آموزشی

معنی و داستان ضرب المثل «دروغ مصلحت‌آمیز بِه ز راست فتنه‌انگیز» + انشا و کاربرد

با معنی و داستان ضرب المثل «دروغ مصلحت‌آمیز بِه ز راست فتنه‌انگیز» تو این مطلب همراهمون باشین.

اینتین – درباره ضرب المثل «دروغ مصلحت‌آمیز بِه ز راست فتنه‌انگیز» تو ادامه مطلب بیشتر بخونین:

دروغ مصلحت‌آمیز بِه ز راست فتنه‌انگیز
پادشاهی قصد کشتن اسیری کرد. اسیر در آن حالت ناامیدی شاه را دشنام داد. شاه به یکی از وزرای خود گفت: او چه می‌گوید؟ وزیر گفت: به جان شما دعا می‌کند. شاه اسیر را بخشید.

وزیر دیگری که در محضر شاه بود و با آن وزیر اول مخالفت داشت گفت: ای پادشاه آن اسیر به شما دشنام داد.

پادشاه گفت: تو راست می‌گویی اما دروغ آن وزیر که جان انسانی را نجات می‌دهد بهتر از راست توست که باعث مرگ انسانی می‌شود.

جز راست نباید گفت

هر راست نشاید گفت

انشا با موضوعِ این ضرب المثل
در ادبیات غنی فارسی، ضرب‌المثل‌ها همچون چراغ‌هایی هستند که راه زندگی را روشن می‌کنند. یکی از مشهورترین این ضرب‌المثل‌ها، «دروغ مصلحت‌آمیز، به از راست فتنه‌انگیز» است. این مثل، که ریشه در حکایت زیبایی از گلستان سعدی شیرازی دارد، به ما می‌آموزد که گاهی سکوت یا حتی گفتن سخنی خلاف واقع، اگر برای حفظ آرامش و جلوگیری از فتنه و آشوب باشد، بهتر از گفتن حقیقتی است که منجر به اختلاف و نابسامانی می‌شود.

یادم می‌آید حکایت سعدی را: پادشاهی اسیری را به کشتن محکوم کرده بود. اسیر، در لحظه‌های آخر، به زبان خودش به شاه دشنام می‌داد. شاه از وزیر پرسید: «این اسیر چه می‌گوید؟» یکی از وزرا، که دلش به حال اسیر سوخته بود، گفت: «ای پادشاه، او آیه قرآن می‌خواند: والکاظمین الغیظ والعافین عن الناس (کسانی که خشم خود را فرو می‌برند و از مردم درمی‌گذرند).» شاه دلش نرم شد و اسیر را بخشید. اما وزیر دیگری، که حسود بود و می‌خواست همکارش را نزد شاه بد جلوه دهد، گفت: «در حضور پادشاهان نباید دروغ گفت! این اسیر به شما ناسزا می‌گوید!» شاه خشمگین شد و به وزیر حسود گفت: «دروغ آن وزیر اول برای من پسندیده‌تر از راست تو بود، زیرا دروغ او از روی مصلحت بود و راست تو از روی خبث و بدخواهی. خردمندان گفته‌اند: دروغ مصلحت‌آمیز، به از راست فتنه‌انگیز.»

این حکایت به زیبایی نشان می‌دهد که راستگویی همیشه مطلق نیست. گاهی حقیقت تلخ، همچون شمشیری برنده، می‌تواند روابط را بریده و فتنه‌ای بزرگ به پا کند. مثلاً تصور کنید دو دوست قدیمی با هم قهر هستند و یکی از آن‌ها پشت سر دیگری بدگویی کرده است. اگر شما این بدگویی را دقیقاً نقل کنید، ممکن است آتش خشم شعله‌ور شود و دوستی دیرینه نابود گردد. اما اگر با کمی نرمش و مصلحت، سخن را تلطیف کنید یا حتی چیزی بگویید که به آشتی منجر شود، آیا این بهتر نیست؟ البته این به معنای دروغگویی مداوم نیست؛ بلکه در موارد استثنایی، جایی که مصلحت بزرگ‌تری در میان است، مانند حفظ جان، آبروی کسی یا آرامش جامعه.

در زندگی روزمره هم مثال‌های زیادی می‌بینیم. یک مادر به کودک بیمارش می‌گوید: «دارو بخور، خوب می‌شوی»، حتی اگر مطمئن نباشد، تا کودک آرام گیرد و امید داشته باشد. یا در جامعه، گاهی پنهان کردن برخی حقایق تلخ برای جلوگیری از هرج و مرج لازم است. اما باید مراقب باشیم که این مثل، بهانه‌ای برای دروغگویی‌های بی‌جا نشود. راستگویی پایه اعتماد است و اگر دروغ مصلحتی بیش از حد رواج یابد، جامعه را به بی‌اعتمادی می‌کشاند.

در نهایت، این ضرب‌المثل به ما یادآوری می‌کند که عقل و خرد، حاکم بر کلمات ماست. باید تعادل را رعایت کنیم: نه همیشه دروغ بگوییم، نه همیشه حقیقتی بگوییم که فتنه به پا کند. زندگی همچون دریایی است پر از موج‌ها؛ گاهی باید با بادبانی از مصلحت، کشتی روابط را به ساحل آرامش برسانیم. این است حکمت نیاکان ما، که با چنین مثل‌هایی، راه سعادت را به ما نشان داده‌اند.

منبع | روزانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا