داستان فیلم سینمایی «جیم دگمه و سیزده دزد دریایی» رو تو این مطلب مشاهده می کنید.
اینتین – یک سال پس از ماجراهای جیم دکمه و لوکاس لوکوموتیوران، زندگی در جزیرهی مارولند آرام ادامه دارد. اما زمانی که پستچی خبر میآورد جزیره به یک فانوس دریایی نیاز دارد، همه نگران میشوند؛ چون جیم برای نگهداری آن خیلی کوچک است. راهحل اما نزد دوست قدیمیشان، آقای تور تور است؛ مردی که میتواند به شکل یک غول ظاهر شود. جیم و لوک تصمیم میگیرند او را به مارولند بیاورند.
آنها با لوکوموتیوهای بخارشان، اِما و مولی، راهی سفر دریایی میشوند و در مسیر به ماجراجوییهای تازهای برمیخورند: کمک به پری دریایی سورسولاپیتسچی و پدرش، پادشاه دریاها، و روبهرو شدن با صخرههای مغناطیسی خطرناک که کشتیها را تهدید میکنند. در همین سفر، دوباره با دوست نیمهاژدهایشان، نپوموک، دیدار میکنند و او را برای نگهبانی از صخرهها متقاعد میسازند.
اما در نبود آنها، گروهی از دزدان دریایی به نام سیزده وحشی، لوکوموتیو مولی را میدزدند. جیم، لوک و پرنسس لیسی همراه با امپراطور راهی نبردی پرخطر با دزدان میشوند. در این مبارزه، جیم با شجاعت و زیرکی تواناییاش را نشان میدهد، نقشهی دزدان را بر هم میزند و سرانجام دوستان و لوکوموتیو خود را نجات میدهد.
این ماجرا پر از هیجان، دوستی و تلاش برای غلبه بر سختیهاست؛ داستانی دربارهی شجاعتی که حتی از یک پسر کوچک هم میتواند قهرمانی بزرگ بسازد.