آموزشی

معنی و تفسیر شعر «باز واشد ز چشمه نوشی همچو باران زلال ناز و نگاه …» از مجموعه اشعار هوشنگ ابتهاج

با معنی و تفسیر شعر «باز واشد ز چشمه نوشی همچو باران زلال ناز و نگاه …» از مجموعه اشعار هوشنگ ابتهاج تو این مطلب همراه ما باشید.

اینتین – شعرهای سایه نه تنها در زمان خود بلکه بر نسل‌های بعدی شاعران و هنرمندان تأثیر گذاشته است. بسیاری از شاعران جوان از سبک و مضامین او الهام گرفته‌اند و شعرهایش در محافل ادبی و هنری همچنان مورد تحلیل و بحث قرار می‌گیرند.

شعر شماره ۴۱

باز واشد ز چشمه نوشی

همچو باران زلال ناز و نگاه

باز در جام جان من سرداد

همچو مهتاب باده ای دلخواه

بازم

از دست می برد نگهی

نگهی چون شراب مستی بخش

چه نگاهی که همچو بوی گلاب

می شود در مشام جانم پخش

آه می نوشمت چو شیره گل

چیستی ؟ ای نگاه نازآلود

تو گلابی گلاب شهد آگین

تو شرابی شراب گل پالود

چه شرابی کز آن پیاله چشم

همچو لغزاب ساغر لبریز

می چکد خوش به کام تشنه من

آتش افروز و آرزو انگیز

آه پیمانه ای دگر که هنوز

می گدازد ز تشنگی جگرم

چه شرابی تو ؟ وه چه شورانگیز

سرکشیدم تو را و تشنه ترم

تفسیر این شعر

این شعر به توصیف عشق و زیبایی و تأثیرات عمیق آن بر روح و جان انسان می‌پردازد. در ادامه، بخش‌های مختلف شعر را به زبان ساده توضیح می‌دهم:

۱. “باز واشد ز چشمه نوشی”

شاعر از چشمه‌ای صحبت می‌کند که مانند نوشیدنی‌ای شیرین و خوشمزه است. این چشمه نماد عشق یا زیبایی است.

۲. “همچو باران زلال ناز و نگاه”

نگاه معشوق مانند باران زلال و پاک است، که روح را شاداب می‌کند.

۳. “باز در جام جان من سرداد”

معشوق دوباره در جان شاعر تأثیر می‌گذارد و او را پر از احساسات می‌کند.

۴. “همچو مهتاب باده ای دلخواه”

این باده (عشق) مانند نور مهتاب است که دلنشین و آرامش‌بخش است.

۵. “از دست می برد نگهی”

نگاهی از معشوق شاعر را مجذوب می‌کند و او را به خود می‌کشاند.

۶. “نگهی چون شراب مستی بخش”

این نگاه شبیه شرابی است که مستی و سرخوشی به همراه دارد.

۷. “چه نگاهی که همچو بوی گلاب”

این نگاه بویی شبیه گل دارد و روح را خوشبو می‌کند.

۸. “می شود در مشام جانم پخش”

این بوی خوش در وجود شاعر پخش می‌شود و او را شاداب می‌کند.

۹. “آه می نوشمت چو شیره گل”

شاعر عشقش را مانند شهد شیرین گل می‌نوشد و از آن لذت می‌برد.

۱۰. “چیستی؟ ای نگاه نازآلود”

شاعر از معشوق می‌پرسد تو چه هستی که این‌قدر زیبا و ناز هستی؟

۱۱. “تو گلابی گلاب شهد آگین”

معشوق مانند گلابی است که پر از شهد شیرین است.

۱۲. “تو شرابی شراب گل پالود”

او مانند شرابی است که از گل‌ها تهیه شده و بسیار خوشمزه است.

۱۳. “چه شرابی کز آن پیاله چشم”

این شراب از چشمان معشوق می‌ریزد و بسیار دلپذیر است.

۱۴. “همچو لغزاب ساغر لبریز”

این شراب در ساغری لبریز می‌شود و به کام شاعر می‌رسد.

۱۵. “می چکد خوش به کام تشنه من”

این شراب به کام تشنه شاعر می‌چکد و او را سیراب می‌کند.

۱۶. “آتش افروز و آرزو انگیز”

این عشق آتش درون شاعر را شعله‌ور کرده و آرزوهای او را برمی‌انگیزد.

۱۷. “آه پیمانه ای دگر که هنوز”

شاعر خواستار پیمانه‌ای دیگر از این عشق است.

۱۸. “می گدازد ز تشنگی جگرم”

او از شدت تشنگی برای عشق، احساس درد می‌کند.

۱۹. “چه شرابی تو؟ وه چه شورانگیز”

او به معشوق می‌گوید که این عشق چه شورانگیز و جذاب است.

۲۰. “سرکشیدم تو را و تشنه ترم”

هر بار که از عشق معشوق می‌نوشد، بیشتر تشنه‌اش می‌شود.

در کل، شعر به زیبایی احساسات عمیق عاشقانه را توصیف کرده و نشان‌دهنده‌ی تأثیر عمیق عشق بر زندگی انسان است. شاعر با استفاده از تصاویری چون شراب، گل، و بوی خوش، حس شگفت‌انگیز عشق را به تصویر کشیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا