آموزشی

معنی و داستان ضرب المثل «تب کرد و مُرد»

با معنی و داستان ضرب المثل «تب کرد و مُرد» تو این مطلب همراهمون باشین.

اینتین – ببین، این ضرب‌المثل واسه وقتی به کار می‌ره که حوصله نداری الکی وارد توضیح دادن و حرف زدنای بی‌فایده بشی. مخصوصاً وقتی می‌دونی طرف فقط می‌خواد فضولی کنه یا یه چیزی گیرش بیاد، نه اینکه واقعاً دنبال حقیقت باشه!

اصل داستان اینه:

یه پسربچه‌ی ساده و مهربون، باباشو از دست می‌ده. حالا چون خیلی باباشو دوست داشته، از ته دل ناراحته و هی برا هر کی می‌اومد خونه‌ش، با آب و تاب قصه‌ی مریضی و مرگ باباشو تعریف می‌کرد. می‌گفت چی شد مریض شد، کی دکتر آوردیم، چی خورد، کی مُرد…

مردم هم که دیدن غذا و پذیرایی هم هست، هی می‌اومدن خونه‌ش، با ناز و ادا می‌پرسیدن: «راستی بابات چی شد مُرد؟!» فقط واسه اینکه بیشتر بمونن و یه چیزی بخورن!

پسر هم خوشحال از اینکه مردم به باباش علاقه دارن، می‌نشست کلی تعریف می‌کرد و هی خوراکی می‌آورد.

تا اینکه یه روز یکی از دوستای باباش اومد و گفت: «پسرجون، اینا به خاطر بابات نمیان، به خاطر شکمشونه! اینجوری پیش بری هیچی برات نمی‌مونه.» خودش هم شب اومد و امتحان کرد. هی سوال پرسید، هی غذا خورد، تا پسر فهمید جریان چیه.

اون وقت دوست باباش یه جمله‌ی طلایی گفت:
“از این به بعد، هرکی پرسید بابات چی شد؟ بگو: تب کرد و مُرد!”
هم کوتاهه، هم بی‌حاشیه، هم باعث می‌شه طرف دیگه نخواد چیزی ازت بکشه بیرون!

کاربردش چیه؟
وقتی نمی‌خوای وارد حرف و بحث طولانی و بی‌فایده بشی، مخصوصاً با کسی که نیتش معلوم نیست، خیلی راحت می‌تونی با یه جواب کوتاه، کل ماجرا رو تموم کنی. مثل همون: “تب کرد و مُرد!”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا