با معرفی و خلاصه «کتاب بینمازها خوشبختترند» تو این مطلب همراهمون باشین.
اینتین – اگه یه دختر نوجوونی و دلت میخواد داستانهایی بخونی که دغدغههای خودتو داشته باشه—مثل نماز، حجاب، غرغرهای درونی، مقایسه با دوستای پولدارتر، یا حتی اون لحظههایی که فکر میکنی خدا لجش گرفته باهات—کتاب «بینمازها خوشبختترند!؟» دقیقاً واسه تو نوشته شده!
این کتاب، یه مجموعه داستان دخترونهست که با زبونی ساده و صمیمی، سراغ موضوعاتی میره که خیلیهامون تو روزمرهمون باهاشون درگیریم. داستانهایی درباره نماز و حجاب، اما نه از اون مدل خشک و نصیحتی؛ بلکه از دلِ زندگی واقعی یه دختر مثل خودت، با دغدغههای واقعی، با دلتنگیا، حسرتا، مقایسهها و حتی اون وقتایی که میخوای کل دنیا رو بزنی کنار!
یکی از داستانها مثلاً درباره دختریه که همه تلاششو کرده نمرهی خوبی بگیره، اما در نهایت میبازه به رفیق پولدارترش. بعدش اون حس تلخ مقایسه، غر زدن سر بدبختیا، دلگیری از خدا، حس خجالت از ماشین پتپتی باباش و نگاه مردم، همه با یه روایت ملموس و بامزه گفته میشن.
این کتاب به درد کی میخوره؟
همهٔ نوجوانها، مخصوصاً دخترای نوجوون
کسایی که دنبال داستانهای اجتماعی-دینی با فضای نزدیک به زندگی خودشون هستن
اگه اهل خوندن کتابی هستی که هم بخندونه، هم فکر بندازه تو سرت، اینو از دست نده!
در کل، بینمازها خوشبختترند!؟ یه جور آینهست از حالوهوای درونی خیلی از ما نوجوونا؛ با یه تلنگر قشنگ، بیهیچ تحمیل و زور، درباره فضیلتهایی مثل نماز و حجاب حرف میزنه… همدلانه، خودمونی و واقعی.