معنی و داستان ضرب المثل «دو قورت و نیمش باقی است»

با معنی و داستان ضرب المثل «دو قورت و نیمش باقی است» تو این مطلب همراهمون باشین.

اینتین – یه روزی حضرت سلیمان تصمیم گرفت یه مهمونی بزرگ بگیره و همه حیوونا و پرنده‌ها رو دعوت کنه به قصرش. یه سفره رنگارنگ هم پهن کرد پر از هرچی غذا که فکرشو بکنین.

هنوز مهمونی شروع نشده بود که یه نهنگ گنده سرشو از آب آورد بیرون و گفت: “حضرت سلیمان، گشنمه، غذا می‌خوام!” حضرت سلیمان هم یه عالمه غذا بهش داد. نهنگه بازم خواست. باز بهش دادن. باز خواست. هی بهش غذا دادن و اون می‌خورد و بازم می‌خواست!

حضرت سلیمان حسابی تعجب کرد. از نهنگ پرسید: “بابا جان، تو مگه روزی چقدر غذا می‌خوری؟!” نهنگه جواب داد: “والا من روزی سه قورت غذا می‌خورم. این همه غذایی هم که تا الان بهم دادین، تازه نیم قورتش بود! هنوز دو قورت و نیمم باقیه!”

از اون موقع به بعد، هر وقت می‌بینیم یکی خیلی پرروئه و هرچی بهش بدی بازم راضی نمیشه و بیشتر می‌خواد، می‌گیم: “فلانی دو قورت و نیمش باقیه!” یعنی سیرمونی نداره و زیاده‌خواهه.