کتاب

معنی و تفسیر شعر «دلی که عاشق و صابر بوَد، مگر سنگ است …» از غزلیات سعدی

با معنی و تفسیر شعر «دلی که عاشق و صابر بوَد، مگر سنگ است …» از غزلیات سعدی تو این مطلب همراه ما باشید.

اینتین – سعدی در غزلیات خود به بررسی عواطف و احساسات انسانی می‌پردازد. عشق، دوستی، غم، شادی و دیگر احساسات انسانی در اشعار او به خوبی نمایان است و این باعث ارتباط عمیق‌تری با خوانندگان می‌شود.

غزل شماره ۷۱

دلی که عاشق و صابر بوَد، مگر سنگ است

ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است

برادران طریقت نصیحتم مکنید

که توبه در ره عشق، آبگینه بر سنگ است

دگر به خَفیه نمی‌بایدم شراب و سَماع

که نیکنامی در دین عاشقان ننگ است

چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم

مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگ است

به یادگار کسی دامن نسیم صبا

گرفته‌ایم و دریغا که باد در چنگ است

به خشم رفتهٔ ما را که می‌برد پیغام؟

بیا که ما سپر انداختیم اگر جنگ است

بکش چنان که توانی که بی مشاهده‌ات

فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است

ملامت از دل سعدی فرونشوید عشق

سیاهی از حبشی چون رود؟ که خودرنگ است

تفسیر این شعر

این شعر از سعدی، شاعر بزرگ ایرانی، به بررسی عشق و صبر در آن می‌پردازد. در ادامه، هر بیت را به زبان ساده توضیح می‌دهم:

۱. دلی که عاشق و صابر بوَد، مگر سنگ است / ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است

– اگر دلی عاشق و صبور باشد، آیا ممکن است که آن دل سنگی نباشد؟ عشق و صبر، دو حس عمیق هستند که فاصله زیادی از یکدیگر دارند.

۲. برادران طریقت نصیحتم مکنید / که توبه در ره عشق، آبگینه بر سنگ است

– ای برادران! نصیحت نکنید من را. توبه کردن در مسیر عشق مانند تلاش برای شکستن شیشه بر روی سنگ است؛ یعنی غیرممکن و بی‌فایده است.

۳. دگر به خَفیه نمی‌بایدم شراب و سَماع / که نیکنامی در دین عاشقان ننگ است

– دیگر نمی‌توانم در خفا شراب و سماع (نوازندگی) کنم، زیرا اینکه در دین عاشقان نیک‌نام باشم، ننگ است. یعنی عشق واقعی نیاز به ابراز دارد.

۴. چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم / مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگ است

– چه نصیحتی می‌توانم بشنوم یا چه مصلحتی می‌توانم ببینم؟ من فقط به ساقی (نوشیدنی‌دهنده) نگاه می‌کنم و به صدای چنگ (ساز) گوش می‌دهم.

۵. به یادگار کسی دامن نسیم صبا / گرفته‌ایم و دریغا که باد در چنگ است

– ما دامن نسیم صبا (نسیم صبح) را به یاد کسی گرفته‌ایم، اما افسوس که باد در دستان ماست؛ یعنی این لحظه زیبا زودگذر است.

۶. به خشم رفتهٔ ما را که می‌برد پیغام؟ / بیا که ما سپر انداختیم اگر جنگ است

– حالا که ما خشمگین هستیم، چه کسی پیام ما را می‌برد؟ بیا تا ما تسلیم شویم، حتی اگر جنگی در کار باشد.

۷. بکش چنان که توانی که بی مشاهده‌ات / فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است

– هر طور که می‌توانی بکش؛ زیرا بدون دیدن تو، فضای جهان برای وجود ما تنگ شده است.

۸. ملامت از دل سعدی فرونشوید عشق / سیاهی از حبشی چون رود؟ که خودرنگ است

– عشق نمی‌تواند از دل سعدی کم شود؛ مانند سیاهی که از پوست حبشی (سیاه‌پوست) جدا نمی‌شود. یعنی عشق ذاتی و غیرقابل تغییر است.

در مجموع، این شعر بیانگر عمق احساسات عاشقانه، چالش‌های عشق و صبر در این راه است و نشان‌دهنده‌ی این است که عشق واقعی نیاز به ابراز و پذیرش دارد.

منبع: روزانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا