با معنی و داستان ضرب المثل «قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را» تو این مطلب همراهمون باشین.
اینتین – درباره ضرب المثل «قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را» تو ادامه مطلب بیشتر بخونین:
روزی روزگاری خروسی بود که بال و پرش مثل طلا میدرخشید، انگار پیراهنی طلایی به تن داشت. تاج سرش هم قرمز و باشکوه بود، مثل تاج شاهان. همه به او میگفتند «خروس زری پیراهن پری».
خروس زری خیلی مغرور و خوشباور بود و همین باعث میشد همیشه گرفتار دردسر شود. به همین خاطر، سگی همیشه مواظبش بود تا اتفاقی برایش نیفتد.
یک روز سگ پیش خروس رفت و گفت:
– خروس زری جون!
خروس جواب داد:
– جون خروس زری!
سگ گفت:
– میخوام برم به کوه و دشت، تو هم برو تو لانه، درو به کسی باز نکن!
خروس گفت:
– خیالت راحت، خودم مواظب خودم هستم.
سگ رفت، غافل از اینکه روباهی فرصت را غنیمت شمرده و منتظر دور شدن سگ بود. روباه با نقشهای شیطانی جلوی لانه خروس ظاهر شد و شروع به آواز خواندن کرد:
«ای خروس سحری، بال و پرت ریخته، تاج سرت ریخته…»
خروس زری که به زیبایی خودش افتخار میکرد، خشمگین شد و داد زد:
– نه بال و پرم ریخته، نه تاج سرم!
روباه گفت:
– اگر راست میگویی، بیا پنجره را باز کن تا ببینمت.
خروس مغرور پنجره را باز کرد و سرش را جلو برد تا تاج و بالش را نشان دهد. همین که خم شد، روباه پرید و گردن خروس را گرفت. خروس فریاد زد:
– کمک! کمک!
صدای خروس به گوش سگ رسید. سگ دوید و دوید تا به روباه رسید و پرسید:
– آی روباه حقهباز، خروس زری را ندیدی؟
روباه دهان خروس را بسته بود و او را در کولهاش انداخته بود، اما شروع به قسم خوردن کرد:
– والا ندیدم، من بیخبرم!
ناگهان سگ چشمش به دم خروس افتاد که از کوله بیرون زده بود و گفت:
– قسم روباه را باور کنم یا دم خروس را؟
روباه ترسید، کوله را رها کرد و با سرعت دوید تا فرار کند. خروس زری هم همراه سگ سالم به خانه بازگشت.
نتیجه: وقتی کسی دروغ میگوید ولی نشانهای وجود دارد که حرفش را نقض میکند، از این ضربالمثل استفاده میکنیم: *«قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را؟»*