کتاب

معرفی و خلاصه کتاب «هری پاتر و محفل ققنوس»

با معرفی و خلاصه کتاب «هری پاتر محفل ققنوس» تو این مطلب همراهمون باشید.

اینتین – با معرفی کتاب «هری پاتر محفل ققنوس » در ادامه با ما همراه باشید.

کتاب هری پاتر و محفل ققنوس، پنجمین جلد از مجموعه‌ی پرآوازه‌ی هری پاتر به قلم جی. کی. رولینگ، یکی از مهم‌ترین و تاریک‌ترین بخش‌های این سری فانتزی است. در این جلد، روایت داستان از فضای ماجراجویانه و کودکانه‌ی سال‌های گذشته فاصله می‌گیرد و جای خود را به لایه‌هایی عمیق‌تر، جدی‌تر و تلخ‌تر از دنیای جادوگری می‌دهد. گمانه‌هایی از بازگشت ولدمورت به گوش می‌رسد و تنها کسی که حقیقت را می‌داند کسی نیست جز… هری پاتر.

درباره‌ی کتاب هری پاتر و محفل ققنوس
داستان کتاب هری پاتر و محفل ققنوس (Harry Potter and the Order of the Phoenix) جی. کی. رولینگ (J.K. Rowling) در آستانه‌ی پنجمین سال تحصیل هری در مدرسه‌ی جادوگری هاگوارتز آغاز می‌شود؛ تابستانی پرتنش که با اخباری مبهم از بازگشت لرد ولدمورت، فضای جهان جادو را تیره و ناآرام کرده است. هری که در پایان سال گذشته شاهد مرگ سدریک دیگوری و بازگشت واقعی ولدمورت بوده، حالا با انکار گسترده‌ی این حقیقت از سوی وزارت سحر و جادو و رسانه‌ها روبه‌رو می‌شود و درحالی‌که فشار روانی سنگینی روی اوست، هیچ‌کس باور نمی‌کند آنچه او دیده، واقعی باشد.

با ورود شخصیت مرموز و آزاردهنده‌ای چون دولورس آمبریج، نماینده‌ی وزارت سحر و جادو به هاگوارتز، فضای مدرسه نیز دستخوش سرکوب و کنترل شدید می‌شود. آموزش‌های جادویی کاربردی متوقف شده، آزادی بیان از بین می‌رود و هرگونه مخالفت، با تنبیه‌هایی بی‌رحمانه مواجه می‌شود. در این شرایط و در واکنش به فضای بسته‌ی مدرسه و دروغ‌های آشکار وزارت سحر و جادو، اعضای محفل ققنوس که گروهی مخفی از جادوگران وفادار به دامبلدور هستند، وارد میدان می‌شوند. هدف این گروه، مقابله با قدرت‌یابی دوباره‌ی ولدمورت و محافظت از دنیای جادو در برابر تهدیدهای پیش‌رو است. از سوی دیگر، هری و دوستانش نیز در کنار هم گروهی تشکیل داده‌اند تا دست‌به‌کار شوند و خودشان را برای دفاع واقعی در برابر جادوی سیاه آماده کنند.

جی. کی. رولینگ در این جلد، مفاهیم پیچیده‌تری را مطرح می‌کند و داستان را به ورطه‌ای عمیق‌تر می‌کشاند: نفوذ ولدمورت به ذهن هری، فاصله‌گرفتن مرموز دامبلدور، تأثیرات روانی فشار و انکار و همچنین اسرار ناگفته‌ای از گذشته‌ی پدر و مادر هری که در طی داستان فاش می‌شوند… همچنین، سرنوشت سیریوس بلک، پدرخوانده‌ی هری، نقطه‌ی عطف تأثیرگذاری در این کتاب است که بر روح و جان هری سایه می‌افکند و فصل تازه‌ای از فقدان را در زندگی‌اش رقم می‌زند… این کتاب را با ترجمه‌ی زهرا عباسی آلنی از انتشارات نگاه آشنا بخوانید.

جوایز و افتخارات کتاب هری پاتر و محفل ققنوس
فروش بیش از ۵ میلیون نسخه در روز نخست انتشار
برنده‌ی جایزه برام استوکر در بخش آثار نوجوان ۲۰۰۳
دریافت جایزه آنتونی برای ادبیات نوجوانان ۲۰۰۴
برنده‌ی جایزه فانتزی Mythopoeic برای ادبیات کودک ۲۰۰۸
نامزد مدال کارنگی Colorado Blue Spruce سال ۲۰۰۳
کسب جایزه Golden Archer Award 2005
پرفروش‌ترین کتاب هفته در آمازون در زمان انتشار

نکوداشت‌های کتاب هری پاتر و محفل ققنوس
یکی از درخشان‌ترین آثار مجموعه هری پاتر با ماجراجویی‌های هیجان‌انگیز. (آمازون)
کتابی که سکوت و توجه صددرصدی را به شلوغ‌ترین کلاس‌ها می‌آورد. (گاردین)
یکی از برجسته‌ترین سفرهای ادبی دوران معاصر. (ساندی تلگراف)
هر کودک ده‌ساله و یا حتی بزرگسالی با این کتاب شیفته‌ی هری پاتر خواهد شد. (ایندیپندنت)
اقتباس سینمایی از کتاب هری پاتر و محفل ققنوس
در سال ۲۰۰۷، فیلم هری پاتر و محفل ققنوس به کارگردانی دیوید ییتس و نویسندگی مایکل گولدن برگ اکران شد. این فیلم با فروش جهانی بیش از ۹۴۰ میلیون دلار، یکی از پرفروش‌ترین و تحسین‌شده‌ترین قسمت‌های سینمایی این مجموعه بود.

کتاب هری پاتر و محفل ققنوس

کتاب هری پاتر و محفل ققنوس برای چه کسانی مناسب است؟
پنجمین جلد از مجموعه هری پاتر با داستانی پیچیده‌تر، شخصیت‌پردازهایی عمیق‌تر و چالش‌هایی غیرقابل‌پیش‌بینی‌تر، مخاطب را بیش‌ازپیش در دنیای جادویی خود غرق می‌کند و نوجوانان و جوانان، علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی و تخیلی و همین‌طور طرف‌داران دنیای هری پاتر می‌توانند از خواندن این کتاب نهایت لذت را ببرند.

در بخشی از هری پاتر و محفل ققنوس می‌خوانیم
هری نامه را از پای جغد باز کرد. انتظار داشت این نامه ازطرف دامبلدور باشد و موبه‌موی اتفاقات را برایش توضیح داده باشد، از ماجرای خانم فیگ گرفته تا تصمیم وزارت‌خانه و راهکار دامبلدور برای سروسامان‌دادن به اوضاع. اولین باری بود که با دیدن نامۀ سیریوس توی ذوقش می‌خورد. هری بی‌توجه به غرغرهای عمو ورنون و اخم‌وتخمش که با ریخته‌شدن دومین گلولۀ خاک از داخل شومینه، هنگام خروج جغد از آشپزخانه ایجاد شده بود، نامۀ سیریوس را خواند.

آرتور ماجرا رو برام تعریف کرده. به‌هیچ‌وجه از خونه خارج نشو.

واکنش سیریوس به تمام اتفاقاتی که آن شب رخ‌داده بود به‌قدری کوتاه بود که هری چند بار نامه را پشت‌ورو کرد تا ادامۀ آن را بخواند، اما ادامه‌ای وجود نداشت. خشم باری دیگر در وجود هری زبانه کشید. یعنی هیچ‌کس نمی‌خواست برای این‌که هری یکه و تنها با دو دیوانه‌ساز مبارزه کرده بود به او آفرین بگوید؟ آقای ویزلی و سیریوس طوری رفتار می‌کردند که انگار هری خطایی مرتکب شده بود.

«… یه دسته جغد می‌آن تو خونۀ من و می‌رن… مگه اینجا کاروان‌سراست؟ من دیگه این وضعیت رو تحمل نمی‌کنم، پسر جون! گفته باشم…»

هری نامۀ سیریوس را در مشتش مچاله کرد و به‌تندی گفت: «من که نمی‌تونم جلوی اومدن جغدها رو بگیرم.»

عمو ورنون عربده کشید: «می‌خوام حقیقت رو در مورد اتفاق امشب بدونم! اگه آسیب‌زدن به دادلی کار اون دیوونه‌بازها بوده، پس چه‌طوریه که تو اخراج شدی؟ خودت گفتی که از طلسم استفاده کردی!»

منبع | کتابراه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا