با معنی و تفسیر شعر « تهی بود و نسیمی. سیاهی بود و ستاره ای …» از مجموعه اشعار سهراب سپهری تو این مطلب همراه ما باشید.
اینتین – سپهری با استفاده از تصاویر زیبا و خیالانگیز، احساسات و اندیشههای خود را به تصویر میکشد. او از تشبیهات و استعارهها به طور مؤثر استفاده میکند تا عمق احساساتش را منتقل کند.
شعر شماره ۳۵
تهی بود و نسیمی.
سیاهی بود و ستاره ای
هستی بود و زمزمه ای.
لب بود و نیایشی.
من بود و تویی:
نماز و محرابی.
تفسیر این شعر
این شعر به بیان احساسات عمیق و ارتباطات معنوی میپردازد. در ادامه، هر بخش از شعر را به زبان ساده توضیح میدهم:
۱. “تهی بود و نسیمی.”
این جمله به حالتی از خالی بودن اشاره دارد که با نسیم ملایمی همراه است. به نوعی میتوان گفت که در این حالت، آرامش و سکوت وجود دارد.
۲. “سیاهی بود و ستاره ای”
این بخش تضاد بین تاریکی و روشنایی را نشان میدهد. سیاهی نماد ناامیدی یا عدم آگاهی است، در حالی که ستاره نماد امید، نور و زیبایی در دل تاریکی است.
۳. “هستی بود و زمزمه ای.”
در اینجا، “هستی” به وجود و زندگی اشاره دارد و “زمزمه” میتواند به صداها یا احساسات لطیفی که در زندگی وجود دارد، اشاره کند. این جمله حس زندگی و ارتباطات عمیق را منتقل میکند.
۴. “لب بود و نیایشی.”
این بخش به ارتباط بین کلام و دعا اشاره دارد. لبها نماد گفتار هستند و نیایش به معنای دعا و ارتباط با خداوند است. اینجا نشاندهنده ارتباط معنوی و روحانی است.
۵. “من بود و تویی:”
این جمله به ارتباط بین دو نفر اشاره دارد. “من” و “تو” نشاندهنده وجود دو فرد هستند که در کنار هم قرار دارند.
۶. “نماز و محرابی.”
این بخش به عبادت و مکان عبادت اشاره دارد. نماز نماد ارتباط با خداوند است و محراب مکانی است که در آن نماز خوانده میشود.
در کل، شعر به نوعی از ارتباطات عمیق انسانی و معنوی اشاره دارد، جایی که احساسات، دعاها و وجود انسانها در کنار هم قرار میگیرد.




