داستان اعتراف شجاعانه مجتبی شکوری درباره آزار جنسی در کودکی.
اینتین – در گفتوگوی اخیر سروش صحت با مجتبی شکوری در برنامه اکنون، شکوری برای نخستین بار اعلام کرد که در هفتسالگی مورد تعرض جنسی قرار گرفته است.
این اعتراف صادقانه، در جامعهای که گفتن از آزار جنسی کودکان هنوز با سکوت، انکار یا ترس از قضاوت همراه است، اهمیت بسیار ویژهای دارد. سخنان او را میتوان تابوشکنی فرهنگی و اجتماعی دانست که مسیر تازهای را برای گفتوگو دربارهی این زخم پنهان باز میکند.
سکوتی که قربانی میسازد
سالهاست بسیاری از قربانیان آزار جنسی در ایران، بهدلیل ترس از قضاوت، بیاعتمادی به نهادهای حمایتی، فشارهای خانوادگی و باورهای غلط درباره حفظ آبرو، سکوت میکنند.
اما این سکوت، درواقع ادامهی همان خشونت است. مجتبی شکوری با بیان تجربهی شخصیاش، پرده از رنجی برداشت که هزاران کودک و بزرگسال ایرانی با آن زندگی میکنند ولی هرگز دربارهاش حرف نمیزنند.
از رتبه کنکور تا صداقت انسانی
شکوری پیشتر نیز با صداقت از اشتباهش گفته بود؛ او زمانی خود را از رتبههای برتر کنکور معرفی کرده بود اما بعدتر در ویدئویی اعلام کرد که با سهمیه وارد دانشگاه شده و بابت پنهانکاری گذشته از مردم عذرخواهی کرد.
این بار، اعتراف او نه دربارهی موقعیت تحصیلی، بلکه دربارهی زخمی عمیق و شخصی بود. حرکتی که از یک چهرهی فرهنگی و مدرس معنا و رشد فردی، معنایی فراتر از یک روایت شخصی دارد — حرکتی برای آگاهی، درمان و گفتوگوی جمعی.
اپرا وینفری؛ الگویی برای شجاعت
در دههی ۱۹۸۰ میلادی، اپرا وینفری مجری مشهور آمریکایی، در برنامه تلویزیونی خود اعلام کرد که از ۹ تا ۱۴ سالگی مورد آزار جنسی اعضای خانوادهاش قرار گرفته است.
بیان او جرقهای شد برای شکلگیری موجی از آگاهی اجتماعی و تأسیس نهادهای حمایتی برای کودکان قربانی.
اپرا بعدها گفت:
«وقتی حرف زدم، فهمیدم تنها نیستم. سکوت، به آزارگر قدرت میدهد.»
حالا، مجتبی شکوری نیز در جایگاه یک چهرهی تأثیرگذار فرهنگی ایرانی، با گفتن حقیقت، همان مسیر شجاعانه را ادامه داده است.
گفتوگو بهجای قضاوت
انتشار چنین حرفهایی در رسانهها میتواند هم موجی از همدلی و حمایت ایجاد کند و هم واکنشهای منفی و قضاوتگرانه به همراه داشته باشد.
اما نکتهی کلیدی اینجاست که رسانهها و کاربران باید بهجای قضاوت، به فهم و همدلی کمک کنند.
این اعتراف فرصتیست تا جامعه دربارهی آزار جنسی کودکان، آموزش در مدارس، نقش والدین و ضرورت نهادهای حمایتی گفتوگو کند.
از درد شخصی تا حرکت فرهنگی
بیان شکوری را نمیتوان صرفاً یک اعتراف شخصی دانست. او با گفتن تجربهاش، زخمی جمعی را مرئی کرد؛ زخمی که سالها پشت دیوارهای شرم و سکوت پنهان مانده بود.
این کار، نه افشاگری علیه کسی، بلکه اقدامی فرهنگی و درمانگر است؛ اقدامی که میتواند به درک، آموزش و پیشگیری کمک کند.
گفتن حقیقت؛ شکلی از مقاومت
در دنیایی که سکوت، همدست خشونت است، گفتن حقیقت میتواند نوعی مقاومت باشد.
همانطور که اپرا وینفری گفته بود:
«شجاعت یعنی اینکه درد را به صدا تبدیل کنیم.»
اعتراف مجتبی شکوری نیز صداییست علیه سکوت، علیه ترس، و در جهت آگاهی.
شاید این گفتوگو آغاز راهی تازه باشد برای جامعهای که نیاز دارد یاد بگیرد دربارهی درد، بدون قضاوت حرف بزند.
منبع | عصر ایران