کتاب

غزل شماره ۵۸ از غزلیات سعدی + تفسیر شعر اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست …

غزل شماره ۵۸ از غزلیات سعدی + تفسیر شعر اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست … رو تو این مطلب بخونید.

اینتین – غزل شماره ۵۸ از غزلیات سعدی را در روزانه بخوانید. سعدی در برخی از غزلیات خود به نقد اجتماعی و سیاسی نیز پرداخته است. او با نگاهی تیزبینانه به مشکلات اجتماعی زمان خود، به نقد رفتارهای ناپسند می‌پردازد و تلاش می‌کند تا جامعه را به سمت اصلاح سوق دهد.

غزل شماره ۵۸

اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست

که در آن کوی، چو من کشته بسی افتاده‌ست

خبر ما برسانید به مرغان چمن

که هم‌آواز شما در قفسی افتاده‌ست

به دلارام بگو ای نفس باد سحر

کار ما همچو سحر با نفسی افتاده‌ست

بند بر پایْ تحمل چه کند گر نکند؟

انگبین است که در وی مگسی افتاده‌ست

هیچکس عیب هوس باختن ما نکند

مگر آن‌کس که به دام هوسی افتاده‌ست

سعدیا حال پراکندهٔ گوی آن داند

که همه عمر به چوگان کسی افتاده‌ست

تفسیر این شعر

این شعر از شاعر بزرگ ایرانی، سعدی، نوشته شده و در آن به موضوعاتی چون عشق، درد جدایی و سرنوشت پرداخته شده است. حالا بیایید این شعر را به زبان ساده‌تر توضیح دهیم:

۱. بیت اول: شاعر می‌گوید که او در محله یا کوی کسی افتاده است که در آنجا دیگران هم به خاطر عشق یا درد جدایی کشته شده‌اند. این نشان‌دهنده‌ی عمق احساسات و درد مشترک انسان‌ها در عشق است.

۲. بیت دوم: شاعر از کسانی که در باغ یا چمن هستند می‌خواهد که خبر او را به پرندگان برسانند. او اشاره می‌کند که صدای او مانند آواز این پرندگان در قفس افتاده و نمی‌تواند آزادانه پرواز کند. این نمادی از محدودیت‌ها و مشکلاتی است که در عشق وجود دارد.

۳. بیت سوم: شاعر به معشوقش می‌گوید که ای نفس صبحگاهی، وضعیت ما مانند سحر است که با نفسش در ارتباط است. یعنی عشق او به معشوقش در حالتی لطیف و زیباست، اما همزمان پر از چالش‌ها و مشکلات.

۴. بیت چهارم: شاعر اشاره می‌کند که اگر پایش بسته باشد (یعنی در قید و بند باشد)، تحمل این وضعیت برای او سخت خواهد بود. او به مگسی اشاره می‌کند که در عسل افتاده و نمی‌تواند از آن خارج شود؛ یعنی گاهی عشق شیرین است، اما ممکن است مشکلاتی هم به همراه داشته باشد.

۵. بیت پنجم: شاعر می‌گوید که هیچ‌کس نمی‌تواند به ما ایراد بگیرد که چرا در دام هوس افتاده‌ایم، مگر کسانی که خودشان در دام هوس گرفتار شده‌اند. این نشان‌دهنده‌ی این است که عشق و هوس بخشی از زندگی انسان‌هاست و نمی‌توان به سادگی از آن‌ها انتقاد کرد.

۶. بیت ششم: در پایان، شاعر می‌گوید که فقط خود او می‌داند که چه احساسی دارد؛ زیرا تمام عمرش را به خاطر کسی (عشقش) صرف کرده است. این نشان‌دهنده‌ی وفاداری و عمق احساسات اوست.

به طور کلی، این شعر بیانگر احساسات عمیق و پیچیده‌ای است که انسان‌ها در مواجهه با عشق و جدایی تجربه می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا