آموزشی

چرا نوجوانان کمتر حرف می‌زنند؟ بررسی علت‌ها و راهکارهای ارتباط مؤثر

اگر این روزها حس می کنی نوجوانت کمتر حرف می زند، بیشتر توی خودش می رود یا موقع حرف زدن با تو خیلی مراقبه که چی بگه و چی نگه، باور کن تنها نیستی.

اینتین – تقریبا همه والدین تو این سن با همین احساس روبه رو می شن. این پنهان کاری همیشه نشونه بی اعتمادی یا مشکل جدی نیست، خیلی وقت ها فقط به خاطر اینه که نوجوان توی دنیای جدیدی قدم گذاشته و خودش هم نمی دونه چطور با احساس هاش کنار بیاد. اما خب یه بخشش هم به تعامل ما برمی گرده و این که چطور می تونیم دوباره فضای امن ایجاد کنیم تا حرف دلش رو با خیال راحت بهمون بگه.

نوجوان چرا پنهان کاری می کند؟
نوجوان وقتی احساس می کنه قضاوت می شه، یا فکر می کنه توضیح دادن باعث بحث می شه، اولین واکنشش سکوت و فاصله گرفتنه. خیلی وقت ها حتی خودش هم نمی دونه چرا این کار رو می کنه و فقط در لحظه حس می کنه امن ترین کار اینه که اطلاعات کمتری بده. توی این سن، ذهنش پر از تغییرات سریع و شدید احساسی و فکریه و همین باعث می شه بین نیاز به استقلال و نیاز به حمایت گیر کنه. و دقیقا تو همین نقطه است که نحوه برخورد ما می تونه رابطه رو بسازه یا خراب تر کنه.

جالب اینجاست که خیلی از والدین نمی دونن چقدر تاثیر پدر بر رشد و پیشرفت فرزندان می تونه همین جا خودش رو نشان بده. وقتی یک پدر یا مادر بتونه بدون فشار و بدون سرزنش کنار نوجوان بایستد، حتی کم حرف ترین نوجوان هم کم کم دلش باز می شود و احساس امنیت می کند.

چیزهایی که ناخواسته باعث می شود نوجوان پنهان کاری کند
گاهی ما خودمون بدون این که حواسمون باشه باعث بیشتر شدن فاصله می شیم. مثلا وقتی نوجوان یه موضوع کوچیک رو تعریف می کنه و ما سریع واکنش شدید نشون می دیم، یا هنوز جمله اش کامل نشده شروع می کنیم به نصیحت کردن. این رفتارها پیام غیر مستقیم می فرسته که: “بهتره کمتر حرف بزنم.” و این پیام دقیقا برعکس چیزی که ما می خواهیم عمل می کند.

واکنش احساسی و تند به حرف های ساده نوجوان
مقایسه کردنش با بقیه نوجوان ها
پرسیدن بیش از حد جزئیات خصوصی
بی توجهی موقع حرف زدنش
وقتی این الگوها تکرار می شن، نوجوان حس می کنه شنیده نمی شه و تنها راه محافظت از خودش اینه که دست به انتخاب پنهان کاری بزنه. اینجاست که نقش صبر، آرامش و ارتباط موفق نوجوانان با پدر و مادر مثل یک پل امن می تونه همه چیز رو بهتر کنه.

چطور اعتمادش رو برگردونم؟
بازگرداندن اعتماد یک مسیر کوتاه و سریع نیست، اما کاملا شدنیه. نوجوان وقتی می بینه که تو قصد کنترل کردنش رو نداری و فقط می خوای بفهمی حالش چطوره، کم کم شروع می کنه به باز کردن دلش. بهترین کار اینه که فضای امن و بدون قضاوت بسازی. بهش نشان بده که وقتی حرف می زند، قرار نیست دعوا بشه یا نصیحت های طولانی شروع بشه.

گاهی لازم نیست سوال بپرسی، فقط کافیست کنارش بنشینی و یک مکالمه ساده شروع کنی. حتی یک جمله ساده مثل “اگه دوست داشتی می تونی بهم بگی چی تو ذهنت می گذره” می تونه دریچه یک گفت و گوی صمیمی رو باز کنه. توی این مسیر، یاد دادن مهارت های زندگی را به فرزندان خود بیاموزید یکی از بهترین کارهاست، چون همین مهارت ها کمک می کنه نوجوان بدونه چطور احساساتش رو بدون ترس بیان کنه.

چیزهایی که کمک می کنه نوجوان دوباره بهت اعتماد کنه
ایجاد اعتماد فقط با حرف زدن اتفاق نمی افته، بخش بزرگی ازش با رفتار ما ساخته می شه. وقتی نوجوان توی خونه احساس آرامش کنه، وقتی مطمئن باشه که اگر حرفی بزنه سرزنش نمی شه، وقتی بفهمه تصمیم های مهم زندگی اش بدون مسخره شدن و کوچک شدن قابل شنیده شدن هستن، اون موقع اعتماد خودش رو پس می گیره.

کمتر نقد کن و بیشتر گوش بده
توضیح بده که قصدت کنترل نیست، فقط امنیتشه
اجازه بده بخشی از استقلالش رو تجربه کنه
با آرامش درباره موضوع های حساس صحبت کن
گاهی وقت ها بهتره یک فعالیت مشترک با نوجوان داشته باشی، چیزی که باعث می شه بدون فشار مستقیم وارد یک مکالمه طبیعی بشید. مثلا پیاده روی، رفتن به خرید یا حتی تماشای یک فیلم می تونه شروع خوبی باشه. این لحظات کوچک رابطه را از حالت رسمی در می آورد و بهش می فهمونه که تو فقط یک والد کنترل کننده نیستی، بلکه یک همراه امن و قابل اعتمادی.

نوجوان ها چرا حرف زدن با والدین رو سخت می دونن؟
خیلی از نوجوان ها می گن که دوست دارن با والدینشون صحبت کنن اما می ترسن حرفشون بد برداشت بشه. بعضیا می گن وقتی کوچک تر بودن راحت تر حرف می زدن اما هر چی بزرگ تر شدن احساس کردن والدینشون ازشون توقع بیشتری دارن. همین توقع ها باعث می شه فکر کنن اگر چیزی بگن که مطابق انتظار نباشه، مورد قضاوت قرار می گیرن. پس سکوت کردن رو ترجیح می دن.

اگر نوجوانت اینجوریه بدون که تو تنها والد دنیا نیستی که این حس رو تجربه می کنه. مهم اینه که بفهمی این سکوت، لجبازی یا بی محبتی نیست. این فقط یک راه دفاعیه برای این که خودش رو از فشار دور نگه داره. هر چی رابطه ی تو آروم تر و حمایت گرانه تر باشه، سرعت اعتماد گرفتن هم بیشتر می شه.

چطور شرایط رو بهتر کنم؟
ساده ترین کار اینه که شروع کنی به ایجاد لحظات کوچیک صمیمی. گاهی ازش نظر بخواه، حتی اگر موضوع ساده ای مثل انتخاب یک رنگ یا خرید یک وسیله باشه. این کار بهش حس مهم بودن می ده. نوجوان ها عاشق این هستن که حس کنن دیده می شن و حرفشون ارزش داره. اگر بفهمه که تو واقعا به احساسش اهمیت می دی، کم کم خودش سر صحبت رو باز می کنه.

به یاد داشته باش که اعتماد یک مسیر دو طرفه است. اگر می خواهی نوجوانت باهات راحت باشه، تو هم باید بخشی از احساساتت رو باهاش به اشتراک بذاری. نه در حدی که نگران بشه، ولی در حدی که بفهمه رابطه شما یک رابطه واقعی و صمیمی است نه یک رابطه خشک بین یک والد و یک نوجوان همیشه مظنون.

یک نکته خیلی مهم
هیچ نوجوانی از اول پنهان کار نیست. این رفتار یا از ترس میاد، یا از قضاوت، یا از دخالت زیاد، یا از نداشتن مهارت بیان احساس. اگر هم این رفتار الان شکل گرفته، کاملا قابل درمان و قابل اصلاحه. کافیست صبر داشته باشی و بدونی هر قدم کوچیک تو می تونه یک قدم بزرگ توی رابطه شما بسازه. این سن خیلی حساسه و با یک ارتباط درست، نوجوانت می تونه هم مستقل باشه و هم احساس امنیت کنار خانواده داشته باشه.

اگر بخواهیم خیلی خلاصه بگیم، نوجوانت برای حرف زدن فقط یک چیز لازم دارد: یک فضای امن بدون قضاوت. اگر این فضا رو براش فراهم کنی، دیر یا زود خودش برمی گرده و حرف دلش رو می زند.

منبع | نوجوان ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا