اگه موقع خوندن فارسی ششم گاهی معنی بعضی شعرها یا جواب سوالها برات سخته، نگران نباش!
اینجا میتونی جواب تمام تمرینها، درک مطلبها و معنی شعرها و متنهای کتاب فارسی ششم رو پیدا کنی، اونم خیلی روان و قابلفهم.
اینتین – توی این بخش، همهی درسهای کتاب فارسی ششم ابتدایی رو برات جمع کردیم؛ از معنی شعرها و واژهها گرفته تا جواب درست تمرینها و نگارشها.
هر درس جدا توضیح داده شده تا راحتتر پیداش کنی. با خوندن این جوابها هم درس رو بهتر یاد میگیری، هم مطمئن میشی که پاسخهات درسته. دیگه نیازی نیست کل اینترنتو زیر و رو کنی، همهچی همینجاست.
معنی فارسی ششم ابتدایی / درس نهم: رنج هایی کشیده ام که مپرس
معنی شعر صفحه ۷۰ فارسی ششم
۱- درد عشقی کشیدهام که مپرس ◈※◈ زَهرِ هجری چشیدهام که مپرس
معنی: درد و سختی که از عشق و تلخی که از دوری کشیدهام قابل بیان نیست.
معنی کلمات:
زهر: سم
هجر: دوری، جدایی
آرایه ادبی:
تشبیه: زهر هجر(هجر مانند زهر است)
۲- گشتهام در جهان و آخرِ کار ◈※◈ دلبری برگزیدهام که مپرس
معنی: تمام دنیا را جست و جو کردهام و سرانجام دلبری انتخاب کرده ام که قابل توصیف نیست.
۳- بی تو در کلبهی گدایی خویش ◈※◈ رنجهایی کشیدهام که مپرس
معنی: بدون تو و در غم دوری تو در تنهایی و خلوت فقیرانه خودم رنجهایی را تحمل کرده ام که قابل توصیف نیست.
آرایه ادبی:
تشبیه: کلبهی گدایی (گدایی به کلبه حقیر و پست تشبیه شده است)
۴- همچو حافظ، غریب در ره عشق ◈※◈ به مقامی رسیدهام که مپرس
معنی: مانند حافظ غریبانه در راه عشق به مقام و جایگاهی رسیده ام که قابل توصیف نیست.
معنی کلمات:
غریب: نا آشنا ،بیگانه
آرایه ادبی:
تشبیه ( رسیدن به مقام عرفانی مثل حافظ)
معنی کلمات درس نهم فارسی ششم
| هجری: مربوط به هجرت پیغمبر(ص) از مکّه به مدینه | اساسی: مهم |
| مراجعه کنندگان: برگشت کنندگان، کسانی که به جایی یا چیزی، بر میگردد | تحقق: بررسی کردن، پرسیدن در مورد چیزی |
| شمسی: سالی که بر مبنای گردش زمین به دور خورشید محاسبه شده باشد | عظیمی: بزرگی |
| طرز: شیوه، روش | طب: پزشکی |
| داروندار: همهی دارایی، مال ثروت | نقل: بازگو کردن، بیان سخن |
| صحیح: درست | از پای در آورده بود: به کنایه او را نابود کرد |
| درگذشت: فوت کرد، مرد | تأخیر: عقب انداختن، درنگ کردن |
| دایره المعارف: دانش نامه ، کتابی شامل اطلاعاتی دربارهی علم، ادب، هنر و مانند آن ها | صمیمی: هم دل بودن، مهربان بودن |
| حجره: اتاق، خانه، غرفه | رحلت: از این دنیا رفتن، مٌردن |
| فراگرفتم: یادگرفتم | دیوان: مجموعهی شعرها ی یک شاعر که در یک کتاب چاپ شده است |
| تعلیم: یاد دادن | رحمت الله علیها: رحمت خداوند بر آن ها باد |
| اطلاعات: خبرها، آگاهی ها، دانستنی ها | به هر نحو: به هر شکل |
| معلومات: مجموعه دانش ها و آگاهی ها | زهر: سم، تلخی آزار |
| متون: جمع متن، نوشته ها | معاصر: هم دورهی ما |
| تکمیل: کامل کردن | هجر: دوری، جدایی |
| معتبر: با اهمیت، قابل توجّه | سرشار: پٌر |
| مفصّل ترین: گسترده ترین، مشروح ترین | غریب: نا آشنا، بیگانه |
هم خانواده درس نهم فارسی ششم
تکمیل = کامل، کمال، مکمل
فصل = مفصّل، فصول، فاصله
شهرت = مشهور، مشاهیر، شهره
تعداد = عدد، تعدد، متعدد، اعداد
مراجعه = راجع، رجوع، مرتجع
اشخاص = شخص، شاخص، متشخّص
اطلاعات = مطّلع، اطلاع، اطلاعیه، مطالعه
علّامه = علوم، معلّم، علم
شعر = شاعر، شعور، مشاعره، اشعار
معتبر = اعتبار، اعتبارات
حافظه = حفظ، محفوظ، حفاظ، محافظت
رحلت = ارتحال، راحله، راحیل
تعطیل = معطّل، تعطیلات
مشرق = شرق، اشراق
لحظه = لحظات، لحاظ
نذر = نذری، نذورات
هجر = هجران، مهاجر، هجرت
غریب = غرب، غریبانه، غروب، مغرب
جاودان = جاوید، جاودانه
طاهر = مطهر، تطهیر، طاهره
تألیف = مؤلف، تألیفات
طلب = طالب، طلاب، مطلوب، مطالب
مخالف و متضاد درس نهم فارسی ششم
دارا ≠ ندار
غافل ≠ آگاه
سبک ≠ سنگین
کلمات املایی درس نهم فارسی ششم
علی اکبر – دهخدا – معرّفی – خان بابا خان – نیزه – خنجر – آیات – عهده – علوم قدیم – معلّمین – شیخ غلامحسین بروجردی – شیخ هادی نجم آبادی – تعلیم –معلومات – تکمیل – لغتنامه – مفصّل ترین – لغت – تألیف – لغتنامه- اساسی ترین – شهرت – به خاطر – عظیمی – غیر – مراجعه – اهمیّت – تقریباً – علمی – اشخاص – حتّی – طرز – تلفّظ – صحیح – اشعار – اطّلاعات- در واقع – دایره المعارف – مطالعه- جمع آوری – مشغول – آن طور – متون – معتبر – نثر – خطّی – جغرافیا – طب – تحقیق – یادداشت برداری – غفلت – علّامه – پراکنده اش – غیر – حافظه – نقل – تأخیر – رحلت – رحمه الله علیها – شغل – تعطیل – بر می خاستم – چراغ – مظلومیت – مقابل ظالمین – مغرب – معاصر – غروب – زحمت – مطالعه –صمیمی – محمّد معین – سیّد جعفر شهیدی – لحظاتی – لحظه – سستی – ضعف – حال عادی – هنگام- دیوان حافظ – زهر ِهجری – برگزیده ام – غریب – مقامی – بیهوش – آرامگاه – ابن بابویه –
منبع | همیار




