نوجوان کیه؟ویژگی های دوره نوجوانی چیه؟ دوره نوجوانی تو هر کشوری متفاوته؟ تو این مطلب می تونین همه چیز رو درباره نوجوان ها و دوران نوجوانی بخونین.
به گزارش اینتین، روانشناس ها به دوران نوجوانی میگن دوران طوفانی. چرا؟ چون بعد از دوران معصومانه کودکی که همه چیز خیلی روشن، زیبا و خوب هست، یهو وارد یه دوره پر از احساسات مختلف، جدید و عجیب و غریب میشیم. احتمالا انیمیشن درون بیرون ۲ (inside out 2) رو دیده باشین.
البته اگر الان دیدین کار بدی کردین چون هنوز در حال اکرانه و نسخه اورجینالش نیومده ( شوخی کردم خودمم نتونستم صبر کنم و نسخه با کیفیت پایینش رو دیدم)
از این قضیه بگذریم، می دونین که تو قسمت دوم این انیمیشن شخصیت اصلی داستانمون یعنی رایلی کوچولو یه شب می خوابه و صبح پا میشه میبینه همه چیز یه رنگ دیگه شده. انگاری اون دریچه ای که داشته باهاش دنیا رو میدیده یه فیلتر جدید اومده روش و حالش رو هم دگرگون کرده. خیلی نمی خوام وارد جزییات این انیمشین بشم که براتون لو بره. فقط خواستم یه اشاره بکنم که ورود کردن به دوران نوجوانی چه دقیقا همون شکلیه که رایلی داره تجربه اش میکنه.
برگردیم سر اول خط که روانشناسا گفته بودن این دوران طوفان محضه. بریم ببینم چطوریه که تبدیل میشه به یه طوفان وحشتناک و همه چیز رو با خودش میشوره و میبره.
اولین دلیلی که دوران نوجوانی رو دوران طوفانی نام گذاری کردن، اینه بدنمون تغییرات زیادی میکنه. یه جورایی باید گفت که نوجوانی دوران گذر از بدن کودکی به بدن بزرگسالیه و همینطور گذر از نقش های کودکی به بزرگسالی. یعنی داستان فقط فیزیولوژیک نیست هم روانی تغییر می کنیم و هم مسئولیت های اجتماعیمون زیاد و متفاوت میشه.
تو این دوران یه سری هورمون تو بدنمون شروع میکنن به کار که قبلا فعالیتشون کمتر بود. همینطور حالاتی مثل استرس و افسردگی شدت چند برابری می گیرن.
به خاطر همین هم هست میگن خیلی به تصمیمات خودتون تو این دوران اعتماد نکنین و حتما با بزرگترها راجع به موضوعات مهم حتی بعضا کم اهمیت مشورت کنین. چون هر روز ممکنه روی مودی باشین و خیلی تصمیماتتون براساس چارچوب منطقی نباشه. حالا یه کم بریم ببینیم متخصص ها درباره دوران نوجوانی چی گفتن.
نوجوان کیست؟
نوجوانی تعریف متفاوتی تو هر فرهنگ و خرده فرهنگی داره اما به صورت کلی اینطوری تعریف میشه: نوجوانی از سنین ۱۲ تا ۱۸ سالگی هست. بلوغ جسمی، روانی، جنسی تو این دوران رخ میده. همونطوری که تو اول متن هم اشاره کردیم، تو این دوران هم بدنمون برای دوران بزرگسالی آماده میشه و هم از لحاظ روانی و اجتماعی تغییرات زیادی برامون اتفاق می افته.
گفتیم که تو فرهنگ های مختلف تعاریف متفاوتی برای دوران نوجوانی وجود دارد. این تعاریف متفاوت در وقع به بازه سنی که برای این دوران مشخص میکنن برمیگرده. مثلا تو سالهای اخیر مخصوصا تو کشورهای توسعه یافته، دوران نوجوانی افزایش بیشتری پیدا کرده و تا سن ۲۵ سالگی رو دوران نوجوانی میدونن.
تو دوران نوجوانی چه تغییراتی تو بدنمون رخ میده؟
تغییرات دوران نوجوانی تو دو تا بعد فیزیکی و روانی رخ میده. دخترها و پسرها هم هر کدوم تجربیات متفاوتی رو تو این دوران از سر میگذرونن. تو ادامه با جزییات این تغییرات آشنا میشیم.
تغییرات فیزیکی و روانی تو پسرها به شکلیه که پایین براتون گفتیم
تغییرات فیزیکی پسرها در دوران نوجوانی: این طوریه که صداشون بم میشه، موهای بدنشون زخیم میشه، یهو قدشون خیلی بلند میشه. همینطور خیلی ناگهانی رشد میکنن. مثلا شما اگر بعد از شش ماه یه پسری که وارد مرجله نوجوانی میشه رو ببینین، از تغییراتی که کرده، شاخ درمیارین.
تغییرات روانی پسر ها در دوران نوجوانی: اینطوریه که علاقه به استقلال پیدا می کنن. نوع نگاهشون نسبت به مسائل مختلف عوض میشه و همینطور احساسات جدیدی رو هم تجربه میکنن. تو این دوران پسرها دنبال جلب توجه هستن به همین خاطر هم ممکنه دست به کارهای خطرناکی مثل سیگار کشیدن و رانندگی و … انجام بدن. بلندپروزای و افت اعتماد به نفس هم از دیگر نشونه های روانی این دوران برای پسرهاست.
تغییرات فیزیکی و روانی دخترها به شکلیه که پایین براتون گفتیم.
تغییرات فیزیکی دخترها در دوران نوجوانی: مهمترین تغییری که تو بدن دخترا رخ میده موضوع عادت ماهانه است. دخترها میوفتن تو سیکل قاعدگی و در واقع بدنشون برای مادر شدن در آینده اماده میشه. همین تغییر فیزیولوژیکی کلی تغییرات دیگه رو هم براشون به دنبال داره. مثلا سینه هاشون برجسته میشه و موهای زائد درمیارن و حتی تو وزنشونم تغییراتی ایجاد میشه.
تغییرات روانی دخترها در دوران نوجوانی: تو این دوران مکنه دخترها میل به گوشهگیری داشته باشن و حساسیت زیادی نسبت به انتقاد و رفتارهای خانواده شون داشته باشن. رویابافی هم زیاد تو این دوران مشاهده شده. اعتماد به نفس خیلی از دخترها معمولا تو این دوران کم میشه و روابطشون با دوستانشون هم معمولا فراز و نشیب های زیادی پیدا میکنه.
هویت یابی در دوران نوجوانی
یکی از مهمترین مسائل و چالش هایی که نوجوان ها تو این دوران باهاش دست و پنجه نرم میکنن اینه که دنبال هویت خودشون و اینکه کی هستن برای چی اومدن و اصن داستان این دنیا و خودشون چیه میگردن.
شاید بشه گفت این یکی از سخت ترین تکالیف این مرحله از زندگیه که اگه با موفقیت انجام نشه تو دوران های بعدی زندگی هم ممکنه دچار مشکل بشیم.بریم یه کم باز کنیم این مساله رو ببینیم چی هست و هر نوجونی چطوری باهاش مواجه میشه و برخورد میکنه.
اسم این چالش هویت یابیه که آقای اریکسون نظریه پرداز روانشناسی خیلی مفصل راجع بهش توضیح داده
از نگاه اریکسون هویت به شکلهای زیر ظاهر میشه:
هویت خود: بر اساس دیدی که نسبت به خودمون داریم و دیدی که دیگران نسبت به ما دارن و دیدی که ما نسبت به دیگران در مورد خودمون داریم اتفاق می افته.
هویت زودرس: این خیلی سریع به اون دیدی که از خودمون داریم برسیم و همون موقع هم اون دید ثابت بشه.
هویت دیررس: این خیلی دیر به اون دیدی که از خودمون داریم برسیم و همون موقع هم اون دید ثابت بشه.
هویت انحرافی: به هویتی دست پیدا کنیم که با ارزشهای جامعه ای که توش زندگی میکنیم همخوانی نداشته باشه.
آشفتگی نقش یا سردرگمی نقش: این اتفاق زمانی می افته که نظرها و ارزشهای خانواده باارزشها و نظرات نوجوان و همسالان متفاوت باشن.
اریکسون اعتقاد عمیقی داشت که احساس هویت حتما تو این مرحله باید انجام بشه. به صورت کلی هم نظرش درباره هویت این بود که همه چیز به تصور ما از خودمون و دنیایی که توش هستیم برمیگرده و اینطوریه که میتونیم هویتمون رو شکل بدیم.
اریکسون برای دو تا مدل از هویت ها یعنی هویت زودرس و هویت سردرگم یه سری توضیحات خوب داده که تو ادامه می خونیم.
اریکوسن درباره هویت یابی زودرس میگه معمولا آدما تو این مدل هویت یابی به تصویر درستی از خودشون نمیرسن و تجربه کافی هم کسب نمیکنن. این دسته نوجوان ها معمولا اعتماد به نفس کی دارن. تایید دیگران براشون خیلی مهمه. خیلی سطحی فکر میکنن و بیشتر به دنبال همرنگ شدن با جماعت هستن. انعطاف پذیری خیلی کمی دارن. استقلال رای هم ندارن.
این آقای نظریه پرداز روانشناسی درباره نوجوانانی که برای پیدا کردن هویتشون سردرگم هستن میگه، شاید هیچ وقت نتونن احساس هویتی قوی و روشن داشته باشن. این دسته از آدما هم عزتنفس کمی دارن و استقلال اخلاقیشون رشد نکرده. خیلی سخت مسوولیت زندگی خودشون رو به عهده میگیرن، خیلی سریع واکنش نشون میدن و تفکر نامنظمی هم دارن. همینطور آمادگی اعتیاد به مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی در این نوجوان ها بیشتر هستش و روابط فردیشون هم غالباً سطحیه.
بعد از اینکه این آقای اریکسون اومد و نظظریه خودش رو درباره موضوع هویت تو دوران نوجوانی ارائه کرد، خیلی از روانشناس های دیگه هم اومدن و نظریه اش رو مورد نقد و بررسی قرار دادن. مثلا یه محققی به اسم جیمز مارسیا اومد روی موضوع هویت خیلی جدی کار کرد و نظریه اریکسون گسترش داد. تو ادامه این مطلب درباره نظر مارسیا هم درباره هویت می خونیم.
مارسیا طبقه بندی جدیدی رو برای هویت مطرح کرد. تو این طبقهبندی چهار نوع هویت برای نوجوانان مشخص کرد:
پراکندگی هویت: این گروه از نوجوانان هنوز به مسائل هویت خودشون فکر نمیکنن و اگر هم به این موضوع فکر کرده باشن نتونستن به جمع بندی برسن.
تسلیم طلبی: نوجوانان این گروه افرادی هستن که بدون تجربه هیچ بحرانی برای تصمیمگیری درباره هویت، خودشون را تسلیم نظر والدین یا دیگران کردن بدون اینکه اون نظرها رو بررسی و ارزیابی بکنن.
وقفه: تو این مورد نوجوان ها با بحران هویت درگیر هستن،درسته که فعالان برای کشف ارزشها و علایقو وحرفه مورد نظرشون تلاش میکنن. اما هنوز نتونستن تصمیم روشنی برای خودشون بگیرن.
پیشرفت هویت: نوجوانانی که هویت خودشون رو شکل دادن کسانی هستن که به یک تعهد شخصی درباره حرفه یا بینش مورد نظر خودشون دست پیدا کردن.
خلاصه مطلب
تو این مطلب هم از تعریف نوجوانی براتون گفتیم و هم از تغییرات و مهترین چالش این دوران صحبت کردیم. کلا این بخش از زندگی یه دوران برزخی هست که هممون تجربه اش میکنیم. واقعا دوران سختیه اما خوب شیرینی ها خودش هم داره. هر سوالی داشتین تو کامنت ها میتونین باهامون درمیون بذارین.