کتاب

معنی و تفسیر شعر «عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه‌ سرشت!» از غزلیات حافظ

با معنی و تفسیر شعر «عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه‌ سرشت!» از غزلیات حافظ تو این مطلب همراه ما باشید.

اینتین – غزلیات حافظ تأثیر عمیقی بر فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی گذاشته‌اند. اشعار او در شعر فارسی بعد از خود نیز تأثیرگذار بوده و بسیاری از شاعران بعدی از او الهام گرفته‌اند.

غزل شماره ۸۰

عِیبِ رِندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزه‌سِرِشت!

که گناهِ دِگَران بَر تو نخواهند نوشت

من اگر نیکم و گر بَد، تو برو خود را باش!

هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت

همه‌کس، طالبِ یارند؛ چه هُشیار و چه مست

همه‌جا، خانهٔ عشق است؛ چه مسجد چه کِنِشت

سر تسلیمِ من و خشتِ درِ مِیکده‌ها

مُدَّعی گر نکند فهمِ سخن، گو سر و خشت

ناامیدم مکن از سابقهٔ لطفِ اَزَل

تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت؟

نه من از پردهٔ تقوا به درافتادم و بس

پِدرم نیز بهِشتِ ابد از دست، بِهِشت

حافظا! روز اجل گر به کف آری جامی

یک‌سر از کویِ خرابات بَرَنْدَت به بهشت

تفسیر این شعر

این شعر از حافظ شیرازی، شاعر بزرگ ایرانی، است و در آن موضوعاتی مانند عشق، تقوا، و قضا و قدر بررسی می‌شود. حالا به زبان ساده‌تر و با توضیحات مناسب آن را تحلیل می‌کنیم:

بیت اول:

شاعر به زاهد (مرد دیندار و متعصب) می‌گوید که نباید عیب‌جویی کند. او تأکید می‌کند که گناهان دیگران به حساب او نوشته نخواهد شد. این بیت به ما یادآوری می‌کند که هر کس مسئول اعمال خود است و نباید دیگران را قضاوت کنیم.

بیت دوم:

شاعر می‌گوید که اگر من خوب یا بد هستم، به خودم مربوط است. او تأکید می‌کند که هر کس در نهایت نتیجهٔ کارهای خود را برداشت خواهد کرد. اینجا مفهوم “هر کسی آن دروَد عاقبتِ کار که کِشت” به این معناست که اعمال ما عاقبت ما را تعیین می‌کند.

بیت سوم:

در اینجا شاعر می‌گوید که همه مردم، چه عاقل و چه مست، عاشق هستند و به دنبال یار خود می‌گردند. او به ما یادآوری می‌کند که عشق در همه جا وجود دارد، چه در مسجد (محل عبادت) و چه در کنیسه (محل عبادت یهودیان).

بیت چهارم:

شاعر به تسلیم خود در برابر عشق اشاره می‌کند و می‌گوید که اگر کسی نتواند فهم درست از سخنان او داشته باشد، باید سرش را به دیوار (محل مِی‌خانه) بزند. اینجا نشان‌دهندهٔ اهمیت عشق و مِی (شراب) در زندگی است.

بیت پنجم:

شاعر از ناامیدی نسبت به لطف خداوند صحبت می‌کند و می‌گوید که هیچ کس نمی‌تواند بداند که چه چیز خوب است و چه چیز بد. اینجا به مفهوم قضا و قدر اشاره دارد؛ اینکه ما نمی‌دانیم سرنوشت چه خواهد بود.

بیت ششم:

شاعر بیان می‌کند که تنها او نیست که از تقوا خارج شده است، بلکه پدرش نیز از بهشت محروم شده است. اینجا نشان‌دهندهٔ این است که هیچ کس نمی‌تواند خود را از اشتباهات معصوم بداند.

بیت هفتم:

در آخر، شاعر به خودش توصیه می‌کند که اگر روز مرگش فرا برسد و جامی در دست داشته باشد، باید از کوی خرابات (محل خوشی و عشق) به بهشت برود. اینجا نشان‌دهندهٔ این است که عشق و لذت‌های زندگی ارزشمندتر از تقواهای ظاهری هستند.

نتیجه‌گیری:

این شعر به ما درس‌هایی دربارهٔ عشق، قضا و قدر، و اهمیت اعمال خود می‌دهد. حافظ با استفاده از تصاویری زیبا و مفاهیم عمیق، ما را به تفکر دربارهٔ زندگی و انتخاب‌هایمان دعوت می‌کند. او همچنین تأکید می‌کند که عشق و خوشی‌های زندگی باید در اولویت قرار گیرند.

منبع | روزانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا