با معرفی و خلاصه کتاب «ارباب حلقهها ۳: بازگشت پادشاه» تو این مطلب همراهمون باشید.
اینتین – با معرفی کتاب «ارباب حلقهها ۳: بازگشت پادشاه» در ادامه با ما همراه باشید.
کتاب ارباب حلقه ها ۳: بازگشت پادشاه نوشتهی جی. آر. آر. تالکین، از معروفترین و تأثیرگذارترین رمانهای دنیاست که در در ژانر تخیلی قرار میگیرد. او در سومین جلد از سهگانهی محبوبش، ماجراهی نبردهایی را روایت میکند که بر سر تصاحب یا نابود کردن حلقهی یگانه رخ دادهاند.
دربارهی کتاب ارباب حلقهها ۳: بازگشت پادشاه
کتاب بازگشت پادشاه (The Return of the King) دومین جلد از سهگانهی ارباب حلقهها (The Lord of The Ring) نوشتهی جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) است. مهارت تالکین در خلق رمانهای تخیلی و اساطیری، فوقالعاده است و هر کدام از ماجراهای کتابهای او در دنیایی کاملا خیالی رخ میدهد که ساختهی ذهن او هستند. در پایان داستان کتاب دو برج، گندالف و پیپین از تئودن و سواران روهان جدا میشوند و به سمت شهر میناستیریت میروند. جلد سوم سهگانهی ارباب حلقهها، با سفر پیپین و گندالف به سوی میناستیریت آغاز میشود.
این دو در شهر، با دنتور، کارگزار منطقهی گوندور، صحبت کرده و او را از حملهی سائورون آگاه میکنند. اما او از گندالف خوشش نمیآید. پیپین به نحوی دل دنتور را به دست میآورد. ابری تیره که گندالف آن را تاریکی مینامد، به سمت میناستیریت در راه است و به تدریج تمام آسمان را میپوشاند. در میان این نبردها، پسر دنتور به گوندور میآید و گزارش وقایع را به پدر میدهد. دنتور از اینکه پسرش حلقه را به گوندور نیاورده عصبانی میشود و او را دوباره به نبرد اعزام میکند.
لشکر فارامیر، پسر دنتور، به رغم کمکهای گندالف شکست میخورد. نبرد شدت مییابد، دنتور دیوانه میشود و نقشههای احمقانه میریزد. در این میان پپین و گندالف تلاش میکنند تا اوضاع را مدیریت کنند. کتاب بازگشت پادشاه، داستان نبردهای شدتگرفته را بر سر حلقهی یگانه روایت میکند.
مهمترین ویژگی آثار تالکین و رمان ارباب حلقهها این است که نویسنده، صفر تا صد جهان خیالی را، خود میسازد و جهانی را با نظامی جدید و حتی زبانی منحصربهفرد میآفریند. دنیایی که شبیه هیچ دنیای دیگری نیست. کتاب ارباب حلقهها ۳: بازگشت پادشاه نوشتهی جی. آر. آر. تالکین توسط مطهره ابراهیمزاده ترجمه شده و در انتشارات نگاه آشنا به چاپ رسیده است.
دربارهی مجموعهی ارباب حلقهها
سهگانهی ارباب حلقهها (The Lord of the Rings) رمانی اساطیری و حماسی است که ماجرای آن در دنیایی خیالی به نام سرزمین میانه اتفاق میافتد. سرزمین میانه، جایی تقریباً مانند زمین است. زمان رمان نیز، زمانی اساطیری و مبهم است و دقیقاً مشخص نیست. این سهگانه، دنبالهای برای کتاب «هابیت»، نوشتهی تالکین بهشمار میرود، که بعدها به اثری بزرگ و برجسته تبدیل شد. این سهگانه با فروش بیش از ۱۵۰ میلیون نسخه در دنیا، از پرفروشترین کتابهای تاریخ دانسته میشود.
ارباب حلقهها، لقب ارباب تاریکی، سائورون است. سائورون در دوران قبلی، حلقهی یگانه را ساخت تا با استفاده از قدرت آن بتواند بر سرزمین میانه حکومت کند و قدرتش را بر صاحبان دیگر حلقههای قدرت نفوذ دهد. داستان رمان ارباب حلقهها، ماجرای تلاش برای از بین بردن حلقهی یگانه را روایت میکند.
کتاب ارباب حلقهها، از نظر خود تالکین، به همراه کتاب «سیلیماریون»، جلد اول یک کتاب دو جلدی به حساب میآید. اما خوانندگان این کتاب، غالباً آن را به صورت سهگانهای مجزا در نظر میگیرند. ساختار درونی سهگانهی ارباب حلقهها، به ۶ کتاب در دو جلد تقسیم شده است و چند ضمیمه هم به همراه دارد. از جمله ضمیمهای دربارهی هابیتها برای کسانی که کتاب هابیت را نخواندهاند.
جوایز و افتخارات مجموعهی ارباب حلقهها
– دریافت جایزهی تالار مشاهیر پرومتئوس در سال ۲۰۰۹
– دریافت جایزهی بینالمللی آثار فانتزی داستانی در سال ۱۹۵۷
– دریافت جایزهی «BILBY» در سال ۲۰۰۲
– دریافت جایزهی بهترین رمان خارجی در سال ۱۹۷۲
– دریافت جایزهی «Nynorsk litteraturpris» در سال ۲۰۰۶
– برندهی جایزهی دومیلور ۱۹۷۵
– برندهی نخستین جایزهی گندالف (به افتخار یکی از شخصیتهای داستان ارباب حلقهها) در سال ۱۹۷۳
– نامزد دریافت جایزه هوگو برای بهترین مجموعه داستان در سال ۱۹۶۶
– نام گرفتن کتاب هزارهی دوم با ۲۵۰ هزار رأی از سوی کاربران اینترنتی
نکوداشتهای کتاب ارباب حلقهها ۳: بازگشت پادشاه
یک جهان متفاوت منحصربهفرد، کاملاً تحققیافته، برانگیختهشده از اعماق چاه زمان، با جزئیات انبوه، بسیار سرگرمکننده و با معنایی بسیار عمیق. (نیویورکتایمز)
هیچ نویسندهای مانند تالکین، هرگز اسطورههای خود را به این اندازه رضایتبخش و قانعکننده، خلق نکرده و جهان اسطورهایاش را اینگونه زنده، نساخته است. (آنتونی بوچر، مجلهی فانتزی و علمیتخیلی)
اقتباسهای سینمایی از کتاب ارباب حلقهها ۳: بازگشت پادشاه
از این اثر، چندین اقتباس سینمایی صورت گرفته است که مهمترین آنها، لایواکشن سهگانهی ارباب حلقهها (The Lord of the Rings)، ساختهی پیتر جکسون (Peter Jackson) است:
ارباب حلقهها: یاران حلقه (The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring) 2001.
ارباب حلقهها: دو برج (The Lord of the Rings: The Two Towers) 2002.
ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King) 2003.
این سهگانه جوایز و افتخارات بسیاری از جمله دریافت جایزهی اسکار در زمینهی بهترین فیلم و فروش بیش از یک میلیارد دلاری را در کارنامه دارد. یک مجموعهی تلویزیونی نیز با عنوان ارباب حلقهها:حلقههای قدرت (The Lord of the Rings: The Rings of Power)، در حال تولید است که تا کنون فصل اول آن توسط کمپانی آمازون به انتشار رسیده است.
کتاب ارباب حلقهها ۳: بازگشت پادشاه برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این رمان به همهی علاقهمندان به رمانهای تخیلی، اسطورهای و حماسی پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب ارباب حلقهها ۳: بازگشت پادشاه میخوانیم
«بعد از محاصرهشدن که دیگه نمیتونیم درخواست کمک کنیم. البته من چیزی در مورد تصمیم حاکم و مشاوراش نمیدونم. اونا راههای زیادی برای به دست آوردن اخبار دارن. ارباب دنتور با بقیۀ آدما فرق داره. انگار میتونه دوردستا رو ببینه. میگن شبا تنها توی اتاقش میشینه و تو ذهنش آینده رو میبینه. میگن حتی میتونه ذهن دشمنم بخونه. بهخاطر همینه که خیلی زود پیر شده. فعلاً ارباب فارامیر به اون سمت رودخونه رفته. شاید اخباری رو برای پدرش فرستاده. البته به نظر من خبری که از لبنین اومد باعث روشن شدن فانوسا شد. شنیدیم که یه ارتش داره به رودخونه نزدیک میشه. اونا جنوبیا بودن که حالا با دشمن متحد شدهن. ممکنه بخوان به ما حمله کنن. اگه اینطوری بشه، دیگه نمیتونیم روی کمک بلافالاس و لبنین حساب کنیم، بهخاطر همین چشم امیدمون بیشتر به روهانه. خبر پیروزیای که شما برامون آوردید خیلی امیدوارکننده بود، ولی…» حرفش را نیمهتمام گذاشت و از روی صندلی بلند شد. نگاهی به شمال، شرق و جنوب کرد و ادامه داد: «اتفاقی که تو آیزنگارد افتاده برامون یه زنگ خطر بود. این جنگ از قبل برنامهریزی شده و ما فقط یه مهرهایم. حالا دیگه تموم قلمروها مورد آزمایش قرار میگیرن. دستآخر یا طعمهی سایه میشن یا ایستادگی میکنن. ارباب پرگرین، ارباب تاریکی از ما بیشتر از بقیه متنفره. دلیل عجلهی میتراندیر همین بود. اگه ما سقوط کنیم، کی میخواد مقابل دشمن وایسه؟ تو امیدی به پیروزی ما داری؟»
پیپین جوابی نداد. به دیوارها و برجها، خورشید در آسمان و سایهای که شرق را گرفته بود نگاهی کرد. به انگشتان بلند آن سایه، اورکها در جنگل و کوهستان، خیانت آیزنگارد، پرندههای جاسوس، سواران سیاهپوشی که به شایر هم رسیده بودند و نازگولها فکر کرد. ناگهان صدای فریادی را از جای دوری شنید. ترسید و خودش را به دیوار چسباند.
منبع | کتابراه