کتاب

معنی و تفسیر شعر «بر سر گوری که روزی بود آتشگاه عشق من …» از مجموعه اشعار هوشنگ ابتهاج

با معنی و تفسیر شعر «بر سر گوری که روزی بود آتشگاه عشق من …» از مجموعه اشعار هوشنگ ابتهاج در این مطلب همراه ما باشید.

اینتین – ابتهاج علاوه بر شعر، در ترانه‌سرایی نیز تأثیرگذار بوده است. بسیاری از ترانه‌های معروف ایرانی برگرفته از اشعار او هستند که نشان‌دهنده توانایی او در بهره‌گیری از زبان شعر در موسیقی است.

شعر شماره ۴۳

بر سر گوری که روزی بود آتشگاه عشق من

وز لهیب آرزویی روشن و خوش تاب

شعله می افراشت

وینک از خاکستری پوشیده

کز وی جز خموشی چشم نتوان داشت

می چکد اشک نگاهم تلخ

می چکد اشک نگاهم نیز در آن جام زهرآگین

کز شرنگ بوسه لبریز است

وز فسونی تازه می خواند مرا هر دم که

بازآ این چه پرهیز است

وز نهیب گور سرد چشم او

کاندر آن هر گونه امیدی فرو مرده ست

پای واپس می نهم

بی نیاز بوسه ای پرشور

کز فریبی تازه می رقصد در آن لبخند

بی نیاز از خنده ای دلبند

کز فسونی تازه می جوشد در آن آواز

می چکد اشک نگاهم باز

بر سر گوری که روزی بود آتشگاه عشق من

وینک از خاکستر اندوه پوشیده ست

در میان این خموش آباد بی حاصل

در سکوت چیره این شام بی فرجام

می چکد اشک نگاهم بر مزار دل

می سراید قصه درد مرا با سنگ چشم او

با غمی کاندر دلم زد چنگ

وز پلاس هستی ام بگسیخت تار و پود

می رود می گویمش بدرود

وز نگاه خسته و پژمرده چون مهتاب پاییز ملال انگیز

می گذارم بر مزار آرزوهایم گلی

ویران

یادگار آن امید گم شده آن عشق یادآویز

تفسیر این شعر

این شعر به موضوع عشق و دلتنگی عمیق اشاره دارد و شاعر در آن احساسات خود را نسبت به یک عشق ناکام و یادآوری خاطرات تلخ بیان می‌کند. در ادامه، به زبان ساده‌تر و با توضیحات مناسب، محتوای شعر را بررسی می‌کنیم:

تفسیر شعر:

۱. گور عشق:

– شاعر از “گوری” صحبت می‌کند که روزی محل آتش عشق او بوده است. این نشان‌دهنده این است که عشق او دیگر وجود ندارد و حالا فقط یادگارهایی از آن باقی مانده است.

۲. آتش و خاکستر:

– روزی این عشق شعله‌ور و پرحرارت بوده، اما اکنون فقط خاکستری از آن باقی مانده است. این تصویر نشان‌دهنده از بین رفتن شور و شوق عشق است.

۳. اشک و غم:

– شاعر بیان می‌کند که اشک‌هایش تلخ هستند و به نوعی از درد و رنج ناشی از یادآوری آن عشق سخن می‌گوید. او احساس می‌کند که این اشک‌ها مانند زهر هستند، به‌خصوص وقتی به یاد بوسه‌هایی می‌افتد که دیگر وجود ندارند.

۴. فریب و امید:

– در شعر، شاعر به فریب‌هایی اشاره می‌کند که از لبخند محبوبش ناشی می‌شود. او در تلاش است تا بفهمد چرا باید از این عشق دوری کند، در حالی که هنوز امید دارد.

۵. نگاه سرد محبوب:

– شاعر به “نگاه سرد” محبوبش اشاره می‌کند که باعث شده تمام امیدها از بین بروند. او دیگر نمی‌تواند به آینده خوش‌بین باشد.

۶. وداع با عشق:

– شاعر تصمیم می‌گیرد که با این عشق وداع کند. او می‌گوید که نیازی به بوسه‌ای پرشور ندارد و از لبخندهای فریبنده فاصله می‌گیرد.

۷. خاطرات و درد:

– در ادامه، شاعر به یادآوری دردهایی که از این عشق تجربه کرده اشاره می‌کند. او احساس می‌کند که زندگی‌اش تحت تأثیر این عشق و غم قرار گرفته است.

۸. گل و یادگار:

– در پایان، شاعر بر مزار آرزوهایش گلی ویران می‌گذارد که یادآور امیدهای گم‌شده و عشق فراموش‌شده‌اش است. این گل نماد حسرت‌ها و خاطراتی است که دیگر وجود ندارند.

نتیجه‌گیری:

این شعر تصویری عمیق از عشق ناکام، دلتنگی و غم را به نمایش می‌گذارد. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا و احساسی، احساسات خود را نسبت به یک رابطه از دست رفته بیان می‌کند و خواننده را به دنیای درد و حسرت خود دعوت می‌کند.

منبع: روزانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا