نوجوانی یکی از پیچیدهترین و حساسترین دورانهای زندگی است؛ دورانی پر از احساسات متناقض، تصمیمهای ناگهانی و تغییرات بزرگ در رفتار و نگرش. نوجوان در عین اینکه میخواهد مستقل و آزاد باشد، نیاز دارد کسی او را بفهمد، حمایت کند و در عین حال به او آزادی انتخاب بدهد. اما والدین چطور میتوانند بین آزادی و نظارت، بین حمایت و دخالت، تعادل برقرار کنند؟
اینتین – نوجوانی، مرحلهای است که در آن نیاز به استقلال و آزادی به اوج میرسد. نوجوان میخواهد از محدودیتهای دوران کودکی فاصله بگیرد، خودش تصمیم بگیرد و دنیای اطراف را تجربه کند. این تمایل، بخشی طبیعی از فرآیند هویتیابی است؛ یعنی جستوجوی پاسخ به پرسش «من کیستم؟».
برای رسیدن به هویت منسجم، نوجوان باید بتواند آزادانه بیندیشد، انتخاب کند و گاهی حتی اشتباه کند. اما وقتی والدین با نگرانی یا کنترل بیش از حد جلوی تجربههای فرزندشان را میگیرند، در واقع مانع شکلگیری هویت سالم در او میشوند.
حمایت واقعی از نوجوان یعنی چه؟
بسیاری از والدین تصور میکنند حمایت یعنی تصمیمگیری به جای فرزندشان؛ اما حمایت واقعی یعنی دادن فرصت برای تجربه، اشتباه و دوباره برخاستن. نوجوان برای رشد، نیاز به آزادی دارد تا بتواند مسیر خود را پیدا کند. اگر والدین دائماً او را تحت کنترل داشته باشند، احساس بیکفایتی و ناتوانی در تصمیمگیری در او شکل میگیرد که در آینده به «هویت شکست» تبدیل میشود.
والدین باید یاد بگیرند نگرانی خود را مدیریت کنند. رشد نوجوان خطی نیست؛ او ممکن است پس از هر پیشرفت، اشتباهی مرتکب شود، اما همین شکستها هستند که به او معنا و تجربه میدهند.
شما زندانبان فرزندتان نیستید!
اشتباه رایج بسیاری از پدر و مادرها این است که تصور میکنند اگر نوجوان را کنترل نکنند، از مسیر درست خارج میشود. اما در واقع، نوجوانان تمایلی به ترک خانواده ندارند؛ آنچه باعث فاصله گرفتن آنها میشود، احساس خفگی و بیاعتمادی است.
وقتی والدین نقش «نگهبان» را بازی میکنند، خلاقیت و رشد شخصی فرزندشان را از بین میبرند و در نتیجه، نوجوان یا گوشهگیر و افسرده میشود یا برای اثبات استقلال خود، لجبازی میکند.
اولویت اصلی والدین باید حفظ رابطه عاطفی امن با نوجوان باشد. هیچ نظارتی، جای یک رابطه صمیمی، محترمانه و مبتنی بر اعتماد را نمیگیرد.
هویتیابی؛ مسیری همراه با احساس تنهایی
بسیاری از نوجوانان در فرآیند هویتیابی، احساس میکنند هیچکس آنها را درک نمیکند. به همین دلیل، بیشتر به سمت دوستان و همسنوسالهای خود جذب میشوند. در این مرحله، والدین باید صبور باشند و به جای مقایسه، فرزندشان را همانطور که هست بپذیرند.
جملاتی مانند «ببین دوستت چقدر درسخوان است» تنها باعث میشود نوجوان احساس کمارزشی و ناکامی کند. در مقابل، اگر والدین باور داشته باشند که فرزندشان خودش میتواند رشد کند، آرامتر و مؤثرتر در کنارش خواهند بود.
از توهم رقابت تا واقعیت حمایت
یکی از آسیبهای جدی در تربیت نوجوان، رقابت والدین با یکدیگر از طریق فرزندانشان است. بسیاری از پدر و مادرها فرزندشان را تحت فشار میگذارند تا مانند «فرزند فلان دوست» رفتار کند یا موفقیت مشابهی به دست آورد.
در حالی که مقایسه، انگیزه را از نوجوان میگیرد و رابطه را پر از تنش میکند. حمایت مؤثر یعنی احترام گذاشتن به تفاوتها و کمک به شکوفایی استعدادهای واقعی هر نوجوان.
جمعبندی: والدینِ مربی، نه قاضی
در نهایت، حمایت از نوجوان یعنی باور به تواناییهای او، حتی در زمان شکست. والدین موفق، مثل یک مربی ورزشی رفتار میکنند؛ مربیای که بارها به بازیکن خود فرصت میدهد اشتباه کند، بیاموزد و بهتر شود.
اگر نوجوان احساس کند در خانوادهاش پذیرفته و مورد اعتماد است، نیازی به فرار از این فضا نخواهد داشت.
پس به یاد داشته باشیم:
نوجوان برای رشد، به آزادی نیاز دارد، نه کنترل.
برای شنیده شدن، به گفتوگو نیاز دارد، نه سرزنش.
و برای شکوفا شدن، به حمایت نیاز دارد، نه مقایسه.
منبع | موفقیت




