حضرت ام البنین کیست و نسب او با امام علی و حضرت زهرا چیست؟ آشنایی با زندگی، ازدواج، فضائل، و پاسخ به این سوال که چرا در میان شیعیان مقام ویژه دارد؟
اینتین – حضرت امالبنین(س) بانویی از خاندان کلابیه و مادر حضرت عباس(ع) است که بهسبب نسب شریف و نقشش در کربلا جایگاه مهمی در تاریخ شیعه دارد. در این مطلب به زندگی، ماجرای تعبیر خواب و ازدواجش و نسبتش با حضرت زهرا (س) میپردازیم.
ولادت و زندگینامه ام البنین
نام اصلی حضرت ام البنین (س) فاطمه کلابیه بوده است. پدرش حزام و مادرش ثمامه یا لیلا نام داشت. از تاریخ دقیق ولادت ام البنین چیزی در تاریخ ثبت نشده است، اما بعضی از مورخین حدود ولادت ایشان را سال پنجم هجری میدانند.
ازدواج حضرت ام البنین با امام علی (ع)
امام علی (ع) بعد از شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) از برادرش عقیل درخواست میکند تا زنی از خاندانی شجاع را پیدا کند تا با او ازدواج نماید. عقیل هم فاطمه کلابیه را به ایشان معرفی کرد و گفت: در بین اعراب خاندانى شجاعتر از خانواده او سراغ ندارم. بنابراین ایشان همسر امام علی (ع) بودند و ازدواج امام علی (ع) با ام البنین در بین سالهای ۲۴ تا ۲۶ هجری بوده است که البته نقلهای دیگری هم در کتابهای تاریخ در این باره وجود دارد. همچنین درباره سن ازدواج ام البنین نیز اختلافاتی وجود دارد اما طبق برخی منابع ایشان احتمالا در سن ۱۷ تا ۲۱ سالگی با امیرالمومنین (ع) ازدواج نموده است. (اعلمی، اعلام النساء، ج ۱، ص ۲۴۱؛ حکیمی، اعیان النساء، ص ۴۸ – حکیمی، اعیان النساء، به نقل از ابصار العیون، سماوی، ص ۵۰)
ام البنین چه نسبتی با حضرت زهرا داشت؟
امالبنین از نظر خونی با حضرت زهرا(س) نسبتی ندارد، اما به عنوان همسر حضرت علی(ع) و مادر فرزندان ایشان، بهویژه حضرت عباس(ع) شناخته میشود.
ماجرای خواب حضرت ام البنین چه بود؟
حضرت امالبنین(س) خوابی دید که ماه و سه ستاره در دامنش فرود میآیند و مادرش این خواب را نشانه ازدواج با مردی والا مقام و داشتن چهار فرزند تعبیر کرد. بعدها (۱۲ سال بعد از شهادت خانم فاطمه زهرا) به پیشنهاد عقیل، امام علی(ع) او را برای ازدواج برگزید و پدر دختر با شنیدن تعبیر آن خواب، این پیوند را پذیرفت.
حضرت ام البنین مادر کیست؟
ام البنین چهار پسر داشت که بزرگترین آنها عباس بن علی (ع) بود. عبدالله، جعفر و عثمان دیگر فرزندان ام البنین و حضرت علی بودند. این چهار فرزند در واقعه عاشورا و در رکاب امام حسین (ع) جنگیدند و به شهادت رسیدند. ام البنین از پسران خود فقط یک نوه به نام عبیدالله داشت که فرزند حضرت عباس بوده است. با این حال ام البنین علاقه بسیار زیادی به فرزندان حضرت زهرا (س) داشت و آنها را بر فرزندان خودش مقدم میدانست.
حضرت ام البنین در واقعه عاشورا
حضرت ام البنین (س) در مدینه بود و در واقعه کربلا حضور نداشت. زمانی که بشیر خبر شهادت فرزندانش را به او رساند ام البنین گفت: رگ قلبم را پاره کردى بچههایم و آنچه زیر آسمان است فداى ابا عبدالله (ع)؛ از حسین برایم بگو.
ام البنین بعد از واقعه عاشورا هر روز به قبرستان بقیع میرفت و مرثیه زیر را با سوز و گداز میخواند:
لا تدعونى و یک ام البنین
اى زنان مدینه، دیگر مرا ام البنین نخوانید
تذکرنى بلیوث العرین
و مرا مادر شیران شکارى ندانید
کانت بنون لى ادعى بهم
مرا فرزندانى بود که به سبب آنها ام البنینم مى گفتند
و الیوم اصبحت و لا من بنین
ولى اکنون دیگر براى من فرزندى نمانده و همه را از دست داده ام
اربعه مثل نسور الربى
آرى، من چهار باز شکارى داشتم
قد واصلوا الموت بقطع الوتین
که آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع نمودند
تنازع الخرصان اشلائهم
و دشمنان با نیزه هاى خود ابدان طیبه آنها را از هم متلاشى کردند
فکلهم امسوا صریعا طعین
و در حالى که روز را به پایان بردند که همه آنها با جسد چاک چاک بر روى زمین افتاده بودند
یا لیت شعرى اکما اخبروا
اى کاش مى دانستم آیا این خبر درست است
بان عباسا مقطوع الیدین
که دستهاى فرزندم عباس (ع) را از تن جدا کردند؟!
فضایل ام البنین از جمله ایمان استوارش و تقدیم چهار فرزندش در راه امام حسین(ع)، باعث شده این بانو جایگاهی بلند در دل شیعیان داشته باشد. از همین رو، بسیاری در سختیها به این بانو متوسل میشوند و او را واسطه دعاهای خود قرار میدهند.
علت وفات ام البنین چه بود؟
در اسناد تاریخی مطلب چندانی درباره علت و تاریخ وفات ام البنین وجود ندارد، اما معتبرترین تاریخی که مربوط به وفات ایشان است تاریخ ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ هجری قمری را بیان کردهاند. حضرت ام البنین را در قبرستان بقیع به خاک سپردند. از آداب وفات حضرت ام البنین میتوان به توسلات و پهن کردن سفره ام البنین اشاره کرد.
نسبت فامیلی حضرت ام البنین با شمر
اخیراً برخی از جاهلان مغرض، شمر بن ذی الجوشن قاتل حضرت اباعبد الله الحسین(علیهالسلام) را برادر حضرت امّالبنین، همسر دوم حضرت امیرالمؤمنین و مادر حضرت اباالفضل العباس(سلام الله علیه) دانستهاند. قصد ایشان از این دروغ پراکنیها، خانوادگی جلوه دادن قیام بزرگ آن حضرت بوده است.
امّا منشأ این افتراء کلماتی است که تاریخ نگاران از قول شمر بن ذی الجوشن در شب عاشوراء نقل میکنند. در آن شب، شمر همراه امان نامهای به نزدیک خیمه حضرت اباالفضل العباس آمد و ایشان را با این عبارت صدا زد:«ای فرزند خواهر من! شما را امان دادم؛ خود را به کشتن ندهید و چنگ بر طاعت امیرمومنان یزید بزنید».
اگر شمر بن ذی الجوشن، دایی عباس بن علی بوده باشد، باید شمر را برادر أم البنین بدانیم و حال آنکه اینگونه نیست.
پدر أم البنین، حزام بن خالدربیعه و پدر شمر، جوشن بن شرحبیل بن الأعور بوده است.
درست است که شمر بن ذی الجوشن و أم البنین هر دو از قبیلهٔ بنی کﻠﺎب هستند، امّا هرگز برادر و خواهر نبودهﺍند. زمانی که شمر امان نامه را عنوان کردند به خاطر هم قبیله بودن گفتند خواهر زاده های من کجایند!!!
شمر بن ذی الجوشن و مادر حضرت عباس، هر دو از نسل «کلاب» میباشند. هر کدام با چند واسطه به «کلاب» میرسند. «کلاب» یازده پسر دارد. نام یکی از آنان «کعب» و نام دیگری «ضباب» است. حضرت ام البنین از نسل «کعب» و شمر، از نسل «ضِباب» است.
نسب ام البنین: ام البنین بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن وحید بن کعب بن کلاب.
نسب شمر: شمر بن ذیالجوشن (جمیل) بن اعور (عمرو) بن ضِباب (معاویه) بن کلاب. حضرت عباس نوه دختری کلاب و شمر نوه پسری کلاب است.
شمر چون دید که ابن سعد مهیای قتال است به نزدیک لشکر امام علیه السلام آمد و بانگ زد که کجایند فرزندان خواهر من عبدالله و جعفر و عثمان و عباس چه آنکه مادر این چهار برادر ام البنین از قبیله بنی کلاب بود که شمر ملعون نیز از این قبیله بوده….
امام حسین علیه السلام بانگ او را شنید برادران خود را امر فرمود که جواب او را دهید اگرچه فاسق است لکن با شما قرابت و خویشی دارد، پس آن سعادتمندان با آن شقی گفتند چه بود کارت؟
گفت ای فرزندان خواهر من شماها در امانید با برادر خود حسین رزم ندهید از دور برادر خود کناره گیرید و سر در طاعت امیرالمؤمنین یزید (ملعون) درآورید.
جناب عباس بن علی علیه السلام بانگ بر او زد که بریده باد دستهای تو و لعنت باد بر امانی که تو از برای ما آوردی، ای دشمن خدا امر میکنی ما را که دست از برادر و مولای خود حسین بن فاطمه علیه السلام برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ملاعینان درآوریم آیا ما را امان میدهی و از برای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله امان نیست؟
شمر از شنیدن این کلمات خشمناک شد و به لشکرگاه خویش بازگشت.
منبع | ستاره




