معنی و داستان ضرب المثل«قسم حضرت عباست را باور کنم یا دم خروس را؟» رو تو این مطلب مشاهده می کنین.
اینتین – این ضربالمثل رو وقتی به کار میبریم که یکی یه چیزی رو با اصرار انکار میکنه و قسم هم میخوره، ولی همه چی داد میزنه که داره دروغ میگه! یعنی مدرک و نشونهای هست که نشون میده طرف راست نمیگه، ولی اون همچنان با اعتماد به نفس در حال قسم خوردنه.
یه جورایی داریم بهش میگیم: «داداش، دروغت خیلی تابلوئه، الکی قسم نخور!»
اصل داستان چیه؟
یه کشاورز ساده توی یه روستا زندگی میکرد. ظهر یه روز گرم، وقتی همه خواب بودن، یه دزد چشمش به یه خروس چاق و گنده توی حیاط این بنده خدا میافته. از اونجایی که دیوارها کوتاه بودن و کوچه خلوت، دزد میپره تو حیاط، خروس رو میقاپه و میذارتش تو یقهاش تا فرار کنه.
خروس بیچاره سروصدا میکنه، کشاورز میشنوه و میپره بیرون. دزد رو گیر میندازه و میگه: «خروس منو دزدیدی!» ولی دزد با پررویی میگه: «به حضرت عباس قسم نخیر! من هیچی ندزدیدم!»
کشاورز با خونسردی به یقهی دزد اشاره میکنه و میگه: «قسم حضرت عباسو باور کنم یا دم خروسی که از یقهت زده بیرون؟»
نتیجه اخلاقی؟
اگه داری دروغ میگی و همه چی لو رفته، حداقل دیگه قسم نخور! چون نه تنها دروغت تابلوئه، بلکه با قسم دروغ خودتم بدتر میکنی اوضاع رو.