آموزشی

درس شانزدهم فارسی پنجم + معنی شعر ، کلمات ، متضاد و هم خانواده

برای داشتن معنی شعر ، کلمات ، متضاد و هم خانواده درس شانزدهم فارسی کلاس پنجم ادامه مطلب رو بخون.

اینتین – درس شانزدهم فارسی پنجم، معنی شعر ، کلمات ، متضاد و هم خانواده با ما همراه باشید.

درس شانزدهم: وقتی بوعلی، کودک بود

صفحه ۱۲۳ فارسی پنجم

تازه از بستر بیماری برخاسته بود.
معنی: تازه حالش خوب شده بود.

صفحه ۱۲۴ فارسی پنجم

ستاره به سیمای همسرش عبداالله، خیره شد.
معنی: ستاره به چهره ی همسرش عبداالله نگاه کرد و دقیق شد. (زل زد.)

من او را با خون دل پرورش داده ام.
معنی: من او را با رنج و سختی زیاد، بزرگ کرده ام.

حسین دست بردار نبود.
معنی: حسین به کارش ادامه میداد.

صفحه ۱۲۵ فارسی پنجم

ستاره با هیجان، چشم به دهان او دوخته بود.
معنی: ستاره با هیجان و آشفتگی با دقّت به حرف های او توجّه میکرد.

از کوشش و پشتکار او به ستوه آمده ام.
معنی: از تلاش و پیگیری او خسته شده ام.

معنی کلمات درس شانزدهم فارسی پنجم

تازه از بستر بیماری برخاسته بود: تازه خوب شده بود
کنجکاو: جست و جو گر
بهبودی: تندرستی
نامدار: مشهور
شکرانه: کاری که برای سپاس انجام می شود ، مبارکی
آسوده خاطر: آسوده دل – خیال راحت
رحمت: لطف و مهربانی
تامل: اندیشه
نذر کرده ایم: دادن مال یا چیزی یا انجام کاری در راه خدا
ماهری: زبر دستی – مهارت
سپیده دم: بامداد ، سحرگاه
رویداد: حادثه
سر در کتاب دارد: کنایه از سرگرم خواندن کتاب است
نقل می کرد: تعریف می کرد
سیما: چهره
چشم به دهان او دوخته بود: کنابه به دهان او خیره شده بود که در حال حرف زدن بود
بگذاریم: اجازه دهیم
به ستوه آمدن: خسته شدن
واگذار کن: بسپر
آرام و قرار از کف داده بود: کنایه از صبر و تحمل او پایان یافته بود
نادیده بگیرم: منصرف شوم ، در نظر نگیرم
کوهسار: زمینهی که در آن کوه است – کوهستان
فرصت: مهلت ، زمان
ناگه: مخفف ناگهان
پارسی: فارسی
دچار: گرفتار
فرا گرفتن: آموخت
گران سنگ: سنگ بزرگ و سنگین
اشک شوق: گریه از شادی
تیره دل: سیاه دل – نامهربان
دل خوشی: شادمانی ، خوشحالی
سخت سر: مقاوم – سرسخت – لجباز
دلبستگی بی اندازه: علاقه – محبت
زور آزمای: کسی که با دیگران دست و پنجه نرم کند – پهلوان
جهش: حرکت ناگهانی
در استاد: پافشاری کرد – اصرار کرد
حیرت آور: شگفت آور ، تعجب آور
ابرام: پافشاری کردن در کاری
حقیقت: واقعیت
بسی: بسیار
بی رنگ: رنگ پریده
به نرمی: آهسته
ناگهانی: غیر منتظره ، پیش بینی نشده
سخت: محکم
سفارش: درخواست انجام کاری – توصیه
کرم کرده: لطف کن
حیرت زده: سرگشته – شگفت زده
نیک بخت: خوش بخت – خوش اقبال
دست بردار نبود: اصرار می کرد
کاوید: جست و جو کرد – تلاش کرد
برقی در چشمانش: نور امید و شادی در چشمانش
خارا: نوعی سنگ محکم و سخت
ماجراها: داستان ها
یاس: ناامیدی
دم به دم: پی در پی، مدام
ناید: نمی آید
شب و روز نمی شناسد: کنایه تمام وقت کاری را انجام دادن
ناید به بار: سود و فایده ای به دست نمی آید
پشتکار: تلاش
گرت: مخفف اگر تو
روی گشاده: چهره خندان و شاداب
سهل: آسان

مخالف و متضاد درس شانزدهم فارسی پنجم

بیماری ≠ سلامتی
برخاسته بود ≠ نشسته بود
شکر ≠ ناشکری ، ناسپاسی
نیازمند ≠ بی نیاز
پاسخ ≠ سوال
کوچک ≠ بزرگ
نخستین ≠ آخرین
دور ≠ نزدیک
ناتوان ≠ توانا
نامدار ≠ گمنام

هم خانواده درس شانزدهم فارسی پنجم

شکرک= شاکر ، تشکر
حقیقت= حقایق ، محقق
طبیب= طب ، مطب ، اطبا
دانش= دانشمند ، دانا
کوشش= کوشا ، کوشنده
نقل= انتقال
حفظ= حافظ ، محافظت

کلمات سخت املایی درس شانزدهم فارسی پنجم

برخاسته بود – به خاطر بهبودی – میخواستم – دیدگان – عبدالله – حیرتآور – سروکلّه – واگذار – بگذاریم – بی‌انصافی – دقّت – سپاس‌گزاریم – نذر
ناگه – گرانسنگ – تیره‌دل – سخت‌سر – سیل زورآزمای – ابرام – خارا – یأس – سهل

منبع | همیار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا