با ۴ انشا درباره پیامبر (ص) تو این مطلب همراهمون باشین.
اینتین – حضرت محمد (ص) پیامبر رحمت و مهربانی، شخصیتی بینظیر در تاریخ بشریت است که با اخلاق نیکو و زندگی پربرکت خود، الگویی جاودانه برای همه انسانها به شمار میآید.
انشا ۱
حضرت محمد (ص)، پیامبر اسلام و رحمت للعالمین، یکی از برجستهترین شخصیتهای تاریخ بشریت هستند. ایشان نه تنها بنیانگذار دین اسلام بودند، بلکه الگویی کامل برای تمام انسانها در همه دورانها محسوب میشوند. اخلاق نیکو، مهربانی، عدالت و شجاعت از ویژگیهای بارز ایشان بود.
حضرت محمد (ص) در سال ۵۷۰ میلادی در شهر مکه به دنیا آمدند. ایشان در کودکی یتیم شدند و با وجود مشکلات فراوان، همواره روحی بزرگ و قلبی مهربان داشتند. در ۲۵ سالگی با حضرت خدیجه (س) ازدواج کردند و زندگی مشترکی سرشار از آرامش و محبت را آغاز نمودند.
در چهل سالگی به پیامبری مبعوث شدند و مأموریت یافتند مردم را به یکتاپرستی و توحید دعوت کنند. در این مسیر دشواریها و آزارهای بسیاری را تحمل کردند، اما هیچگاه از رسالت الهی خود دست نکشیدند. پس از هجرت به مدینه، پایههای حکومت اسلامی را بنا نهادند و جامعهای نمونه شکل دادند؛ جامعهای که در آن برابری، عدالت و برادری ارزش اصلی بود.
با اخلاق کریمانه و رفتار نیکوی خود، دلهای مردم را به دست آوردند و مسلمانان را به وحدت فراخواندند.
حضرت محمد (ص) الگویی کامل برای انسانیت و کمال هستند. زندگی پربرکت ایشان نشان میدهد که چگونه میتوان انسان بهتری بود. ما نیز باید تلاش کنیم تا در زندگی از روش و سیره پیامبر اکرم (ص) پیروی کنیم و راه ایشان را ادامه دهیم.
انشا ۲
نوشتن درباره ویژگیهای اخلاقی پیامبر اکرم (ص) کاری دشوار است؛ چرا که زبان از بیان و قلم از شرح فضایل بیپایان ایشان قاصر است. اما هرچند نمیتوان تمام دریای فضایلشان را بازگو کرد، میتوان ذرهای از آن را تجربه و نوشت. حضرت محمد (ص)، رحمت للعالمین، خود فرمودهاند: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»، یعنی برای کامل کردن اخلاق نیکو مبعوث شدهاند و رفتار ایشان سرشار از زیبایی و اخلاق کریمانه است.
نگاه پیامبر حکایت از عدالت درونی، رفتارشان بیانگر بزرگی روح و خشم و خشنودیشان تنها برای رضایت خداوند بود. در مجلس با ادب، در سخن با حیا، در زهد بیهمتا و در برخورد با فقیر و غنی تنها معیار، تقوای الهی بود. همواره حق بر زبانشان جاری بود، لبخند بر لب داشتند و فروتنیشان مثالزدنی بود. مهربانی و لطافت قلبشان باعث شد مردم مشتاق دیدار ایشان باشند. در امانتداری سرآمد، در راستگویی معروف به امین، در وفاداری به عهد پایبند و در عفت کلام نمونه بودند.
از جمله برجستهترین ویژگیهای اخلاقی پیامبر اکرم (ص) میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
امانتداری
اظهار شادی
راستگویی
تواضع
وفای به عهد
مهربانی
سخاوت
ساده زیستی
خوشاخلاقی
اکرام دیگران
ادب
کمک به نیازمندان
حیا
سکوت
ذکر گفتن
فضایل پیامبر آنچنان گستردهاند که حتی ذکر گوشهای از آنها در این مختصر نمیگنجد، اما همین موارد هم میتواند الگویی برای زندگی همه انسانها باشد.
انشا ۳
انسان با امید و محبت زنده است. مهربانی همان نوری است که در دلها میتابد و انسانها را به هم نزدیک میکند. حضرت محمد (ص)، آخرین پیامآور صلح و مهربانی، قرنهاست که با عشق و محبت خود، میلیاردها انسان را به یکدیگر پیوند زده است؛ محبتی که تا همیشه ادامه خواهد داشت و قلبهای مسلمانان را به هم گره میزند.
۱۴۰۰ سال پیش، روزهای مکه پر از ظلمت و خرافه بود و مردم به شدت نیازمند نجات و رحمت بودند. سرانجام روز موعود فرا رسید و در ۱۷ ربیعالاول، خاتم پیامبران در دامن آمنه متولد شد؛ روزی که مهر و محبت ایشان سراسر دنیا را فرا گرفت و عطرش فراتر از سرزمین حجاز پیچید.
حضرت محمد (ص) از کودکی مهربانی را آموزش میداد، امانتدار بود و به یکتاپرستی اعتقاد راسخ داشت. همین خصوصیات باعث شد مهر ایشان در دل هر که او را دید و حتی ندید بنشیند. در روزگاری که عربهای جاهل دختران را زنده به گور میکردند، ایشان از حقوق زنان و دختران دفاع میکرد و با عطوفت و مهربانی، دلها را به خود جذب کرد و اسلام را به سرزمینهای دوردست گسترش داد.
محبت، مهربانی، عدالت و صداقت، واژگانی هستند که انسانها را به هم پیوند میدهند. حضرت محمد (ص) تمامی این ارزشها را یکجا در خود داشت و همچون نوری، انسانهای مهربان را به هم متصل کرد. این مسیر مهربانی از روز هفدهم ربیعالاول سال عام الفیل آغاز شد و پس از بیش از ۱۴ قرن، همچنان پابرجاست.
انشا ۴
ماه از جمال محمد (ص) فرو میماند و هیچ سروی به کمال او نمیرسد. فلک هم در نظر خویش، به عظمت و منزلت او نمیرسد.
شب در شهر مکه، پر از سکوت و ظلمت بود و اثری از جنب و جوش و حیات به چشم نمیخورد. تنها ماه آرام آرام از پشت کوههای سیاه اطراف بالا آمد و نور لطیف و کمفروغ خود را بر خانههای ساده و ریگزارهای دوردست گسترد.
کم کم شب به نیمه رسید و نسیم مطبوعی بر سرزمین تفتیده حجاز وزید و لحظهای کوتاه آرامش به آن بخشید. ستارگان نیز در این بزم بیریا، نور و صفا پاشیدند و به ساکنان شهر مکه لبخند زدند.
در کرانه افق، سپیده سحر در حال طلوع بود، اما سکوت مرموزی همچنان بر شهر حکمفرما بود و بیشتر مردم در خواب بودند. تنها آمنه بیدار بود و در دل خود درد انتظار را احساس میکرد که روز به روز شدیدتر میشد. ناگهان چند بانوی نورانی و ناشناس در اتاق او ظاهر شدند و بوی خوششان فضا را پر کرد. آمنه حیرتزده بود؛ نمیدانست این بانوان کیستند و چگونه وارد اتاق بسته شدهاند.
پس از لحظاتی، نوزادی عزیز متولد شد و چشمان آمنه پس از ماهها انتظار، در سحرگاه هفدهم ربیعالاول به دیدار فرزندش روشن شد. شادی همه جا را فرا گرفت، اما غم هم همراه بود؛ همسر جوانش، عبدالله، در بازگشت از سفر شام در مدینه درگذشته بود و آمنه را برای همیشه تنها گذاشته بود.