با معنی و تفسیر شعر «نعل در آتش گدازد، روی گرمت بوس را …» از غزلیات صائب تبریزی تو این مطلب همراه ما باشید.
اینتین – غزلیات صائب تنها به عشق محدود نمیشود بلکه موضوعاتی چون عرفان، طبیعت، زندگی اجتماعی و فلسفه را نیز در بر میگیرد. این تنوع باعث میشود که آثار او برای طیف وسیعی از خوانندگان جذاب باشد.
غزل شماره ۷۳
نعل در آتش گدازد، روی گرمت بوس را
زخمیِ دندان کند لعلت لبِ افسوس را
ناله و افغانِ من از لنگرِ تمکینِ اوست
بت ز خاموشی به فریاد آورد ناقوس را
خط چنین گر تنگ سازد بر دهانش جای بوس
میکند گنجینهٔ گوهر کفِ افسوس را
گردشِ نُه آسمان از آهِ آتشبارِ ماست
شمع میآرد به چرخ از دودِ خود فانوس را
دیدنِ گل از قفس، بارست بر مرغِ چمن
رخنهٔ زندان کند دلگیرتر محبوس را
سر ز دنبالِ خودآرا بر ندارد چشمِ شور
محضرِ قتل است حسنِ بال و پر طاوس را
دیده ای کز موشکافی پردهسوزِ غفلت است
خانهٔ صیاد داند خرقهٔ سالوس را
صاحبانِ کشف بیقدرند در درگاه حق
نیست صائب پیشِ شاهان رتبهای جاسوس را
تفسیر این شعر
این شعر از شاعر بزرگ ایرانی، صائب تبریزی، به موضوعات عشق، غم و زیبایی میپردازد. در ادامه، هر بیت را به زبان ساده توضیح میدهم:
۱. نعل در آتش گدازد، روی گرمت بوس را: وقتی نعل را در آتش میگذارند تا داغ شود، من هم میخواهم روی گرم تو را ببوسم.
زخمیِ دندان کند لعلت لبِ افسوس را: دندانهای من که بر روی لعل (گوهری قیمتی) تو مینشیند، لبهای من را زخمی و افسرده میکند.
۲. ناله و افغانِ من از لنگرِ تمکینِ اوست: نالهها و فریادهای من ناشی از تسلیم شدن به اوست.
بت ز خاموشی به فریاد آورد ناقوس را: بت (محبوب) من از سکوت خارج شده و ناقوس (زنگ) را به صدا درآورده است.
۳. خط چنین گر تنگ سازد بر دهانش جای بوس: اگر خط (لب) او تنگ شود، جایی برای بوسه باقی نمیگذارد.
میکند گنجینهٔ گوهر کفِ افسوس را: این باعث میشود که گنجینهای از گوهرها (احساسات و عشق) در دستان افسوس باقی بماند.
۴. گردشِ نُه آسمان از آهِ آتشبارِ ماست: چرخش نه آسمان به خاطر آههای آتشین ماست.
شمع میآورد به چرخ از دودِ خود فانوس را: این آهها مانند شمعی هستند که از دود خود نور میآورند.
۵. دیدنِ گل از قفس، بارست بر مرغِ چمن: دیدن گلها از قفس برای پرندهای که در چمن زندگی میکند، بار سنگینی است.
رخنهٔ زندان کند دلگیرتر محبوس را: این دیدن باعث میشود که احساس زندانی بودن بیشتر شود.
۶. سر ز دنبالِ خودآرا بر ندارد چشمِ شور: کسی که زیبایی خود را دارد، نمیتواند از چشمهای حسود دور شود.
محضرِ قتل است حسنِ بال و پر طاوس را: زیبایی او مانند بالهای طاووس است که در محضر خطر قرار دارد.
۷. دیده ای کز موشکافی پردهسوزِ غفلت است: چشمی که موشکافی میکند، پردهسوزی برای غفلت است.
خانهٔ صیاد داند خرقهٔ سالوس را: خانهی صیاد (کسی که شکار میکند) میداند که خرقه (لباس) سالوس (ریا) چیست.
۸. صاحبانِ کشف بیقدرند در درگاه حق: کسانی که کشف و شهود دارند، در درگاه حق بیارزش هستند.
نیست صائب پیشِ شاهان رتبهای جاسوس را: صائب (شاعر) پیش شاهان هیچ رتبهای ندارد و مانند یک جاسوس است.
این شعر به زیبایی احساسات عمیق انسانی، عشق و درد را بیان میکند و نشاندهندهٔ تضادهای زندگی و عشق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و تشبیهات عمیق، احساسات خود را به تصویر کشیده است.
منبع: روزانه




