دوران نوجوانی یکی از مراحل حیاتی زندگی است که با تغییرات مهمی همراه میشود و توجه به این تغییرات و خواستههای نوجوان اهمیت زیادی دارد. نوجوانان در این دوره به تدریج وارد دنیای بزرگسالان میشوند و میخواهند مستقل رفتار کنند، برخلاف دوران کودکی که به والدین خود متکی بودند.
اینتین – اغلب والدین در پذیرش این تغییرات مشکل دارند که باعث بروز اختلافاتی میشود. دلیل اصلی این مشکلات، نداشتن شناخت کافی از خواستهها، علایق و دنیای نوجوانان است. اما با کمی آگاهی، میتوان رابطه بهتری با نوجوان برقرار کرد و به او اطمینان خاطر بیشتری داد.
یکی از راههای موثر برای اطمینانبخشی و نزدیکی به نوجوان، مشورت با اوست. وقتی نظر نوجوان در خانواده جدی گرفته شود، فرصت بیشتری برای بروز تواناییهایش پیدا میکند. در واقع، نکته کلیدی این است که نوجوان را جدی بگیرید.
ممکن است برخی والدین فکر کنند که نوجوانان به دلیل نداشتن تجربه کافی، نمیتوانند مشاور خوبی باشند. اما گاهی ذهن خلاق نوجوان میتواند ایدههای نو و خوبی ارائه دهد و این کار به پرورش خلاقیت آنها نیز کمک میکند. دکتر الهام ابراهیمی، روانکاو و مشاور نیز در این خصوص توصیههایی دارد.
شروع تغییرات
اولین بار که به نظرش رسید علی کم حرف شده، دیگر به خوردن غذاهای خانه تمایلی ندارد، دیر میآید خانه و هر وقت هم که هست توی اتاق خودش است و توجهی به او و پدرش ندارد، خیلی دلش گرفت. پیش خودش فکر کرد چطور بچهای را که این همه سال زحمت بزرگ شدنش را کشیده، تا دیروز آن همه بهت محتاج بوده و همیشه دستانش در دست تو بوده، حالا این جور به یکباره دستانت را رها کرده و این همه فاصله گرفته. انگار تو شدی غریبه و دیگر اصلا نمی شناسدت…
تصمیم گرفت با پسرش در این باره حرف بزند. علی یک هفتهی دیگر ۱۷ سالش تمام میشود و حالا در آستانهی هفده سالگی، مادرش بیش از حد برای او نگران بود؛ نگران از اینکه نکند فرزندش دیگر هیچگاه مانند روزهای خوش گذشته در کنار خانواده نباشد و آنها را رها کند و تنها بگذارد… البته تا حالا چندین بار با علی در این باره صحبت کرده بود ولی فایده ای نداشت. علی اصلا توجهی به حرفهای والدینش نداشت و به کار خودش ادامه میداد.
شناخت اولیهی نوجوان
معمولا سنین بین ۱۱ تا ۱۸ سال را با نام دوران نوجوانی می شناسیم. دورهی نوجوانی یا بلوغ را در واقع میتوان مرحله انتقال از کودکی به بلوغ و بزرگسالی و پختگی دانست. میتوان گفت برخوردار بودن از نوجوانی سالم و طبیعی مستلزم داشتن کودکی سالم و طبیعی است. بزرگسال سالم و برخوردار از سلامت جسم و روان هم قطعا کودکی، نوجوانی و جوانی سالم و عاری از مشکلات حاد را تجربه و سپری کرده است. ما نمیتوانیم از یک نوجوان انتظار داشته باشیم درست رفتار کند؛ در حالی که در یکی از زمانهای مهم زندگی او در کودکی شرایط بدی را تحمل کرده و از سر گذرانده است. این دوره هم ویژگیهای خاص خود را دارد که اگر والدین از آن آگاه نباشند آنها را بسیار نگران میکند.
به طور کلی می توانیم بگوییم در این دوران یکی از مهمترین چیزها، تصمیمات مهمی است که نوجوان باید برای انتخاب آینده خود بگیرد و همین موضوع هم اهمیت مشورت گرفتن درست و صحیح را با افراد متخصص بیشتر مشخص می کند؛ به ویژه در انتخاب رشتهی تحصیلی. مادر علی هم اگر بیش از حد نگران رفتارهای نا آشنای اوست به این دلیل است که به اندازهی کافی با رفتارهای نوجوانان آشنایی ندارد و انتظار دارد هنوز هم او مانند دوران کودکی به والدین خود کاملا وابسته باشد.
آغاز مشکلات
علی زیر لب سلامی میکند و با بی تفاوتی کیفش را گوشهای رها میکند و به اتاقش میرود. ساعتی را در اتاقش میگذراند و بدون هیچ توضیحی دوباره میخواهد از خانه خارج شود. هنوز نزدیک در خانه نرسیده که متوجه فریاد پدرش می شود؛ «یعنی توی این خانه هیچ قانونی وجود ندارد؟ نباید من و مادرت بدانیم تو کجا میروی؟ این دفعهی آخری باشد که این طوری رفتار می کنی و…»
با شنیدن این لحن پدر، علی احساس کرد اصلا دلش نمیخواهد که دیگر به این خانه برگردد. با خودش فکر کرد کاش می شد دیگر برنگردم… به اکراه برگشت و با لحنی بی تفاوت گفت: «من دیگر بچه نیستم که بخواهم برای رفتن به هر جایی از شما اجازه بگیرم یا اینکه برای شما توضیح بدهم. من دیگر بزرگ شدهام و خودم می دانم باید کجا بروم و چه کار کنم…» پدر علی متعجب از شنیدن حرفهای پسرش بود که علی در را محکم کوبید و ازخانه خارج شد.
این صحنه و این نوع گفتوگوها اغلب در تمام خانوادههایی که فرزند نوجوانی دارند بسیار آشناست. مادر و پدر گاهی آن قدر از رفتار نوجوانان خود ناراحت و دلگیر میشوند که احساس درماندگی میکنند و نمیدانند چگونه میتوانند با آنها کنار بیایند.
تصمیم گیریهای مهم
علی در آستانهی یکی از مهمترین تصمیمات مهم زندگی خود یعنی انتخاب رشته قرار دارد. اما درست در همین زمان تمایلی به مشورت با خانواده ندارد. انگار هیچ چیز برایش اهمیتی ندارد. ترجیح میدهد تا دیر وقت بیرون ازخانه بماند و کمترین زمانش را به خانوادهی خود اختصاص بدهد. از دستِ داد و فریادهای پدر و غرغر و گله و شکایتهای مادر خسته شده و ترجیح میدهد کمتر با آنها روبهرو شود.
در واقع می توان گفت والدین در بخشهای مختلف و از جنبههای گوناگون با نوجوانان مشکل دارند؛ اما مهمترین چیزی که در این زمان با آن مواجه هستیم این است که وقتی نوجوانان رفتارهای خاصی از خود نشان میدهند، دلیلی بر بیماری یا عجیب و خاص بودن آنها نیست. در واقع تمام این سرکشیها و مخالفتها و ناآرامیها مانند تب تندی است که خیلی هم زود سرد میشود. بنابراین بسیار مهم است که والدین، مربیان و اطرافیان از این خصوصیات نوجوان آگاهی داشته باشند و بدانند که در این دوران چگونه باید با نوجوان رفتار کرد.
نیاز به جلب توجه نوجوانان
یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود علی نتواند بعد از کودکی مانند قبل با والدین خود احساس نزدیکی کند نیاز به دیده شدن و توجه است. والدین او فکر میکنند چون او دیگر بچه نیست نباید مانند قبل به او توجه نشان دهند. در صورتی که توجه چیزی است که انسان در هر دورهای از زندگی خود به گونهای متفاوت به آن نیازمند است و البته طبیعی است نوع توجهی که به یک کودک میشود با یک نوجوان بسیار متفاوت است. شاید بدون آگاهی و شناخت مشکلات زیادی در این خصوص به وجود بیاید.
نوجوان با روشهای گوناگون از والدین و اطرافیان خود میخواهد که او را ببینند. آنها معمولا در این دوران در حال آموختن، یادگیری و سازش با تغییرات فیزیکی هستند؛ اما پذیرش این تغییرات چالش بزرگی است که رویارویی با آن چندان آسان نیست. معمولا نوجوانان جنگ و جدال درونی با خودشان دارند و دیدگاههای جدیدی دارند که شاید برای والدین و بزرگسالان عجیب و غریب باشد.
نگرانیهای والدین
مادر علی آن قدر نگران رفتارهای علی است که فکر میکند شاید او مشکل خاصی دارد که تا این حد عوض شده؛ شاید از مواد خاصی استفاده میکند یا با افرادی معاشرت دارد که برای او خطرناک هستند؛ اما همیشه هم این گونه نیست. باید بدانیم که نوجوانان اغلب رفتارهای گستاخانهای از خود نشان میدهند و انتظار دارند والدین همچنان به آنها سرویس دهند و هر چیزی میخواهند در اختیارشان قرار دهند. در حالی که خودشان بسیار بی ملاحظه هستند، جوابهای سربالا به پدر و مادرشان میدهند و گاهی نیز در جمع رفتارهای توهینآمیزی با آنها دارند.
معمولا نیز عجول و بی صبر وحوصله هستند. والدینی هم که از این گونه اخلاقیات نوجوانان خود آگاه نیستند نگران میشوند. درصورتی که این گونه رفتارهای نوجوانان مقطعی است و اگر والدین نسبت به این گونه رفتارها آگاه باشند و بدانند چگونه باید با آن برخورد کنند بعد از مدتی نوجوانان خیلی بهتر رفتار میکنند .
مشورت با نوجوانان
والدین علی اغلب بدون اینکه نظر فرزندشان را جویا شوند خودشان به تنهایی تصمیم میگیرند. مثلا هر وقت میخواهند به دیدار کسی یا حتی مسافرت بروند بدون اینکه نظر او را بپرسند به علی میگویند که باید همراه آنها برود. علی هم چون فکر میکند او را جدی نمیگیرند و هنوز مانند بچهها برای او تعیین تکلیف میکنند اغلب مخالفت میکند و تمایلی ندارد که این گونه با او رفتارشود.
یکی از راههایی که میتوان به نوجوان حس بهتری از اطمینان و اعتماد داد این است که به نظر و خواست آنها احترام بگذاریم و درمورد مسائل و تصمیمات مهم به آنها توجه نشان دهیم و با آنها مشورت کنیم. وقتی نظر نوجوان را در مورد موضوعات مختلف جویا میشویم او حس میکند فرد مهمی است و تلاش میکند تا بیشتر در کارها مشارکت کند .
وقتی برای انجام کارهای مهم نظر نوجوان را نمیپرسیم و طبق خواست و میل خود با او رفتار میکنیم او هم احساس دوری و فاصلهی بیشتری با ما میکند و فکر میکند ما نظر و خواستش را نادیده گرفتهایم.
منبع | موفقیت