بازی

بررسی بازی Echoes of the End: Enhanced Edition؛ گاهی خوب، گاهی بد!

بازی Echoes of the End: Enhanced Edition تجربه‌ای اکشن و نقش آفرینی است که ترکیبی از ایده‌های خوب و مشکلاتی واضح ارائه می‌دهد.

اینتین – شرایط دسترسی به موتورهای بازیسازی بزرگ و معروف که زمانی ابزارهایی گران‌قیمت برای توسعه‌دهنده‌های کوچک بودند، این روزها به‌مراتب ساده‌تر از قبل شده است و همین موضوع به استودیوهای کوچک‌تر هم اجازه می‌دهد تا برای ساخت آثاری با مقیاس بازی‌های AAA تلاش کنند. Echoes of the End یکی از همین نوع بازی‌ها است که استودیو Myrkur Games از کشور ایسلند آن را ساخته و دیپ سیلور هم بازی را منتشر کرده است. اخیرا نسخه‌ای بهبودیافته از این بازی با عنوان Enhanced Edition منتشر شده است و به همین بهانه نگاهی خواهیم داشت به این اثر و کیفیت کلی آن.

بازی، روایتگر داستان شخصیتی به نام Ryn است؛ دختری با مهارت‌های جادویی که سفری را همراه با برادرش در سرزمین Aema آغاز می‌کند. این سرزمین به گفته خود سازنده‌های بازی، الهام زیادی از کشور ایسلند گرفته است. جهان Echoes of the End به معنی واقعی کلمه زیبا است؛ تیم سازنده با استفاده از قدرت موتور آنریل، چشم‌اندازهای چشم‌نوازی خلق می‌کند و دوربین گاهی با فاصله گرفتن از شخصیت‌ها و فوکوس روی مناظر دوردست، خیلی خوب هنر طراحان بازی را ارائه می‌دهد. البته بازی، هم از حیث جنبه‌های فنی و هم خود بحث دوربین در سایر موقعیت‌ها مشکلاتی هم دارد که به آن‌ها می‌پردازیم اما اگر صرفا از بُعد زیبایی محیطی بخواهیم بازی را قضاوت کنیم، باید گفت که Echoes of the End کارش را به نحو احسن انجام می‌دهد.

پس از وقوع اتفاقاتی در ابتدای بازی، مسیر رین و برادرش از هم جدا می‌شود و در ادامه با جادوگری به نام آبرام همراه می‌شویم تا در دل این سرزمین‌های زیبا و در عین حال بی‌رحم، راهی برای شکست دادن دشمنان شیطانی و در راس آن‌ها آنتاگونیست اصلی بازی با نام Zara پیدا کنیم. Echoes of the End اثری در مجموع خطی است؛ گاهی در برخی از محیط‌ها مسیرهای فرعی کوچکی هم پیدا می‌شوند که می‌توان با گشتن آن‌ها کالکتیبل یا آیتم‌هایی به‌دست آورد اما به‌طور کلی شاهد تجربه‌ای سرراست هستیم که تمام کردن آن چیزی حدود ۱۲ ساعت یا کمی هم بیش‌تر زمان می‌برد.

اما اگر بخواهیم کلیت روند Echoes of the End را موشکافی کنیم، بازی به دو جنبه کلی مبارزه و پازل‌های ترکیبی با پلتفرمینگ تقسیم می‌شود. اول می‌خواهم به جنبه دوم آن بپردازم که به‌نظرم بهترین دقایق اثر در آن‌ها رقم می‌خورد. شخصیت اصلی بازی، مهارت‌هایی جادویی مثل قدرت حرکت دادن اجسام یا وارد کردن ضربه‌ای سنگین به آن‌ها را دارد. این مهارت‌ها در مبارزه‌ها هم استفاده می‌شوند اما بار پازل‌ها و پلتفرمینگ‌ها هم روی دوش آن‌ها است؛ برای مثال شما می‌توانید سکوها را برای درست کردن مسیر جابجا کنید، طنابی را که دروازه‌ای را بسته است پاره و راه خود را باز کنید یا با چرخاندن درست چرخ دنده‌هایی در جهت دلخواه، راهتان را برای رسیدن به مقصد بسازید.

این جنبه‌های پازل و پلتفرمر، وقتی جذاب‌تر هم می‌شوند که پای شخصیت همراه شما به ماجرا باز می‌شود. هریک از این شخصیت‌ها هم قابلیت‌هایی دارند که معمولا مکمل توانایی‌های کاراکتر اصلی در حل معماها است. مثلا برادر رین می‌تواند از قدرت آتش برای سوزاندن اجسام استفاده کند یا آبرام مهارت فعال و غیرفعال کردن وسایل جادویی را دارد. حال باید با ترکیب این‌ها با یکدیگر، مسیرها را بازگشایی و پازل‌ها را حل کنید. بازی در طراحی کلیت پازل‌ها کیفیت خوبی ارائه می‌دهد و با اینکه اگر مدتی در آن‌ها گیر کنید راهنمایی‌هایی هم در دسترس قرار می‌گیرند، اما خوشبختانه خبری از ارائه سریع جواب به شکل مستقیم نیست و به همین دلیل می‌توانید مدتی با هر پازل سر و کله بزنید و لذت خوبی از حل کردن آن در نهایت ببرید.

در کنار پازل‌ها و پلتفرمینگ‌ها، Echoes of the End مبارزاتی با دشمنان مختلف را هم در نظر گرفته است. در سراسر جهان بازی از غول‌های بی‌شاخ و دم گرفته تا سربازهای مختلف سر راه شما قرار می‌گیرند و با اینکه داستان خیلی وارد جزییات اینکه چرا اصلا باید با همه بجنگیم نمی‌شود و بیش‌تر تمرکز خود را روی شخصیت‌پردازی کاراکترهای اصلی و انگیزه‌ آن‌ها می‌گذارد، اما به هر حال باید با همه این‌ها بجنگیم! سیستم نبرد بازی چیزی فراتر از استانداردهای رایج و امروزی بازی‌های اکشن ادونچر و نقش آفرینی نیست؛ شخصیت شما امکان استفاده از ضربه‌های سبک و سنگین با شمشیر را دارد، می‌تواند جاخالی بدهد و پَری کند یا از جادو هم کمک بگیرد و شخصیت‌های همراه هم در نبردها به شما کمک می‌کنند.

Echoes of the End در زمینه سیستم نبرد، چندان اثر درخشانی نیست و همه‌چیز معمولی و حتی کمی هم ضعیف است. بالاتر اشاره کردم که گله‌هایی از دوربین بازی دارم و این موضوع دقیقا در نبردها خودش را نشان می‌دهد. فرق بین لاک بودن و نبودن روی دشمنان اکثر مواقع مشخص نیست و در این حالت بارها و بارها دوربین به مشکل می‌خورد و حسابی مخاطب را آزار می‌دهد. جدا از این، خود مکانیک‌های مبارزه هم آن بلوغ لازم را ندارند؛ به این معنی که زمان‌بندی جاخالی دادن‌ها و دفع ضربه‌های دشمنان چندان منطقی کار نمی‌کند و گاهی که فکر می‌کنید کار را درست انجام داده‌اید، آسیب می‌بینید یا برعکس گاهی ضربه‌ها به دلایل نامشخصی به شما اصابت نمی‌کنند. هرچه تعداد دشمنانی که همزمان به شما حمله می‌کنند بیش‌تر باشد، این مشکلات هم بیش‌تر به چشم می‌آیند.

باوجود ضعف‌هایی در سیستم نبردها، باس فایت‌های بازی مبارزه‌های هیجان‌انگیزی رقم می‌زنند. درست است که همان مشکلات پایه‌ای در این نبردها هم به‌چشم می‌آیند اما چون معمولا با یک هدف روبه‌رو هستیم، بهتر می‌توان نبرد را مدیریت کرد. بازی المان‌های نقش آفرینی هم دارد و به مرور می‌توانید کمبوهای جدیدی بازی کنید یا مهارت‌های جادویی خودتان را ارتقا دهید. این موارد هم چیز عجیبی نیستند و صرفا در حد استانداردهای نرمال ژانر خود در بازی حاضر شده‌اند.

اما ایده‌های جاه‌طلبانه سازنده‌های Echoes of the End برای خلق اثری در مقیاس AA، منجر به بروز مشکلات فنی مختلفی در بازی شده است. موتور آنریل در نسل اخیر ویدیو گیم ثابت کرده که شمشیری دولبه است و اینجا تا حدودی شاهد آن روی بی‌رحم آن هستیم. با اینکه جزییات گرافیکی کیفیت خوبی دارند و مفصل هم در مورد آن‌ها صحبت کردیم، ولی حتی باوجود عرضه آپدیت‌های بزرگ و همین نسخه بهبودیافته اخیر، هنوز هم شاهد افت فریم، باگ‌ها و مسائلی از این دست هستیم. بزرگ‌ترین مشکل فنی بازی هم کرش کردن آن روی برخی سخت افزارها از جمله کارت‌های گرافیکی سری ۶ و ۷ هزار AMD است. مشکلی که داد خیلی از کاربران استیم را هم درآورده است و سازنده‌ها وعده انتشار آپدیتی برای بازی را داده‌اند که هنوز هم منتشر نشده است. Echoes of the End از حیث موسیقی و صداگذاری هم انتظارها را برآورده می‌کند و ایراد خاصی نمی‌توان از آن گرفت.

در مجموع، Echoes of the End از آن دست بازی‌هایی است که انگار مختص سرویس‌هایی مثل گیم‌پس یا پلی‌استیشن پلاس ساخته شده‌اند. در بین آثار زیادی که مدام به بازار ویدیو گیم تزریق می‌شوند و مخصوصا برای ما ایرانی‌ها، تهیه جداگانه این نوع بازی‌ها چندان به‌صرفه نیست اما اگر روزی سازنده‌ها تصمیم بگیرند بازی را روی سرویس‌های اشتراکی منتشر کنند، Echoes of the End قطعا ارزش تجربه را خواهد داشت. مخصوصا که نسخه بهبودیافته اخیر آن برخی از مشکلاتش را حل کرده است؛ هرچند که مشکلاتی پیش‌بینی‌نشده را هم برای آن در پی داشته است! پس اگر به آثار اکشن ادونچر و نقش آفرینی علاقه دارید و زمانی توانستید با قیمت پایین به بازی دسترسی داشته باشید، از تجربه آن پشیمان نخواهید شد.

در مجموع، Echoes of the End از آن دست بازی‌هایی است که انگار مختص سرویس‌هایی مثل گیم‌پس یا پلی‌استیشن پلاس ساخته شده‌اند. در بین آثار زیادی که مدام به بازار ویدیو گیم تزریق می‌شوند و مخصوصا برای ما ایرانی‌ها، تهیه جداگانه این نوع بازی‌ها چندان به‌صرفه نیست اما اگر روزی سازنده‌ها تصمیم بگیرند بازی را روی سرویس‌های اشتراکی منتشر کنند، Echoes of the End قطعا ارزش تجربه را خواهد داشت. مخصوصا که نسخه بهبودیافته اخیر آن برخی از مشکلاتش را حل کرده است؛ هرچند که مشکلاتی پیش‌بینی‌نشده را هم برای آن در پی داشته است! پس اگر به آثار اکشن ادونچر و نقش آفرینی علاقه دارید و زمانی توانستید با قیمت پایین به بازی دسترسی داشته باشید، از تجربه آن پشیمان نخواهید شد.

نقاط قوت
بخش‌های پازل و پلتفرمر خلاقانه و ارزشمند
شخصیت‌پردازی خوب کاراکترها و روابط بین آن‌ها
طراحی بصری چشم‌نواز جهان بازی
باس فایت‌های هیجان‌انگیز

نقاط ضعف
سیستم مبارزه ساده و حتی مشکل‌دار
کلیت داستانی کم‌عمق که می‌توانست جزییات بیش‌تری داشته باشد
مشکلات فنی آزاردهنده
ضعف‌های دوربین در نبردها

منبع | زومجی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا