شهرام لاسمی، بازیگر نقش خاطرهانگیز «قلقلی»، هنرمندی است که با سکوتش کودکان را خنداند، اما پشت این شادی، سالها افسردگی و رنج پنهان بود.
اینتین – در دهه شصت، تلویزیون ایران قهرمانی داشت که بدون کلام، با قلب کودکان سخن میگفت: قلقلی. شخصیت بامزه و بیحرفی که با لباسهای رنگی و حرکات شیرینش، نسلها را خنداند و بخشی از خاطرات مشترک کودکان ایران شد. پشت این چهره شاد، مردی آرام و کمحرف به نام شهرام لاسمی قرار داشت؛ هنرمندی که با سکوتش جاودانه شد.
تولد و کودکی پرزخم
شهرام لاسمی در ۲۶ آذر ۱۳۴۳ در تهران (متولد جوادیه و بزرگشده نازیآباد) به دنیا آمد. دوران کودکی او همراه با کمبود محبت مادری و اختلافات خانوادگی بود. خودش گفته است: «از پنجسالگی افسردگی گرفتم و فقط با شادی دیگران شاد میشدم.»
این شرایط سخت، زخمی عمیق بر روان او گذاشت و تا سالها با افسردگی و مصرف دارو دستوپنجه نرم کرد.
جدایی والدین و آوارگی
والدین او در دوران نوجوانیاش از هم جدا شدند. پس از ازدواج مجدد مادر، شهرام تنها ماند. حتی مدتی به دلیل مشکلات مالی و اختلافات خانوادگی، بیخانمان شد و شبها در ماشین دوستش میخوابید. اما همین سختیها او را به سمت دنیای نمایش و شادیآفرینی برای کودکان کشاند.
آغاز مسیر هنری
فعالیت هنری شهرام لاسمی از شهربازی تهران شروع شد؛ جایی که نمایشهای بیکلام برای کودکان اجرا میکرد. استعداد او نظر زندهیاد فریماه فرهی و مجید قناد را جلب کرد و در سال ۱۳۶۳، او با نقش «قلقلی» وارد برنامه «بازی، شادی، تماشا» شد.
سکوت قلقلی، هم ابزاری برای ارتباط عمیق با کودکان بود و هم پلی میان دنیای کودکان شنوا و ناشنوا.
اوج شهرت و هزینه سنگین
موفقیت قلقلی آنقدر بزرگ بود که بسیاری باور داشتند شهرام لاسمی واقعاً توانایی حرف زدن ندارد! اما وفاداری او به این نقش، هزینه سنگینی داشت. او برای حفظ تصویر قلقلی، پیشنهادهای بسیاری برای بازی در فیلم و سریال را رد کرد. این تصمیم باعث شد در سالهای بعد با مشکلات مالی و حرفهای زیادی مواجه شود.
زندگی شخصی و خانواده
شهرام لاسمی در فروردین ۱۳۶۷ با عاطفه پازوکی (چهرهپرداز سینما و تلویزیون) ازدواج کرد. ثمره این زندگی دو فرزند به نامهای مهسا (تدوینگر) و مانی (علاقهمند به بازیگری) است. او اکنون پدربزرگ نوهای به نام «دادیار» نیز هست. خانواده هنرمند او همواره پناهگاه امنش در برابر سختیهای زندگی بوده است.
مهاجرت به مشهد و تدریس
با تغییر مدیریت در تلویزیون و بیتوجهی مسئولان، لاسمی به مشهد مهاجرت کرد. در این شهر، او به تدریس در **دانشگاه فرهنگیان**، برگزاری کارگاههای کودک و بازیگری و فعالیتهای فرهنگی مشغول شد. همچنین بهعنوان **سفیر محیط زیست خراسان رضوی** معرفی شد و ثابت کرد که ارزش یک هنرمند فراتر از حضور در تلویزیون است.
افسردگی و سکوت ماندگار
شهرام لاسمی بیش از نیمقرن با افسردگی زندگی کرده است، اما هیچگاه اجازه نداد این درد درونی، رسالتش برای شاد کردن کودکان را خاموش کند.
او میگوید: «قلقلی هم من را بالا برد و هم به من ضربه زد.»
با این حال، سکوت او تبدیل به صدایی ماندگار در فرهنگ ایران شد.
زندگی شهرام لاسمی (قلقلی) داستانی از رنج، فداکاری و مقاومت است. کودکی زخمی، سالهای سخت جوانی، افسردگی طولانیمدت و در عین حال خلق خاطرهای ماندگار برای میلیونها ایرانی. او نشان داد که حتی با سکوت هم میتوان تأثیرگذار شد.