خیلی از پدر و مادرها برای راحتی فرزندشان هیچ مسئولیتی به او نمیدهند، غافل از اینکه همین کار ساده آینده نوجوانشان را نابود میکند. شما هم دچار این اشتباه شدهاید؟
اینتین – همهی والدین دوست دارند فرزندشان در آینده فردی مستقل و موفق باشد، اما کمتر کسی میداند که ریشهی استقلال از سالهای کودکی شکل میگیرد. اگر این فرصت طلایی از دست برود، در نوجوانی با بحران بیمسئولیتی روبهرو میشویم.
بزرگترین اشتباه والدین این است که برای راحتی فرزندشان هیچ مسئولیتی به او نمیدهند. وقتی کودک همیشه همهچیز آماده داشته باشد، در نوجوانی یاد نمیگیرد مسئولیت کارهایش را بپذیرد. نتیجه؟ نوجوانی که فقط دنبال آزادی است، اما از پس سادهترین وظایف برنمیآید.
استقلال فردی
والدین باید از سه تا چهارسالگی و حداکثر پنجسالگی حس استقلال را در کودکان تقویت کنند؛ همچنین مسئولیتپذیری نیز موضوع مهم دیگری است که والدین باید به آن توجه داشته باشند. گاهی والدین بهاشتباه و فقط برای ایجاد رفاه بیشتر برای فرزندشان هیچ مسئولیتی را به او واگذار نمیکنند و نوجوانان هم اغلب به بهانه درسخواندن خود را از تمام مسئولیتها معاف میکنند که نتیجه آن بیمسئولیتی فرزندان در زمان جوانی و بزرگسالی خواهد بود.
اما اگر بخواهیم ریشهای به این مسئله نگاه کنیم، باید ببینیم والدین در سنین سه تا چهارسالگی فرزندشان چگونه با او رفتار کردهاند؛ مثلا باید دید کودک در چه سنی یاد گرفته خودش لباس بپوشد، بند کفشش را ببندد، غذا بخورد یا … گاهی لازم است کودک به همراه والدین خود مسئولیت انجام کاری را به عهده بگیرد، مثلا مادر و دختر با یکدیگر خرید کنند یا پدر در انجام تعمیرات وسایل منزل از پسرش کمک بگیرد؛ چون در این صورت است که فرزند از همان دوران کودک یاد میگیرد که وظایفی به عهدهاش است و باید آن را بهخوبی و درستی انجام بدهد. بنابراین ابتدا والدین باید بتوانند زمینه و بستر مسئولیتپذیری را برای فرزندان خود فراهم کنند.
علایق شخصی
البته فراموش نکنیم که همه افراد علایق یکسانی ندارند؛ مثلا گاهی بعضی افراد از کودکی به کارکردن علاقه دارند و بعضیها هم نه. در گذشته بیشتر رایج بود که بچهها در تعطیلات تابستانی کار میکردند و درکنار آن درآمدی هم برای خودشان داشتند و این فعالیت باعث میشد اعتمادبهنفسشان افزایش یابد و حس استقلال نیز در وجودشان تقویت شود؛ درحالیکه در جامعه امروزی والدین اغلب فکر میکنند کارکردن برای فرزندانشان سخت است و اغلب اجازه این کار را به فرزندانشان نمیدهند.
روشهای آموزش مدیریت مالی به فرزندان
روشهای آموزش مدیریت مالی به فرزندان بسیار مهم است؛ بدون اینکه نیازی به کارکردن آنان خارج از منزل باشد. حتی حتما لازم نیست پسانداز کودک پول باشد؛ همین که آنان آموزش ببینند که از وسائلشان را درست استفاده کنند، بهتدریج ریشههای مسئولیتپذیری در آنان شکل میگیرد؛ چراکه آنان میآموزند برای بهدستآوردن هرچیز باید زحمت بکشند و قدر داشتههایشان را بدانند.
ورود نوجوان به بازار کار
با ورود به دوران نوجوانی، نوجوانان مهارتهایی را میآموزند، علایقشان تغییر میکند و استعدادهایشان هم باید پرورش یابد؛ مثلا یک نوجوان به فراگیری موسیقی علاقهمند است و دیگری ورزشکردن را دوست دارد؛ یادمان باشد اگر نوجوان فرصت تجربه علایقش را داشته باشد، در آینده حسرت نرسیدن به خواستههایش را نخواهد داشت؛ حتی اگر در شناخت علایقش اشتباه هم کرده باشد.
اما ورود به بازار کار برای نوجوان، اغلب برای والدین همراه با مسئولیت، خطر و مشکلاتی است و لازم است آنان در ابتدا در این مورد تحقیق کرده تا بتوانند کمک بیشتری به فرزندانشان بکنند، گرچه بعضی والدین دوست ندارند فرزندانشان از نوجوانی کار کند یا با دنیای خشن مالی آشنا شوند، اما میتوانند نوجوانشان را بهتر با دنیای کار آشنا کنند. بهترین نوع آمادگی هم این است که نوجوانان بدانند هر فضایی رفتار خاص خود را طلب میکند؛ یعنی اینکه بدانند در هر محیط کاری چگونه باید رفتار کنند..
تقویت احساس مسئولیت
نوجوان میتواند زمانی را به کسب درآمد اختصاص دهد، اما بهشرطیکه لطمهای به درس او وارد نشود و کسبوکار هم بهانهای برای فرار از درس و تحصیل او نباشد. درهرصورت والدین باید به نوجوانشان اجازه دهند که اگر وی شغل و درآمدی دارد یا اگر خودشان پولی را بهطور هفتگی یا ماهانه در اختیارشان قرار میدهند، حتما مدیریت و پسانداز آن را هم بهخوبی یاد بگیرد.
فرصت بدهید نوجوان گاهی هم اشتباه کند
همه ما در هر مقطعی از زندگی اشتباه میکنیم و هیچکس هم نمیتواند برخلاف آن عمل کند. نوجوان هم باید فرصت اشتباهکردن داشته باشد، اما باید به او کمک کنیم تا بهمرور فاصله این اشتباهاتش بیشتر شود تا اشتباهاتش به صفر برسد. این نکته را هم فراموش نکنیم که نمیتوان سن خاصی را برای شروع به کار نوجوان درنظر گرفت. درواقع بازار کاری که ما هدف قرار میدهیم، خیلی مهم است؛ یعنی کاری که برای نوجوان درنظر میگیریم، باید با شخصیت او و نوع سرمایهگذاری معنوی و حمایتی که از او میکنیم، در ارتباط باشد. گاهی هم لازم است برای انتخاب شغل نوجوان با مشاور هم مشورت کرد.
متناسب با سن نوجوان با او رفتار کنید
بسیاری از والدین معتقدند نوجوانشان به اندازه یک فرد سیساله میفهمد و کارهایی که میکند، اصلا به سنوسالش نمیخورد و نوجوان هم بر خود غره میشود. یادتان باشد دلیلی ندارد فرزندتان مطابق سن خود رفتار نکند. ما باید به این نکته دقت کنیم که باید همیشه با توجه به سن فرزندمان از او توقع داشته باشیم؛ مثلا بگوییم نوجوان من شانزدهساله است و اگر اشتباهی هم بکند، حتما از آن درس میگیرد. وقتی شما میگویید که فرزندتان با وجودی که پانزدهساله است به اندازه جوانی بیستساله میفهمد، او این موضوع را در ذهنش حک میکند و درنتیجه نمیتواند پانزدهسالگی را به خوبی تجربه کند.
پس حواسمان باشد که لازم است گاهی فرزندمان علایق خود را بدون توجه به خواست ما و در زمان واقعی خودش تجربه کند؛ مثلا میتوانیم بگوییم اگر فرزندمان به منبتکاری علاقه دارد، حتما شرایطی را برایش فراهم میکنیم تا آن را یاد بگیرد و درنهایت منبع درآمدش شود. مدیریت مالی نوجوان چیزی است که بیش از همه در آینده نیز به کار او میآید؛ چون وقتی نوجوان قدر پولی را که درمیآورد میداند، در آینده نیز همینگونه عمل خواهد کرد.
نکته مهم دیگر این است که هرگز نباید نوجوانمان را با نوجوانی دیگر یا حتی دوران نوجوانی خودمان مقایسه کنیم؛ چون هرکس علایق و سلایق خاص و منحصر به خودش را دارد؛ پس فرزند نوجوانتان را را بدون توجه به فرد دیگری دوست بدارید و به علایق او هم احترام بگذارید.
منبع | موفقیت




