با معنی و تفسیر شعر «از تنگنای محبس تاریکی از منجلاب تیره این دنیا …» از مجموعه اشعار فروغ فرخزاد تو این مطلب همراهمون باشید.
اینتین – فروغ فرخزاد به عنوان یکی از پیشگامان ادبیات زنانه در ایران شناخته میشود. او با شجاعت به موضوعات مربوط به زنان، عشق، هویت و آزادیهای فردی پرداخت. اشعار او نه تنها از جنبههای عاطفی بلکه از منظر اجتماعی نیز قابل توجه است و به چالشهای زنان در جامعه سنتی ایران میپردازد.
شعر شماره ۴۱
از تنگنای محبس تاریکی
از منجلاب تیره این دنیا
بانگ پر از نیاز مرا بشنو
آه ای خدا ی قادر بی همتا
یکدم ز گرد پیکر من بشکاف
بشکاف این حجاب سیاهی را
شاید درون سینه من بینی
این مایه گناه و تباهی را
دل نیست این دلی که به من دادی
در خون تپیده آه رهایش کن
یا خالی از هوی و هوس دارش
یا پای بند مهر و وفایش کن
تنها تو آگهی و تو می دانی
اسرار آن خطای نخستین را
تنها تو قادری که ببخشایی
بر روح من صفای
نخستین را
آه ای خدا چگونه ترا گویم
کز جسم خویش خسته و بیزارم
هر شب بر آستان جلال تو
گویی امید جسم دگر دارم
از دیدگان روشن من بستان
شوق به سوی غیر دویدن را
لطفی کن ای خدا و بیاموزش
از برق چشم غیر رمیدن را
عشقی به من بده که مرا سازد
همچون فرشتگان
بهشت تو
یاری به من بده که در او بینم
یک گوشه از صفای سرشت تو
یک شب ز لوح خاطر من بزدای
تصویر عشق و نقش فریبش را
خواهم به انتقام جفاکاری
در عشقش تازه فتح رقیبش را
آه ای خدا که دست توانایت
بنیان نهاده عالم هستی را
بنمای روی و از دل من بستان
شوق
گناه و نقش پرستی را
راضی مشو که بنده ناچیزی
عاصی شود بغیر تو روی آرد
راضی مشو که سیل سرشکش را
در پای جام باده فرو بارد
از تنگنای محبس تاریکی
از منجلاب تیره این دنیا
بانگ پر از نیاز مرابشنو
آه ای خدای قادر بی همتا
تفسیر این شعر
این شعر، شعری عارفانه و احساسی است که شاعر در آن به درد و رنجهای انسانی و نیاز به رحمت و بخشش خداوند اشاره میکند. در ادامه، به زبان سادهتر و با توضیحات مناسب، مضمون شعر را بررسی میکنیم:
۱. تنگنا و تاریکی: شاعر از وضعیت دشوار و تاریکی که در آن به سر میبرد صحبت میکند. او احساس میکند که در یک محبس تاریک گرفتار شده و به شدت نیازمند کمک است.
۲. ندای نیاز: او از خداوند میخواهد که صدای او را بشنود و به درخواستش پاسخ دهد. این نشاندهندهی احساس تنهایی و نیاز عمیق او به کمک الهی است.
۳. گناهان و تباهی: شاعر به گناهان و اشتباهات خود اشاره میکند و از خدا میخواهد که این حجاب تاریکی را کنار بزند تا او بتواند درون خود را بهتر ببیند.
۴. دل و عشق: او درباره دلش صحبت میکند و از خدا میخواهد که یا دل او را خالی از هوی و هوس کند یا آن را پر از عشق و وفاداری نماید.
۵. بخشش الهی: شاعر به خداوند اشاره میکند که تنها او میتواند گناهان او را ببخشد و او را به حالت پاکی اولیه برگرداند.
۶. آرزوهای روحانی: او از خدا میخواهد که به او عشق واقعی بدهد که او را شبیه فرشتگان کند و از وابستگیهای دنیوی رها سازد.
۷. دعا برای رهایی: شاعر از خدا درخواست میکند که تصاویری که او را به سمت عشقهای فریبنده سوق میدهند، از ذهنش پاک کند.
۸. عشق و صفای الهی: در نهایت، او خواهان آن است که در زندگیاش نشانهای از صفای الهی را ببیند و از گناهان و وابستگیهای دنیوی رها شود.
شعر در کل، بیانگر یک جستجوی عمیق برای رهایی از تاریکیهای دنیوی و دستیابی به نور الهی و عشق واقعی است. شاعر با صدای پر از نیازش، به سوی خداوند روی میآورد و خواهان بخشش، رهایی و عشق الهی است. این شعر نشاندهندهی یک سفر روحانی و تلاش برای نزدیک شدن به حقیقت و پاکی است.




