با اکران انیمه سینمایی Demon Slayer: Infinity Castle (شیطان کش: قلعه بینهایت) مخاطبین سینما در سرتاسر دنیا دیدند که هنر و کیفیت انیمیشن تا چه اندازه میتواند خلاقانه و مبهوتکننده باشد. البته انیمه سینمایی دیمن اسلیر تنها اثری نیست که این میزان از کیفیت را به عرصه نمایش گذاشته. بسیاری از انیمههای سینمایی دیگر نیز مانند Akira و The Tale of Princess Kaguya نیز هستند که در جهات مختلف تلاش کرده و به استایلهای مخصوص خودشان در انیمیشن رسیدهاند.
اینتین – انیماتورها هنرمندان به شدت ماهری هستند که جدا از توانایی خارق العاده خود در زندگی بخشیدن به این شخصیتهای مبحوس شده در کاغذ، میتوانند پس زمینهها و مناظری را خلق کنند که به خوبی زیبایی کامل یک دنیای غریبه را در چهارچوب صفحههای نمایش به مخاطب منتقل کند. این مدیوم کماکان به موفقیت خود در زمینه جذب مخاطبین و ایجاد روشهای نوین برای ارائه داستان به آنها پیشتاز است. از دهه ۵۰ میلادی تا کنون، صنعت انیمه پیشرفتهای زیادی را تجربه کرده و از این به بعد نیز قرار است پیشرفتهای زیادی را نیز تجربه کند و در این مسیر طرفداران جدید و قدیمی را به دنبال خود نگه دارد. با مجله بازار همراه باشید تا نگاهی بر ۱۰ انیمه سینمایی برتر تاریخ بیندازیم که جدا از نویسندگی یا کارگردانی قوی خود، صرف اتکا بر کیفیت انیمیشن خارق العادهای که داشتهاند، قدمی بزرگ رو به جلو برای این صنعت برداشته و انگشت بر دهان مخاطبین سینما گذاشتهاند.
The Night is Short, Walk on Girl
توضیح کلی داستان این انیمه بسیار مشکل است ولی آغاز The Night is Short, Walk on Girl با خیلی عادی ما را با شخصیتهای مختلف داستان آشنا کرده و سپس آرام آرام وارد ماجراهای کابوس وار شخصیت اصلی داستان که یک دانشجوی سال دومی دل باخته است؛ میشود. طی برخوردهای بعضاً جنون انگیز و بعضاً دلگرم کننده شخصیتها با یکدیگر که به واسطه همین دانشجوی بینام و نشان رخ میدهد، شمای کلی داستان شکل گرفته و زنجیرهای از اتفاقات به ظاهر به ربط شروع به ترکیب شدن و وقوع حادثهای عظیم میشود. با وجود این که The Night is Short, Walk on Girl شخصیت اصلی داشته اما روایت آن بیشتر از این که حول آن شخصیت بچرخد بیشتر پیرامون برخوردهایی که این فرد با شخصیتهای مختلف طی این شب دارد چرخیده. به همین واسطه هسته روایت داستان مدام بین جهات مختلف تغییر کرده و هیچ گاه قابل پیش بینی نیست.
هنگامی که نوبت به انیمیشن و سبک بصری کار میرسد The Night is Short, Walk on Girl یکی از استایلیشترین و رنگارنگترین انیمههایی است که میتوان یافت. پس زمینهها و محیط کلی انیمه پر شده از رنگهایی که کنتراست عظیمی نسبت به یکدیگر دارند و طراحی شلخته ولی پرانرژی داستان به خوبی فضای کلی انیمه و مضامین فیلسوفانه و رومانتیک آن را به رخ میکشد. فضای بصری داستان بهتر از هر سبک هنری شسته رفتهای از پس نمایش احساسات و روابط انسانی و تجربیات اجتماعی برمیآید. The Night is Short, Walk on Girl به صورت کلی انیمهای خارق العاده است که به خاطر تمام ویژگیهای بصری و روایی خاص خود در خاطره بینندگان باقی میماند.
Sword of the Stranger
Sword of the Stranger انیمهای در ژانر اکشن است که قصه آن حول محور مرد شمشیرزنی میچرخد که به یک پسربچه و سگش کمک میکند تا به معبد بودا برسد. در این میان نیز مبارزان چینی در حال تعقیب و به دنبال جان آنها هستند. سفر این گروه پرمخاطره بوده و کمتر نقطهای از آن به مسافران خود اجازه استراحت میدهد. ترکیب این سفر افسانهای و موانع پیش رو باعث شده تا Sword of the Stranger به چنین اثر ماندگاری در ژانر اکشن ماجراجویی تبدیل شود.
Sword of the Stranger با شیوه انیمیشن جذاب خود و استایل دستی که هنر خود را بدون کمترین استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری و مدلهای سه بعدی به رخ میکشد واقعاً خود را به اثری الهام بخش تبدیل میکند. انیمهای سینمایی که ثابت میکند جادوی دست هنرمندان زبردست میتواند صحنههای مبارزاتی را خلق کند که صرف اتکا به اصول انیمیشن و کورئوگرافی دقیق، بدون احتیاج به زرق و برق و افکتهای چشم گیر به صورت کامل مخاطب را مجذوب خود کند. توانایی انیمه در تغییر حالت از آرت استایل سادهتر به سکانسهای به شدت پرجزئیاتتر و نفس گیر به موقع حساس خود از تکنیکهای ویژه Sword of the Stranger است و همین انعطاف در عین واقع گرایی باعث شده این انیمه سینمایی بعد از سالها در یاد و خاطرهها باقی بماند.
Memories: Magnetic Rose
Memories مجموعهای از داستانهای کوتاه است که در کنار یکدیگر، فیلم سینمایی کاملی را تشکیل میدهند که نقطه اشتراک همگی این داستانها با هم در یک مضمون ثابت است: علمی تخیلی یا همان Sci-fi. این فیلم به مدت سه سال و توسط سه کارگردان در دست تولید بوده. سه داستان کوتاهی که این فیلم را شکل میدهد به عناوین «Magnetic Rose»، «Stink Bomb» و «Cannon Fodder» شناخته میشوند.
با وجود این که هر سه فیلم کوتاه موجود در این پکیج، انیمیشن و کیفیت ارائه خارق العادهای را به عرصه نمایش میگذارند؛ این Magentic Rose است که یک سر و گردن بالاتر از دو داستان دیگر فیلم میایستد. انیمیشن به شدت واقع گرایانه در ترکیب با محیط علمی تخیلی داستان باعث شده تا اتمسفری به شدت مخوف پردهای از غبار را به روی ظاهر انیمه نشانده و زیبایی دلهره آور به آن دهد. Magnetic Rose با انیمیشن خود به خوبی میتواند آن حس رعب و وحشت و نابودی قریب الوقوع را به مخاطبین خود به شکلی مور مور کننده منتقل کند و به همین دلیل اثری ماندگار در ذهن بینندگان خود ایجاد کند.
Perfect Blue
به عنوان یکی از محبوبترین فیلمهای کارگردان فقید، ساتوشی کُن، «Perfect Blue» اثری خارق العاده است که از هر نظر فراتر از انتظار مخاطب خود عمل میکند. داستان فیلم روایتگر شخصیتی به نام «میما» است. یک خواننده پاپ و آیدل جوان که با جدایی از گروه خود تصمیم میگیرد مسیر تبدیل شدن به یک بازیگر حرفهای و تمام وقت را دنبال کند. در اثر این تصمیم، عدهای از طرفداران او خوشحال نشده و واکنشهای آنها، چه کوچک و چه به میزان غیر قابل باوری بزرگ، دنیای پیرامون میما را به وحشتناکترین شکل ممکن تغییر میدهد. این اتفاق مخصوصاً هنگامی اوج میگیرد که یکی از پیگیرترین طرفداران او به تعقیب او پرداخته و مدام وی را دید میزند. در اثر این تغییرات دلخراش، واقعیت برای میما شروع به تحولات غیرعادی کرده و از نقطهای به بعد در داستان، وضعیت روانی میما تا حدی رو به افول میرود که نمیتوان به او به عنوان راوی و نقطه روایت داستان خود اعتماد کرد. در این جا داستان به دریایی از آشوب و ناباوریها تبدیل میشود که در آن مخاطب دیگر نمیتواند واقعیت را از خیال تشخیص داده و باید در قایق در هم شکسته شخصیت اصلی، مسیر خود را در این فیلم پر پیچ و خم پیدا کند.
Perfect Blue به زیبایی از پس درهم تنیدن واقعیتها و خیالات بر میآید؛ مخصوصاً وقتی نوبت به وضعیت روحی و روانی اسفناک شخصیت اصلی، میما، میرسد. نحوه استفاده ساتوشی کُن از تصویرپردازیهای رویاگونه و سبک هنری سورئال به خوبی مخاطب را به دنیای میما وارد میکند و پای بیننده را جای پای شخصیت اصلی خود میگذارد. لمس لحظاتی که وضعیت روحی میما مدام رو به افول رفته بسیار عذاب دهنده و مشمئز کننده است ولی دقیقاً همین حس است که این انیمه را تا این حد خاص میکند. انیمیشن فوق العاده نرم، روان، زیبا، رویا گونه و در عین حال دلهره آور Perfect Blue دقیقاً آن عنصری است که تمام این روایت شگفت انگیز را کنار هم جمع میکند.
A Silent Voice
A Silent Voice روایتی تکان دهنده و اثرگذار از انیمهای با موضوع بخشش و رستگاری است. شویا ایشیدا یک دانش آموز دبیرستانی است که مصمم است تا اشتباهات گذشته خود را جبران کرده و تقاص آنها را پس بدهد. نقطه آغازین او نیز با شوکو نیشیاما کلید میخورد. دختر کر و لالی که او در دوران دبستان مدام تحقیرش میکرده، بچهها را به قلدری او تشویق کرده و در همان عالم کودکی، تا میتوانسته این دختر را اذیت کرده. مسیر شویا برای رسیدن به بخشش و رستگاری به هیچ عنوان مسیر ساده و کوتاهی نیست و هر شخصیتی که او در طی داستان با آن برخورد میکند روایت ویژه و متفاوتی از مشکلات نوجوانان در این دوره از زندگی و ترسیم آینده خود نشان میدهد. موضوعی که باعث شده دامنه به شدت وسیعی از مخاطبین با این داستان و شخصیتهای آن ارتباط برقرار کنند.
هرچند A Silent Voice اثری استثنایی در زمینه انیمیشن و کیفیت ساخت خود است، ولی این نحوه ارائه آن چنان زرق و برق بالایی نداشته و سعی کرده زیبایی خود را به گونهای محدودتر؛ غم انگیزتر و گرفتهتر به رخ بکشد؛ همان گونه که داستان خود انیمه با همین کیفیتها، روایت خود را بازگو میکند. انیمیشن A Silent Voice در بازگویی بخشهای امیدبخش و زیبای روایت داستانی خود نیز به وسیله انیمیشن و سبک هنریاش موفق بوده و هیچ گاه در نشان دادن مضامین چندلایه این اثر شگفت انگیز به نسبت منبع اقتباس خود ضعیف عمل نکرده و بسیار زیبا ظاهر میشود.
Your Name
با وجود کارنامه کاری قابل احترام ماکوتو شینکای، این Your Name بود که آوازه نام او را به عنوان یک کارگردان مستعد در زمینه انیمههای سینمایی در تمام دنیا پخش کرد. فیلم روایتگر داستان دو شخصیت به نامهای «میامیزو میتسوها» و «تاچیبانا تاکی» است؛ دو دانش آموز دبیرستانی که کامل در دو نقطه متفاوت از ژاپن نسبت به یکدیگر زندگی میکنند. با وجود سبک زندگی متفاوت هر کدام، به واسطه یک قابلیت عجیب آنها موفق میشوند بین بدن یک دیگر جابجا شده و این گونه با یکدیگر وارد رابطه جادویی شوند که مسیر زندگی هر دو را به شکل بیسابقهای تغییر میدهد.
سبک هنری و انیمیشن Your Name به نوعی، بینقصترین چیزی است که میتوان برای داستان آن برگزید. اثری هنری سرشار از عشق و ماجراجویی که رنگهای درخشان و زیبای آن در کنار منظره پردازی نفس گیر خود باعث خلق لحظاتی میشود که بهترین بخشهای این روایت عاشقانه را به زیباترین و رویاییترین شکل ممکن به تصویر میکشد. موردی که باعث شده تا Your Name تا این میزان شگفت انگیز ظاهر شود، نحوه الهام گیری خالقین آن از محیطهای شهری، روستایی و طبیعی از سراسر ژاپن بوده. هنر انیماتورها و طراحان پس زمینه این فیلم در خلق محیطی جادویی با ادای احترام به زیبایی ژاپن و بدون نابود کردن جنبه واقع گرایانه آن چیزی است که این فیلم را تا این میزان خاص و یکتا کرده است.
The Tale of Princess Kaguya
آثار متعددی از Studio Ghibli وجود دارند که مخاطب را به روشهای مختلف مجذوب خود میکنند. سکانس ظاهر شدن هتل اشباح در Spirited Away یا دنیای مرموز عمارت The Boy and Heron از مثالهای معروف این قضیه هستند. اما اگر اثری از این استدیو باشد که از همان لحظه اول مخاطب را یک نفس مجذوب خود کرده و تا انتها رها نکند، آن اثر بدون شک The Tale of Princess Kaguya است. فیلمی که با انیمیشن دستی بینظیر خود بازگوی روایتی کهن از افسانه مرد بامبو شکن است. افسانهای که در آن پیرمردی فقیر که معاش خود را از فروختن شاخههای بامبو به دست میآورد، روزی در دل یکی از ساقههایی که میشکند، دختر کوچکی را پیدا کرده و تصمیم به بزرگ کردن آن به عنوان دختر خود میکند. روایتی با آغازی ساده که منتهی به یکی از غم انگیزترین افسانههای ژاپن، یعنی افسانه شاهدخت کاگویا میشود.
The Tale of Princess Kaguya علی رغم پرده آغازین زیبا و جادویی خود، فاصله زیادی تا یک روایت شاد و شیرین دارد. سبک هنری و استایل انیمیشن به شدت خاص این انیمه در حبس کردن احساسات نهفته و ناگفته کاگویا در چهارچوب سینما به بهترین شکل ممکن عمل میکند. جلوههای بصری این فیلم به شکل تکرار نشدنی نرم، روان و دنبال کردنی بوده و هر فریم و لحظه از آن سرشار از احساسات سنگین و عمیقی است که به هیچ وجه در قالب کلمات نمیگنجند. استفاده از آبرنگ و سیاه قلم به عنوان ابزار اصلی خلق انیمیشن این اثر باعث شده تا The Tale of Princess Kaguya بیش از هر انیمه سینمایی دیگری به یک اثر افسانهای و رویایی از دل تاریخ کهن ژاپن تبدیل شود. دستاوردی که بعید است استدیو و کارگردان دیگری به غیر از ایسائو تاکاهاتا حتی جرئت تکرار آن را داشته باشند.
Spirited Away
دیگر اثر Studio Ghibli که از زمان اکران خود در سال ۲۰۰۱ تا هم اکنون در یاد و خاطرهها باقی مانده، اثر شگفت انگیز و نقطه عطف کارنامه کاری هایائو میازاکی، Spirited Away است. این فیلم اثری ماندگار بوده که طی زمان نه تنها قدیمی نشده بلکه تعریفات و تمجیداتی که دریافت میکند کماکان ادامه دار بوده و هنوز از آن به عنوان یکی از آثار کلاسیک سینما یاد میشود. داستان Spirited Away پیرامون دختر جوانی به نام چیهیرو میچرخد. او و خانوادهاش طی سفری وارد دهکده مرموزی شده و بعد از تبدیل شدن پدر و مادر او به خوک، چیهیرو مجبور است تا با نفوذ به دنیای اشباح، راهی برای نجات آنها پیدا کند.
عمده دلیلی که Spirited Away را مخصوصاً در زمینه انیمیشن و جلوههای بصری مرود آماج تمجیدها و تعریفهای متعدد قرار میدهد، توجه بیحد و حصر به جزئیات در هر صحنه است. این توجه شگفت انگیز به جزئیات را شما میتوانید در هر فریمی از انیمه حس کنید؛ از بکگراندها و پس زمینههایی که به دنیا رنگ و روح میدهد تا طراحی شخصیتهایی که به زیبایی تمام لایه لایه رمز و رموز خود را ظاهری به نسبت ساده پنهان کردهاند. در کنار این موارد، نرمی حرکت انیمیشن شخصیتها و احساسات به شدت روشن و گیرای آنها نیز سبب شده تا اثر نهایی به ترکیبی پر از روح، زندگی و لایههای متعددی از اسرار تبدیل شود که از لحاظ جلوههای بصری، هنوز در میان بهترین آثار تاریخ انیمه و سینما قرار دارد.
Redline
Redline از آن اثار علمی تخیلی دنیای انیمه است که هیچ زمانی را برای جذب مخاطب به دنیای پرهیاهوی خود تلف نمیکند. داستان فیلم دنباله روی مسابقه دهنده ماهری است که قصد دارد با شرکت در Redline که از بزرگترین و پرطرفدارترین مسابقات تمام کهکشان است، به پیروزی رسیده و موفقیتی تاریخی برای خود کسب کند. با این وجود مسیر پیروزی در این مسابقه آن چنان نیز سرراست نبوده و وی باید در طی این مسیر از مافیا و دولت که به دنبال منافع خود هستند نیز فرار کرده و خود را به خط پایان این مسابقه با سرعت فراصوت برساند.
مشابه بسیاری از انیمههای قدیمیتر، بخش کثیری از انیمیشنها و پس زمینههای Redline به صورت دستی طراحی شده و سرشار از رنگهای به شدت پرتلاطم و درخشندهای هستند که باعث شده جلوه بصری بازی به طرز طوفانی از همان لحظات ابتدایی انیمه، مخاطب خود را دربر بگیرد. لحظات فوق سریع و شدید انیمیشن مسابقات و خودروهای علمی تخیلی در Redline به خوبی از پس غافلگیر کردن بینندگان برآمده و به زیبایی در کنار داستان و روایت سهمگین خود ظاهر میشود. در کنار تمامی این موارد نیز نمیتوان از حالتهای چهره و احساسات پرشور و حرارت شخصیتها در لحظات عجیب و غریب این داستان نیز عبور کرد. مواردی که روی هم کاری میکنند تا این اثر دو ساعته بسیار کوتاهتر از چیزی که روی کاغذ است برای مخاطب به نظر بیاید.
Akira
وقایع فیلم Akira در سال ۲۰۱۹ رخ میدهد. جایی که دههها بعد از فاجعه ناشی از برخورد یک بمب اتم به توکیو، تمامی ژاپن و این کلان شهر عظیم متحول شده و حال در دنیایی سایبرپانکی روایت خود را آغاز میکند. داستان حول محور پسری به نام «کاندا» میچرخد، موتورسوار حرفهای و خلافکاری که تمام تلاش خود را میکند تا دوست خود «تتسوئو» را از چنگال دولت نجات دهد. جدا از داستان فوق العاده گیرا و به یاد ماندنی، Akira پر است از لحظات اکشن نفس گیر و انفجاراتی که در کنار شدت و اهمیت داستان، به دفعات مختلف فک مخاطب خود را زمین انداخته و نفس آنان را بند میآورد.
انیمیشن Akira را میتوان به جرئت گفت هیچ نمونه دیگری در تاریخ این صنعت ندارد؛ مخصوصاً اگر بخواهیم آن را با آثار زمان خود مقایسه کنیم. فیلم پر شده از لحظات زیبا و خاصی که آن از تمام انیمههای آن دوران متمایز میکرد و به گونه از در تلفیق تکنیکهای انیمیشن سه بعدی با بهترین آثار هنری خلق شده از انیمیشن دو بعدی پیشرو بود که بعد از سالها کماکان پیرامون تکنیکهای آن صحبت و بحث به میان است. حتی پس زمینهها نیز در Akira انیمیشن داشته و با حرکتهای ریز خود زندگی خاصی به دنیای سایبرپانکی آن دمیدهاند.
منبع | بازار




