با معرفی و خلاصه کتاب پنج قدم فاصله تو این مطلب همراهمون باشین.
اینتین – اگه دنبال یه رمان عاشقانه و احساسی می‌گردی که هم اشکتو دربیاره، هم دلتو بلرزونه، “پنج قدم فاصله” همونه! این کتاب که تو ایران با اسم “۵ فوت فاصله” هم شناخته می‌شه، یه داستان عمیق و تاثیرگذار از عشق و فاصله رو روایت می‌کنه که شاید هیچ‌وقت از ذهنت بیرون نره.
داستان درباره‌ی دو نوجوان، استلا و ویل، که هر دو به بیماری فیبروز کیستیک (CF) مبتلا هستن. این بیماری باعث می‌شه که سیستم تنفسی‌شون خیلی حساس باشه و اگه به هم نزدیک بشن، ممکنه دچار عفونت‌های خطرناک بشن. برای همین، پزشکا بهشون گفته‌ن که باید حداقل شش قدم از هم فاصله داشته باشن. اما وقتی عشق پای خودش رو وسط بذاره، مگه می‌شه به این قوانین سخت پایبند موند؟ استلا که یه دختر با اراده و منظم تو درمانشه، و ویل که یه پسر سرکش و بی‌خیاله، کم‌کم به هم نزدیک می‌شن و تصمیم می‌گیرن این فاصله رو کم کنن… تا پنج قدم!
این کتاب به قلم ریچل لیپینکات و با همکاری میکی داتری و توبیاس ایاکونیس نوشته شده. اونا با الهام از تجربه‌ی واقعی بیماران CF، یه داستانی رو خلق کردن که هم عشق رو نشون می‌ده، هم سختی‌های زندگی با این بیماری رو. البته بعضی از افراد مبتلا به CF انتقاداتی به دقت علمی کتاب داشتن، ولی به‌طور کلی، تونسته توجه زیادی رو به این بیماری جلب کنه.
کتاب خیلی سریع معروف شد و یه فیلم سینمایی با همین اسم هم از روش ساخته شد. این فیلم که در سال ۲۰۱۹ با بازی هیلی لو ریچاردسون و کول اسپروس اکران شد، محبوبیت داستان رو بیشتر کرد و باعث شد خیلیا با این عشقِ ممنوعه آشنا بشن.
چند تا از دلایلی که باید این کتاب رو بخونی:
– اگه از کتابایی مثل “نحسی ستارگان بخت ما” خوشت اومده، حتماً اینم دوست خواهی داشت.
– ترکیب عشق، بیماری، چالش‌های زندگی و امید، یه داستان پر از احساس و هیجان رو ساخته.
– سبک روایت داستان، یعنی دیدگاه‌های متناوب استلا و ویل، جذابیت خاصی بهش داده.
– پایان کتاب یکی از اوناییه که دلت نمی‌خواد تموم بشه، ولی همون موقع قلبت رو تسخیر می‌کنه!
بخش کوتاهی از کتاب
“چشمانم را باز می‌کنم. به سقف خیره می‌شوم. همه‌چیز کم‌کم واضح می‌شود. درد عمل در تمام بدنم پخش شده.
ویل.
سعی می‌کنم به اطراف نگاه کنم؛ ولی خیلی ضعیفم. افرادی در اتاق هستند؛ ولی او را نمی‌بینم…”
اگه دنبال یه داستان عاشقانه‌ی متفاوت و غم‌انگیز هستی که تا مدت‌ها تو ذهنت بمونه، “پنج قدم فاصله” رو از دست نده! شاید حتی بعد از خوندنش، یه جور دیگه به عشق و فاصله نگاه کنی.