در داستان مرزبندی ایران و توران، تورانیان پیشنهاد میکنند بهجای ادامه جنگ، پهلوانی ایرانی تیری به سوی خاور پرتاب کند و هر جا تیر فرود آمد، همانجا مرز دو سرزمین باشد. این پیشنهاد ظاهراً صلحجویانه است، اما در پشت آن نوعی تدبیر و حسابگری نهفته است.
اینتین – تورانیان پرتاب تیر را به یک پهلوان ایرانی میسپارند تا کار را برای ایرانیان دشوار کنند و آنها را در موقعیتی حساس و پرریسک قرار دهند. از نگاه تورانیان، اگر پهلوان ایرانی در این آزمایش ناتوان ظاهر میشد، بخش بزرگی از سرزمین ایران از دست میرفت و نتیجه به سود توران تمام میشد.
در عین حال، انتخاب یک پهلوان ایرانی نشان میدهد که حتی دشمن هم به قدرت، مهارت و دلاوری پهلوانان ایرانی باور داشته و میدانسته است که نتیجه این کار، محک جدی توان فردی و روحیه ملی ایرانیان خواهد بود. این ماجرا برای دانشآموزان پیامهایی مانند اهمیت شجاعت، تمرین، مهارت فردی و نقش هوش و تدبیر در کنار زور بازو را برجسته میکند.
به این ترتیب، تصمیم تورانیان هم تلاشی برای سخت کردن کار ایرانیان بود و هم صحنهای که در آن پهلوان ایرانی با شجاعت و توان خود میتواند سرنوشت مرزهای کشورش را رقم بزند. این روایت، مفهوم مسئولیتپذیری، میهندوستی و اعتماد به تواناییهای خود در موقعیتهای سرنوشتساز را به کودکان یادآوری میکند.




