با معنی و داستان ضرب المثل « در دکان هیچ عطاری پیدا نمیشود » تو این مطلب همراهمون باشین.
اینتین – درباره ضرب المثل « در دکان هیچ عطاری پیدا نمیشود» تو ادامه مطلب بیشتر بخونین:
در دکان هیچ عطاری پیدا نمیشود
تو قوطی هیچ عطاری پیدا نمیشه
یا
در دکان هیچ عطاری پیدا نمیشود.
چنانچه کسی حرفی بزند و یا از چیزی سخن بگوید که وجود خارجی نداشته و یا اینکه غیر قابل باور باشد میگویند در قوطی یا در دکان هیچ عطاری پیدا نمیشه.
احتمالا ریشه این ضربالمثل اشاره به تنوع و فراوانی انواع داروها و گیاهان دارویی و ادویهجات و در کل تنوع زیاد اجناس عطاری دارد.
در گذشته اگر شخصی برای درمان بیماری یا خرید ادویهای به عطاری مراجعه میکرد، عطار وی را دست خالی رد نکرده و حتی اگر داروی یا جنس خواسته شده را نداشته چیزی مشابه آن را به شخص میداده.
بنابراین اگر حتی عطار هم با آنهمه اجناس متنوع از تهیه چیزی برنیاید یعنی آن چیز احتمالا وجود نداشته و دروغ است.
شعرِ این ضرب المثل
در منابع رسمی هیچ اشارهای به این موضوع نشده است، اما ممکن است که این ضرب المثل برگرفته از شعر زیر به قلم سعدی باشد.
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقهٔ موییت گرفتاری هست
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
هر که عیبم کند از عشق و ملامت گوید
تا ندیده است تو را، بر مَنَش انکاری هست
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم؟
همه دانند که در صحبت گل، خاری هست
نه منِ خامْطَمَع، عشق تو میورزم و بس
که چو منْ سوخته در خیل تو بسیاری هست
باد، خاکی ز مُقامِ تو بیاوَرْد و بِبُرد
آب هر طِیب که در کلبهٔ عطاری هست
من چِه در پای تو ریزم، که پسندِ تو بُوَد؟
جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
من از این دَلقِ مُرَقَّع به دَرآیم روزی
تا همه خلق بِدانَنْد که زُنّاری هست
همه را هست همین داغِ مُحبّت، که مراست
که نه مستم من و در دورِ تو هُشیاری هست
عشقِ سعدی نه حدیثی است که پِنهان مانَد
داستانی است که بر هر سرِ بازاری هست
منبع | روزانه




