با ۵ انشا با موضوع بازی های کودکان در روزگار گذشته و امروز در این مطلب همراه ما باشید.
اینتین – انشا نوع بازی های کودکان در روزگار گذشته و امروز در ادامه آماده شده است. انشا نه تنها یک ابزار آموزشی است، بلکه یک وسیله قدرتمند برای بیان خود، توسعه مهارتها و تأثیرگذاری بر دیگران به شمار میرود. با تمرین و تداوم در نوشتن انشا، افراد میتوانند به نویسندگان بهتری تبدیل شوند و تواناییهای خود را در زمینههای مختلف گسترش دهند.
انشای نوع بازی های کودکان در روزگار گذشته و امروزه
در گذشته کودکان در خانه های حیاط دار زندگی می کردند و بیشتر بازی های آن ها با کودکان دیگر بود. آن ها بسیار تحرک داشتند و از بازی های مختلف با هم خسته نمی شدند. چشم بستن، بالا بلندی، هفت سنگ، توپ بازی و … بازی های بچه ها در گذشته بود که هیچوقت از بازی کردن سیر نمی شدند.
اما اکنون نسبت به گذشته بچه ها بردار و خواهر کمتری دارند. با زیاد شدن خودروها و خطرناک بودن کوچه ها بچه ها بیشتر در خانه و مشغول بازی های رایانه ای یا بازی با گوشی و تبلت هستند.
بچه ها چون بیشتر تنهایی بازی می کنند از بازی ها هسته می شوند و هیجان کمتری نسبت به بچه های گذشته دارند. کم تحرکی در بازی های امروزی بچه ها باعث می شود که بچه ا اضافه وزن داشته باشند.
بچه های امروزی هم می توانند بازی های بچه های دیروز را در مدرسه و دورهمی ها بازی کنند و ببینند که در گذشته چه بازی های لذت بخشی وجود داشته است و بازی فقط در رایانه و گوشی و تبلت خلاصه نمی شود و بازی های خوب در دنیای واقعی وجود دارد.
تفاوت مهم بازی های گذشته و امروز در چیست ؟
پاسخ: در گذشته بازی های بچه ها به صورت گروهی بود، اما الان بیشتر بازی های بچه ها انفرادی است. یکی از کارهایی که می توان در اوقات فراغت انجام داد، بازی است. انجام بازی علاوه بر سرگرمی می تواند در آموزش نیز موثر باشد. متاسفانه در حال حاضر بیشتر بازی ها انفرادی است و کودکان نمی توانند با همسالان خود ارتباط برقرار کنند.
انشا درباره نوع بازی های کودکان در روزگار گذشته و امروز
بند مقدمه (زمینه سازی)
وقتی میخواستم درباره نوع بازیهای کودکان در روزگار گذشته و امروز بنویسم به سراغ مادربزرگم رفتم و از او پرسیدم که بازیها در گذشته چطور بودند. مادربزرگ گفت: آن قدیمها بازیها با شور و نشاط زیادی انجام میشد و حتی بچهها وسایل بازی و اسباب بازیهایشان را خودشان میساختند و خبری از مغازههای بزرگ اسباب بازی فروشی نبود. بچهها در حیاط خانهها یا در محله که از گل و درخت پر بود، میدویدند و بازی میکردند. آن روزها مثل الان، عروسکها از کشورهای دیگر وارد نمیشد، بلکه مادرها با پارچه برای دخترکها عروسکهایی زیبا درست میکردند و بچهها روز و شب خود را به بازی کردن با این اسباب بازیهای دستساز میگذراندند.
بندهای بدنه (متن نوشته)
مادربزرگ گفت: وقتی بچه بودم مادرم برایم یک عروسک درست کرد و بعد برایش یک پیراهن زیبا و گلدار دوخت. پدرم هم برای برادرم یک تیروکمان بزرگ چوبی درست کرد. از آن روز به بعد من و برادرم عروسک و تیروکمان را از خودمان جدا نمیکردیم و مدام با آنها سرگرم بازی بودیم. فکر میکنم بازیهای زمان مادربزرگ بازیهای قشنگی بودند و به بچهها احساس خوبی میدادند. من هم بازیهای دوران بچگیام را دوست دارم. همان بازیهایی که باعث سرگرمی من میشدند. مادرم من را میان اسباب بازیهای مختلف تنها میگذاشت و من از آن عروسکها و وسایل بازی برای خودم یک دنیای رنگارنگ میساختم. بعد از آن دوچرخه بازی بود که برایم بسیار لذتبخش بود. مخصوصا وقتی که با بچههای دیگر مسابقه میدادیم.
اما الان که کمی بزرگتر شدهام، احساس میکنم که بازیهای کامپیوتری بیشتر باعث سرگرمی من میشوند، اما پدرم میگوید که نباید زیاد با آنها بازی کنم. بعضی اوقات با خودم فکر می کنم که زندگی بچهها در زمان مادربزرگ و بدون وجود رایانه و بازیها و سرگرمیهای کامپیوتری، حتما خیلی خسته کننده بوده است؛ اما وقتی مادربزرگ آن قدر با شادابی و لذت از بازیهای زمان خودش صحبت میکند، فکر میکنم که شاید بچههای آن زمان حتی بیشتر از بچههای امروزی که امکانات بیشتری برای تفریح و سرگرمی دارند، از بازی کردن لذت میبردند و خوشحالتر بودند. شاید بازیهای آن زمان انرژی و شادابی بیشتری به بچهها میداد، چون پر از حرکت و نشاط بود.
البته من فکر میکنم که با گذشت زمان بازیها تنوع بیشتری پیدا کردهاند و سرگرم کنندهتر شدهاند و در آینده هم بازیهای بیشتر و جذابتری برای بچهها خواهد بود. مثلا من خیلی خوشحالم که در روزگاری زندگی میکنم که میتوانم برای گذراندن اوقات فراغتم به شهربازی بروم و از بازیهای هیجان انگیز و وسایل بازی پیشرفتهای که در آنجا وجود دارد، استفاده کنم. رفتن به شهربازی جزء بزرگترین تفریحات زندگی من است، چون از سرعت و ارتفاع و هیجان خوشم میآید و دوست دارم آنها را تجربه کنم. اما بازیهای دیگری هم هستند که به آنها علاقه دارم؛ مثلا دوچرخهسواری یا اسکیتبازی که پر از حرکت و رفت و آمد هستند و برای من دلنشیناند.
بند نتیجه (جمع بندی)
بازیهای فکری مثل شطرنج هم بعضی اوقات میتوانند آدم را سرگرم کنند، اما باز من فکر میکنم بازیهای رایانهای هم بخش مهمی از بازیهای بچههای هم سن و سال من است که تقریبا همه آنها را دوست دارند. به نظر من بچهها میتوانند بازیهای مختلفی را تجربه کنند و از سرگرم شدن با آنها لذت ببرند. آنها میتوانند بعضی وقتها با تبلت یا کامپیوتر سرگرم شوند، گاهی به شهربازی بروند، با وسایل و اسباب بازیها و عروسکهایشان تفریح کنند و بازیهای فکری انجام دهند. همه اینها در کنار هم خوب است و باعث میشود که بازیهای بچهها تنوع داشته باشد و آنها از بازی کردن، چیزهایی هم یاد بگیرند و حوصلهشان سر نرود. به نظر من بچهها باید بازیهای مختلفی انجام دهند تا بازی کردن برایشان تکراری و خسته کننده نشود.
انشای بازی کودکان امروزی و قدیمی
بند مقدمه (زمینه سازی)
انشای من درباره نوع بازی های کودکان در روزگار گذشته و امروز است. در این باره میخواهم بگویم که بازی و تفریح چیزهایی هستند که همه بچهها، هم در گذشته، هم امروز و هم در آینده برای سرگرم شدن به آنها نیاز دارند. البته بازیهایی که کودکان قبلا انجام میدادند با بازیهایی که امروز انجام میدهند، فرق دارند. در گذشته از وسایل سادهای برای بازی و تفریح استفاده میشد و بازیها حرکت و جنب و جوش بیشتری داشتند، اما حالا با پیشرفت علم و تکنولوژی بازیها دیگر مثل گذشته انجام نمیشوند. قبلا کودکان در کنار هم بازی میکردند، اما حالا هر کدام از آنها با کامپیوترها، تبلتها و گوشیهای خود تنها هستند و از امکانات و سرگرمیهای رایانهای لذت میبرند.
بندهای بدنه (متن نوشته)
وقتی من بچهتر بودم، یک ساعتهایی از روز را با دوستانم در کوچه قرار میگذاشتم و با آنها بازی میکردم. بازیهایی که پر از جنب و جوش و دویدن بود. ما با هم فوتبال یا هفت سنگ بازی می کردیم و وقتی در کنار هم بودیم چیزهای زیادی یاد میگرفتیم و خوش میگذراندیم. وقتی به خانه میرسیدم، آن قدر خسته بودم که خوابیدن لذتبخشترین بخش روز میشد. اما حالا که کمی بزرگتر شدهام دوستان هم محلهایام را کمتر میبینم. بیشتر با بازیهای رایانهای و کارتونهای مختلف سرگرم میشوم و خبری هم از خستگی و لذت خواب نیست. پیشرفته شدن بازیها باعث شده که ما کمتر دوستانمان را ببینیم و صدای خندههای بچهها کمتر در کوچهها بپیچد.
در گذشته که هیچ کدام از این وسایل پیشرفته و بازیهای رایانهای نبود، بچهها با اسباب بازیهای مختلف بازی میکردند. آنها برای اینکه حوصلهشان سر نرود، دوستان زیادی برای خود پیدا میکردند تا در کنار هم بازی کنند. خالهبازی، دنبالبازی، عروسکبازی و توپبازی جزء بازی های مورد علاقه کودکان بود و با آنها سرگرم میشدند. اما حالا سرگرمکنندهترین چیزهایی که در زندگی بچهها وجود دارد، تبلتها و پلی استیشنهای آنهاست که ساعتها در مقابلشان مینشینند و با کس دیگری ارتباط برقرار نمیکنند. در حالی که استفاده زیاد از این وسایل، باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی در سلامتی آنها میشود.
کودکان در روزگار گذشته بازیهایی میکردند که در آن بازیها میتوانستند به هر کدام از آدمهای رویای خودشان تبدیل شوند و نقش آنها را بازی کنند و لذت ببرند؛ اما امروزه بازیها هستند که بچهها را انتخاب میکنند و نقشهای مختلفی را برای آنها در نظر میگیرند. به نظر من بازیها میتوانند باعث تغییر شخصیت و روحیه بچهها بشوند و اگر این بازیها، دارای الگوهای خوبی نباشند، به روحیه بچهها آسیب میزنند و آنها را دچار مشکل میکنند. من هنوز هم دوست دارم با دوستانم در کوچهها و پارکها بدوم و از بازیهایی که در کامپیوتر یا تبلتم دارم، دور بشوم. اما بازیهای رایانهای هم خیلی خوب و جذاب هستند و من را سرگرم میکنند. بیشتر دوستانم هم، بازیهای رایانه ای را بیشتر دوست دارند.
بند نتیجه (جمع بندی)
اما من فکر میکنم که ما نباید همه وقت خود را برای بازیهای رایانهای بگذاریم. بهتر است که گاهی اوقات بازیهای دیگر را هم تجربه کنیم و وقت بیشتری را با خانواده و دوستانمان بگذرانیم. بازیهایی که در گذشته انجام میدادیم با بازیهایی که الان انجام میدهیم فرق دارند، چون ما خودمان میخواهیم که برای بازی کردن فعالیت کمتری داشته باشیم و به خاطر همین هم جنب و جوش ما کمتر شده است. اما زیبایی بازیها و تنوع آنها آن قدر زیاد است که ما میتوانیم از بین آنها بازیهای مفیدتر و سالمتری را انتخاب کنیم که هم ما را سرگرم کنند و هم سلامتی ما را به خطر نیندازند.
انشا درباره نوع بازی های کودکان در گذشته و امروز
به صفحه ی تبلت زل زده و منتظر بودم تا بازی مورد علاقه ام لود شود و بتوانم بازی کنم، بعد از کمی صبر کردن بالاخره صفحه ی بازی باز شد و صدای موسیقی هیجان انگیز آن در اتاق پیچید.
مادر بزرگ که تا آن لحظه در حال حرف زدن با مادر بود با شنیدن صدای موسیقی بازی من سرش را به طرف من برگرداند و با تعجب پرسید: این صدای چیه؟
خندیدم و گفتم: مادربزرگ این تبلت من بود و بازی مورد علاقه ام.
او اخمی کرد و به طرفم آمد و مرا کنارش نشاند، تبلت را از دستم گرفت و گفت: بسه دیگه مادر، چقدر با این تبلت بازی می کنی؟! خسته نشدی؟ زمان ما بازی بچه ها هم با الان فرق داشت، پاشو یکم بدو و بازی کن، همش یه گوشه نشستی و تبلت دستت گرفتی.
در حالی که تلاش می کردم تبلتم را پس بگیرم گفتم: مادر بزرگ پس بازی های شما چطور بود؟
او جواب داد: « زمان ما مادر هامون عروسکای پارچه ای درست می کردن و ما بچه ها تنهایی یا دور هم با اونا بازی می کردیم، بیش تر وقت ها همه ی بچه های فامیل تو یه خونه ی بزرگ جمع می شدیم و از صبح تا شب انقدر دنبال هم می دویم و شیطنت می کردیم که شب نشده از خستگی بیهوش می شدیم، ما از همون بچگی به جز بازی تو کار های خونه هم به مادرمون کمک می کردیم و مسئولیت پذیر بودن رو یاد می گرفتیم.»
دیگر بی خیال تبلت شده و چشم به لب های مادر بزرگ دوخته بودم و می دیدم که در زمان یاد آوردی این خاطرات لبخند می زند، انگار که تمام آن لحظه ها هنوز برایش تازگی دارند، حرف هایش که تمام شد پرسیدم مادر بزرگ در زمانی کودکی پدرم چطور؟ او چه بازی هایی انجام می داد؟
مادر بزرگ گفت:« مادر جون لحظه ای نبود که پدرت با توپ فوتبالش جایی خراب کاری نکرده باشه، اون صبح ها که بیدار می شد توپ فوتبالش رو بغل می کرد و می رفت تو کوچه بعد هم همه ی بچه های محل رو دور خودش جمع می کرد و تیم فوتبال تشکیل می داد و تا شب هی مسابقه می دادن و گل می زدن وقتی هم که از فوتبال خسته می شدن شروع می کردن به وسطی بازی کردن و آخر سر، شب که می شد با سر و کله ی خاکی و توپ بغل کرده دوباره بر می گشت تو خونه.
البته بعضی وقت ها هم که شیشه ی پنجره ی همسایه رو با توپ می شکست برای فرار از تنبیه پدر بزرگت جایی قایم می شد و ما به زور پیداش می کردیم.»
چهره ی جدی پدرم را با آن حالت گرد و خاکی که مادر بزرگ تعریف می کرد تصور کردم و از تصور خودم خنده ام گرفت و فکر کردم کودکی آن ها چقدر هیجان بیش تری داشت، آرزو داشتم من هم می توانستم مثل پدر هر روز با بچه های همسایه مان بازی کنم و لحظه هایم پر از جنب و جوش بود.
مقایسه بازی های کودکان در گذشته و امروز
در قدیم بازی دسته جمعی مثل بازی گل کوچک بازی پیل دسته بازی هفت سنگ و غیره و بازی های دیگر که نوعی حس همیاری و کمک به همدیگر در این بازی ها نقش داشت وجود داشت تحرک و شادابی لازمه ی در این بازیها بود و پس از پایان بازی همگی دوستانه در نوعی دیگر از بازی یارکشی میکردند.
اما اکثر بازی های بچه های امروزی در کامپیوتر خلاصه شده و بچه ها انواع بازیها را فقط در تبلت و موبایل پیگیری میکنند یکی از آسیبهای این بازیها علاوه بر کمی تحرک باعث چاقی میشود و ضعف چشم و ارتباط تک جانبه با وسایل بازی است و در انتهای بازی هیچ احساس سرحالی و نشاط به انسان دست نمی دهد بلکه به کسی احساس خستگی ناشی از خستگی چشم و فرم نشستن بچه ها دست می دهد.
علاوه بر این بازی بازی های کامپیوتری باعث ایجاد خشونت در بچه ها می شود گرچه بازی های کامپیوتری باعث هماهنگی حرکات چشم و دست و سرعت در انجام کارهای ذهنی به خاطر همزمان استفاده از هر دو را باعث می شود ولی معایبش بیش از مزیتش است.
منبع | روزانه




