تقریباً همه ما در مقطعی از زندگی، طعم ناراحتی و رنج را چشیدهایم؛ روزهایی که با کوچکترین اتفاقی بههم میریزیم، حوصله انجام کارها را نداریم و تحملمان کمتر میشود.
اینتین – این حال و هوا اگر کوتاهمدت و در واکنش به یک اتفاق ناخوشایند باشد، طبیعی است. اما وقتی طولانی شود و راه برگشتی نداشته باشد، دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت. افسردگی در نوجوانان، بهدلیل شرایط سنی و حساسیتهای این دوره، شکل و پیامدهای متفاوتی دارد. به همین دلیل، در گفتوگو با دکتر لیلا محمدی، روانشناس بالینی و مشاور، به بررسی افسردگی در نوجوانان، نشانهها، دلایل و راههای درمان آن پرداختهایم.
اختلالات خلقی؛ افسردگی و دوقطبی
اختلالات خلقی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: اختلالات افسردگی و اختلالات دوقطبی. در اختلال دوقطبی، فرد هم دورههای افسردگی را تجربه میکند و هم دورههایی از شیدایی یا مانیا که با هیجان و شادی غیرطبیعی همراه است.
تمرکز ما در این مطلب بر افسردگی است؛ اختلالی که میتواند نوجوانان را بهشدت تحتتأثیر قرار دهد.
برخی عوامل، کودکان و نوجوانان را برای ابتلا به اختلالات خلقی آسیبپذیرتر میکند. از مهمترین آنها میتوان به مشکلات مزمن خانوادگی اشاره کرد؛ مسائلی که سالها ادامه دارند و امیدی به حل آنها نیست. این مشکلات فقط دعواهای خانوادگی نیستند، بلکه فضایی فرساینده ایجاد میکنند که سلامت روان نوجوان را به خطر میاندازد.
نقش رفتار والدین
برخی شیوههای رفتاری والدین، احتمال افسردگی در نوجوانان را افزایش میدهد؛ از جمله پرخاشگری کلامی یا جسمی و یا غفلت بیشازحد از فرزندان. والدینی که آنقدر درگیر مشکلات و مشغلههای خود هستند که نیازهای عاطفی فرزندشان را نادیده میگیرند، ناخواسته زمینه آسیب روانی را فراهم میکنند.
شکستها و تفاوتهای فردی
تجربه شکستهای تحصیلی یا اجتماعی، مشکلات یادگیری، ناتوانی در تمرکز، و حتی برخی ویژگیهای جسمی مانند اضافهوزن، بیماری یا لکنت زبان، میتواند باعث ناراحتی و افت روحیه در نوجوانان شود. این عوامل اگر بهموقع دیده نشوند، به افسردگی منجر خواهند شد.
رابطه مادر و نوجوان
نقش مادر در شکلگیری احساسات نوجوان بسیار پررنگ است. مادرانی که دچار اختلالات شخصیتی مانند خودشیفتگی هستند یا ثبات هیجانی ندارند، بیشتر فرزندانی آسیبپذیر از نظر روانی دارند.
در کنار این موضوع، ویژگیهای شخصیتی خود نوجوان نیز مؤثر است؛ نوجوانان خجالتی، گوشهگیر و دارای ضعف در مهارتهای ارتباطی، بیشتر در معرض افسردگی قرار میگیرند. وراثت هم در همه این موارد نقش مهمی دارد.
افسردگی نوجوانان چه نشانههایی دارد؟
علائم افسردگی در نوجوانان با بزرگسالان تفاوتهایی دارد. در حالی که بزرگسالان معمولاً با غم، ناامیدی، بیخوابی و بیاشتهایی مواجه میشوند، افسردگی در نوجوانان بیشتر خود را به شکل تحریکپذیری و پرخاشگری نشان میدهد.
نوجوان افسرده ممکن است:
با کوچکترین محرک عصبانی شود
از خانواده و دوستان کنارهگیری کند
تمرکز نداشته باشد و دچار افت تحصیلی شود
خوابش زیاد یا بسیار کم شود
بیحوصله و خسته باشد
نسبت به ظاهر و بهداشت شخصی بیتفاوت شود
کنارهگیری فقط از خانواده در این سن طبیعی است، اما فاصله گرفتن همزمان از خانواده و دوستان، میتواند نشانه افسردگی باشد.
کاهش عزتنفس و افکار خطرناک
نوجوانان افسرده معمولاً کند، کمتحرک و بیانگیزه میشوند. لذت بردن از زندگی برای آنها دشوار است و به همین دلیل عزتنفس و اعتمادبهنفسشان کاهش مییابد.
برخی نوجوانان دچار ناراحتیهای جسمی مانند سردرد، دلدرد یا تهوع میشوند و در مواردی حتی افکار خودکشی به سراغشان میآید که بسیار جدی و خطرناک است.
اولین قدم؛ مراجعه به متخصص
مهمترین اقدام پس از مشاهده علائم افسردگی، مراجعه به مشاور یا روانشناس متخصص کودک و نوجوان است. افسردگی مشکلی نیست که والدین بهتنهایی بتوانند آن را حل کنند.
فعالسازی رفتاری؛ حرکتهای کوچک اما مؤثر
یکی از مهمترین روشهای درمان افسردگی نوجوانان، فعالسازی رفتاری است؛ یعنی طراحی فعالیتهایی ساده که انرژی زیادی نمیگیرد، اما نوجوان را از رخوت خارج میکند.
تماس با یک دوست، همراهی والدین در انجام یک کار ساده یا برنامهریزی فعالیتهای کوتاهمدت، میتواند به کاهش احساس خمودگی کمک کند.
تقویت مهارتهای ارتباطی
نوجوانان مدام خودشان را از نگاه دیگران قضاوت میکنند. اگر مهارت ارتباطی بهتری داشته باشند، اعتمادبهنفس بیشتری پیدا میکنند و حال روانیشان بهتر میشود.
ترس از قضاوت دیگران، اگر باعث دوری نوجوان از اجتماع شود، میتواند او را وارد چرخه افسردگی کند.
گرفتار شدن در چرخه سرزنش
بسیاری از نوجوانان افسرده، بیشازحد خودشان را سرزنش میکنند و برای فرار از اشتباه، از جامعه فاصله میگیرند. اما این کنارهگیری، افسردگی را شدیدتر میکند.
راهحل، کمک به نوجوان برای ایجاد روابط جدید و یادگیری مهارتهای تازه است؛ مهارتهایی که او را از قضاوت دیگران و سرزنش خود دور کند.
شناسایی افکار مسموم
افسردگی با افکار مخرب تغذیه میشود؛ افکاری که نوجوان آنها را دائمی و تغییرناپذیر میداند.
جملاتی مثل:
«من همیشه اشتباه میکنم»
«من به اندازه کافی باهوش نیستم»
نمونههایی از همین افکار افسردهساز هستند که باید شناسایی و اصلاح شوند.
درمانهای روانکاوانه و دارودرمانی
درمانهای روانکاوانه با بررسی تجربیات دوران کودکی و رابطه نوجوان با والدین، ریشههای افسردگی را شناسایی میکنند.
در مواردی که افسردگی عملکرد نوجوان را مختل کرده باشد ـ مثل افت تحصیلی یا تغییر شدید رفتار ـ دارودرمانی زیر نظر متخصص ضروری است.
منبع | موفقیت



