با معنی و تفسیر شعر «گر من از عشق غزالی غزلی ساختهام …» از غزلیات شهریار تو این مطللب مشاهده می کنید.
اینتین – شهریار به عنوان یکی از بزرگترین شاعران معاصر ایران، تأثیر زیادی بر نسلهای مختلف داشته است. بزرگداشتها و مراسمهایی که به یاد او برگزار میشود، نشاندهنده اهمیت او در فرهنگ ایرانی است.
غزل شماره ۷۴
گر من از عشق غزالی غزلی ساختهام
شیوه تازهای از مبتذلی ساختهام
گر چو چشمش به سپیدی زدهام نقش سیاه
چون نگاهش غزل بیبدلی ساختهام
گر چو زنبور به نیشم بنوازند رواست
کز لب لعل تو نوشین عسلی ساختهام
شکوه در مذهب درویش حرامست ولی
با چه یاران دغا و دغلی ساختهام
ادب از بیادب آموز که لقمان گوید
از عمل سوخته عکسالعملی ساختهام
میکنم چشم طمع میشکنم دست سوال
من که با جامعهٔ کور و شلی ساختهام
چه خروسی تو که وقتی نشناسی ورنه
من به هر عربدهٔ بیمحلی ساختهام
درنمییابی اگر ذوق، نه من در هر بیت
طرفه مضمونی و ضربالمثلی ساختهام؟
میچرانم به غزل چشم غزالان وطن
مرتعی سبز به دامان تلی ساختهام
من در این کلبهٔ تاریک به اشراق ادب
آفتابم که به برج حملی ساختهام
شهریار از سخن خلق نیابم خللی
که بنای سخن بیخللی ساختهام
تفسیر این شعر
این شعر از شاعر بزرگ معاصر شهریار است و در آن، شاعر احساسات و تفکرات خود را درباره عشق، هنر و ادبیات بیان میکند. بیایید هر بیت را به زبان ساده توضیح دهیم:
▎بیت اول
گر من از عشق غزالی غزلی ساختهام / شیوه تازهای از مبتذلی ساختهام
• شاعر میگوید: اگر من شعری درباره عشق یک غزال (نماد زیبایی و لطافت) سرودهام، این شعر به نوعی جدید و تازه است و شاید به نظر برخی معمولی و پیش پا افتاده بیاید.
▎بیت دوم
گر چو چشمش به سپیدی زدهام نقش سیاه / چون نگاهش غزل بیبدلی ساختهام
• در اینجا شاعر اشاره میکند که اگر چشمان معشوقش (که سفید هستند) را با رنگ سیاه توصیف کرده، این کار به خاطر زیبایی نگاه اوست که شعرش را خاص و بینظیر کرده است.
▎بیت سوم
گر چو زنبور به نیشم بنوازند رواست / کز لب لعل تو نوشین عسلی ساختهام
• شاعر میگوید: اگر کسی مرا مانند زنبور نیش بزند، اشکالی ندارد، چون من از لبهای شیرین و زیبا تو شهدی گوارا ساختهام.
▎بیت چهارم
شکوه در مذهب درویش حرامست ولی / با چه یاران دغا و دغلی ساختهام
• او اشاره میکند که در مذهب درویشی (زهد و فقر) شکایت و شکوه جایز نیست، اما او با دوستانی که نیرنگباز هستند، این شکایت را کرده است.
▎بیت پنجم
ادب از بیادب آموز که لقمان گوید / از عمل سوخته عکسالعملی ساختهام
• شاعر به حکمت لقمان اشاره میکند که میگوید از بیادبان نیز باید ادب آموخت. او نتیجه میگیرد که از تجارب تلخ خود یاد گرفته و به نوعی عکسالعملی نسبت به آنها ایجاد کرده است.
▎بیت ششم
میکنم چشم طمع میشکنم دست سوال / من که با جامعهٔ کور و شلی ساختهام
• شاعر میگوید: من به چیزهای دنیوی طمع نمیورزم و دست نیاز را به سوی کسی دراز نمیکنم، چون در جامعهای زندگی میکنم که کور و بیخبر است.
▎بیت هفتم
چه خروسی تو که وقتی نشناسی ورنه / من به هر عربدهٔ بیمحلی ساختهام
• در اینجا شاعر به کسی اشاره دارد که نمیتواند خود را بشناسد. او میگوید که من به هر فریاد و سر و صدای بیاحترامی پاسخ دادهام.
▎بیت هشتم
درنمییابی اگر ذوق، نه من در هر بیت / طرفه مضمونی و ضربالمثلی ساختهام؟
• شاعر میگوید: اگر تو ذوق ادبی نداری، نمیتوانی زیباییهای شعر من را درک کنی. من در هر بیت موضوعات جالب و ضربالمثلهای زیبا را گنجاندهام.
▎بیت نهم
میچرانم به غزل چشم غزالان وطن / مرتعی سبز به دامان تلی ساختهام
• او بیان میکند که در شعرهایش زیباییهای وطنش را تجسم کرده و آنها را مانند مرتع سبزی ترسیم کرده است.
▎بیت دهم
من در این کلبهٔ تاریک به اشراق ادب / آفتابم که به برج حملی ساختهام
• شاعر میگوید: در این کلبه تاریک (زندگی سخت) من نور ادب هستم و مانند خورشیدی هستم که بر فراز برج (بلندی) میتابد.
▎بیت یازدهم
شهریار از سخن خلق نیابم خللی / که بنای سخن بیخللی ساختهام
• در پایان، شهریار میگوید: من از سخنان مردم هیچ نقصی نمیبینم، زیرا من خودم بنایی محکم و بدون نقص در سخنوری ساختهام.
▎پیام کلی شعر
این شعر نشاندهندهی عشق عمیق شاعر به ادبیات و هنر است. او با استفاده از تمثیلها و تصاویری زیبا، احساسات خود را درباره عشق، زندگی و جامعه بیان میکند. همچنین، او بر اهمیت ادبیات و زیباییهای آن تأکید دارد و نشان میدهد که چگونه میتوان از تجربیات تلخ زندگی درس گرفت.
منبع: روزانه




