با ۴ انشا درباره ماه مهر و شروع مدرسه تو این مطلب همراهمون باشین.
اینتین – هر سال با رسیدن مهر، یه حس عجیبی توی دل همه ما زنده میشه؛ هم خوشحالیم که دوباره دوستامونو میبینیم، هم یه کم دلشوره داریم از درس و کلاسهای جدید. انگار مهر شروع یه فصل تازهست؛ هم توی طبیعت، هم توی زندگی ما دانشآموزا.
انشا ۱: ماه مهر و آغاز مدرسه
ماه مهر، ماه شروع دوباره است. بعد از تعطیلات تابستانی، دوباره زنگ مدرسهها به صدا درمیآید و دانشآموزان با کیف و کتابهای نو وارد کلاس میشوند.
در این ماه، طبیعت هم تغییر میکند. هوا خنکتر میشود، برگ درختان آرامآرام زرد و نارنجی میشوند و خیابانها پر از برگهای پاییزی میگردد. در همین روزها، دانشآموزان با دوستان و معلمان جدید دیدار میکنند و پر از شور و هیجان میشوند. روزهای اول مهر شاید کمی سخت باشد، اما به مرور، مدرسه به محیطی شیرین و پرخاطره تبدیل میشود.
ماه مهر، فقط زمان درس خواندن نیست؛ بلکه فرصتی برای شناخت استعدادها، ساختن دوستیهای تازه و تجربه کردن لحظههای جدید است. هر صفحهی دفتر درسی، مثل صفحهای تازه از زندگی است که میتوانیم آن را با تلاش و کوشش پر کنیم.
ماه مهر برای من مثل پلی است که از گذشته به آینده میرسد. پلی که اگر با امید و پشتکار از آن عبور کنیم، ما را به موفقیت خواهد رساند.
انشا ۲: صدای پای مدرسه
هر سال با آمدن مهر، صدایی در کوچهها میپیچد؛ صدای پای مدرسه.
مدرسه در مهر دوباره زنده میشود. نیمکتها منتظر بچهها هستند، تختهسیاه آماده نوشتن میشود و گچها با اشتیاق روی آن میلغزند. دفترهای نو باز میشوند و بوی کاغذ تازه، فضای کلاس را پر میکند. در حیاط مدرسه، صدای خندهی بچهها و هیاهوی آنها شنیده میشود و همه جا پر از زندگی میشود.
معلمان با مهربانی در کلاس حاضر میشوند و با حوصله مسیر یک سال تحصیلی را روشن میکنند. دانشآموزان هم با انرژی و شور تلاش میکنند که در این مسیر موفق باشند. مدرسه در ماه مهر فقط ساختمانی پر از کلاس و نیمکت نیست؛ بلکه جایی است که بذر علم و دانایی در دلها کاشته میشود.
برای من صدای پای مدرسه، صدای امید است. صدای رویش و شکفتن است. هر بار که زنگ مدرسه در مهر به صدا درمیآید، حس میکنم زندگی دوباره آغاز شده است.
انشا ۳: مهر و پاییز
مهر همزمان با پاییز از راه میرسد و هر دو با هم تغییر بزرگی را به زندگی ما هدیه میدهند.
درختان لباسهای رنگارنگ پاییزی میپوشند و نسیم خنک، کوچهها و خیابانها را پر میکند. برگهای زرد و نارنجی زیر پای رهگذران خشخش میکنند و طبیعت جلوهای تازه پیدا میکند. در همین روزها، دانشآموزان هم فصل جدیدی از زندگی را آغاز میکنند. کیفها و دفترهایشان پر از امید و آرزو میشود و دلهایشان پر از هیجان.
مهر برای من یادآور روزهایی است که بعد از تعطیلات طولانی تابستان، دوباره با دوستانم دیدار میکنم. یادآور معلمانی است که با صبر و حوصله دانایی را در ذهن ما میکارند. مهر یعنی همزمانی زیبایی طبیعت با شکوفایی علم و دانش.
برای من، مهر تنها یک ماه از سال نیست؛ بلکه فصلی از زندگی است که هم طبیعت و هم دلها تازه میشوند.
انشا ۴: خاطرهی اولین روز مدرسه
هر کسی در زندگی خود خاطراتی از اولین روز مدرسه دارد. برای من هم آن روز یکی از بهیادماندنیترین لحظات بود.
یادم میآید در اولین روز مهر، وقتی باید به مدرسه میرفتم، کمی میترسیدم. دست مادرم را محکم گرفته بودم و دلم نمیخواست از او جدا شوم. اما وقتی وارد کلاس شدم، معلم با مهربانی به من لبخند زد. روی نیمکت کنار بچههای دیگری نشستم که آنها هم مثل من تازهوارد بودند.
کمکم با هم آشنا شدیم و شروع کردیم به بازی و گفتوگو. دیوارهای رنگی کلاس، بوی دفتر و مداد نو، و صدای خندهی بچهها همه چیز را برایم شیرین کرد. همان روز فهمیدم مدرسه جای ترس نیست؛ مدرسه خانهی دوم من است.
این خاطره به من یاد داد که هر شروعی، حتی اگر سخت و ترسناک باشد، میتواند پر از زیبایی و شادی شود.