معنی و داستان ضرب المثل «یه عمر گدایی میکنه که یه روز گدایی نکنه» رو تو این مطلب بخونید.
اینتین – یه پرندهای بود، خیلی عجیب غریب! از اون موجودایی که حتی بین پرندهها هم خاص محسوب میشد. چرا؟ چون غذا نمیخورد! نه دونه، نه گوشت، نه گیاه… هیچی! فقط آب میخورد. خب تا اینجاش مشکلی نبود، چون دنیا پر از آبه؛ از رودخونه بگیر تا دریا و بارون و برف.
ولی مشکل اونجاست که این پرندهی عجیب، از آب خوردن هم میترسید! یعنی چی؟ یعنی وقتی به رودخونه یا دریا میرسید، فقط یه قلپ کوچولو آب میخورد و سریع کنار میکشید، چون میترسید اگه بیشتر بخوره، آب دنیا تموم بشه و بمیره از تشنگی!
دیگه کمکم همهی پرندههای مثل خودش هم از ترس خشکسالی، کم آب میخوردن و ضعیف و مریض شدن. بعضیاشون مردن. این پرنده به جای اینکه به بقیه بگه بچهها، بخورین تا زنده بمونین، اومد گفت باید کمتر از قبل هم آب بخوریم! چون فکر میکرد دلیل مرگ بقیه پرندهها نگرانی زیاد بوده نه بیآبی واقعی!
یه روز کلاغی که همهچیو از بالا نگاه میکرد، پرید وسط حرفشون و گفت: «آهای عقلکلها! شما یه عمر از ترس بیآبی، خودتونو تشنه نگه داشتین، اونوقت هم مردین هم نسلتون از بین رفت. این مثل اون آدمیه که یه عمر گدایی میکنه که یه وقت مجبور نشه گدایی کنه! آخه این چه کاریه؟»
اما خب، پرندهها به حرفش گوش ندادن و نسلشون منقرض شد…
معنی خودمونی ضربالمثل:
این ضربالمثل رو وقتی میگن که یکی وضع مالی بدی نداره، اما انقدر میترسه یه روزی بیپول شه که نه خرجی میکنه، نه دل خوشی داره، فقط پول جمع میکنه و به کسی کمک نمیکنه. خلاصه اینکه یه عمر سختی میکشه که شاید یه روز سختی نکشه!
در واقع این ضربالمثل یه جور هشدار و طعنهست به کسایی که از ترس آینده، حالشونو خراب میکنن!