله‌پله، نیاز اصلی خود را کشف کنید.

تمرین:
از خود بپرسید: «این رفتار فرزندم چه چیزی را در من برمی‌انگیزد؟ چه نیازی دارم که برآورده نشده؟»

بذر پنجم: گفت‌وگوی آرام و شفاف

حالا که آرام‌تر و آگاه‌تر شده‌اید، با نوجوانتان گفت‌وگو کنید:

۱. از احساس خودتان بگویید: «وقتی باید چند بار تکرار کنم، احساس کلافگی می‌کنم.»
۲. نیازتان را بیان کنید: «می‌خواهم احساس کنم مادری باکفایت هستم.»
۳. خواسته‌تان را شفاف بگویید: «می‌خواهم هر شب قبل خواب، خودت مسواک بزنی.»

نتیجه‌گیری: الگویی برای هوش هیجانی

وقتی شما یاد بگیرید احساساتتان را بشناسید، بپذیرید و مدیریت کنید، نوجوانتان هم از شما می‌آموزد. او رفتار شما را می‌بیند و تقلید می‌کند.
در واقع، بهترین آموزش برای فرزندتان شما هستید؛ والدینی آرام، آگاه و باهوش هیجانی بالا.

منبع | موفقیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا